مباحث مطرح شده در این جلسه:
- بیع مرابحه
- مرابحه در اجاره
- دستهبندی روایات
- وجه جمع روایات
مرابحه در اجاره
در روایات چند نمونه خاص ذکر شده است: ارض، بیت، دار (محقق حلی کلمه مسکن را بهکاربرده است و منظور ایشان آن است که عنایتی به این کلمات نیست)، رحا (آسیاب)، سفینه، خان یا حانوط (مغازه) و اجیر.
حانوت
وعن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن أبی المغرا، عن أبی عبد ﷲ علیهالسلام فی الرجل یؤاجر الأرض ثمّ یؤاجرها بأکثر ممّا استأجرها، قال: لا بأس إنّ هذا لیس کالحانوت ولا الأجیر، إنّ فضل الحانوت والأجیر حرام. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۲۵ باب ۲۰ ابواب الاجاره ح ۴)
سؤال درباره زمین است و حضرت درباره زمین فرمود مثل مغازه نیست.
ظاهر کلمه «حرام»، حرمت تکلیفی است و معنایش این است که گناه است نه آنکه معامله باطل باشد. اگر کلمه «فاسد» بود، دلالت بر بطلان میکرد.
این حدیث معارض ندارد و دلالت میکند که نمیتوان مغازه را به بیشتر اجاره داد.
رحا
محمّد بن علی بن الحسین بإسناده عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد ﷲ علیهالسلام قال: إنّی لأکره أن أستأجر الرحی وحدها ثمّ اُؤاجرها بأکثر ممّا استأجرتها إلاّ أن أحدث فیها حدثاً أو أغرم فیها غرماً. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۲۴ باب ۲۰ ابواب الاجاره ح ۱)
وعن عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة، عن أبی بصیر، عن أبی عبد ﷲ علیهالسلام قال: إنّی لأَکره أن أستأجر رحی وحدها ثمّ اُؤاجرها بأکثر ممّا استأجرتها به إلاّ أن یحدث فیها حدثاً أو یغرم فیها غرامة. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۳۰ باب ۲۲ ابواب الاجاره ح ۵)
کلمه «اکره» به معنای کراهت نیست بلکه اعم از کراهت و حرمت است. کلمه اکره در آن زمان شامل حرمت هم میشود لذا حدیث دلالت بر مرجوحیت میکند و حرمت دلیل میخواهد کما اینکه کراهت هم دلیل میخواهد.
این حدیث دلالت میکند که اگر تغییری در آسیاب ایجاد کرد میتواند به بیشتر اجاره دهد.
سفینه
وبإسناده عن الصفار، عن الحسن بن موسی الخشاب، عن غیاث بن کلّوب، عن إسحاق بن عمار، عن جعفر، عن أبیه علیهماالسلام أن أباه کان یقول: لا بأس أن یستأجر الرجل الدار أو الأَرض أو السفینة ثمّ یؤاجرها بأکثر ممّا استأجرها به إذا أصلح فیها شیئاً. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۲۹ باب ۲۲ ابواب الاجاره ح ۲)
حدیث جمله شرطیه است و مفهوم دارد؛ اگر اصلاحی ایجاد نکرده باشد، نمیتواند به بیشتر اجاره بدهد. مشکل حدیث این است که سفینه را در سیاق دار و ارض قرار داده است. علامه طباطبایی قرینه سیاق را قبول دارد اما آیتﷲ خویی آن را نمیپذیرد.
ورواه علی بن جعفر فی (کتابه) عن أخیه علیهالسلام مثله، وزاد: قال: وسألته عن رجل استأجر أرضاً أو سفینة بدرهمین فآجر بعضها بدرهم ونصف وسکن هو فیما بقی، أیصلح ذلک؟ قال: لا بأس. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۳۱ باب ۲۲ ابواب الاجاره ح ۸)
این حدیث دلالتی بر حلیت یا حرمت ندارد ولی از حدیث میتوان فهمید که در ذهن علی بن جعفر این بوده که نمیتوان کشتی را به بیشتر اجاره داد. سؤال را تغییر داد که اگر نصف کشتی را به بیشتر اجاره داد، حلال است؟ اینکه کل سفینه را نمیتوان به بیشتر اجاره داد را قبول داشته است. درباره کشتی میتوان گفت که امام میفرماید جایز است.
علی بن جعفر فرزند و برادر امام است و عالم جلیلالقدری بوده است و همه روایات او بسیار خوب است و چون در جامعه تأثیرگذار بوده است امام باید اشتباه او را اصلاح کند.
اجیر
اجیر دو نوع است: ۱- کارگری که اجاره میشود تا یک روز در خدمت باشد، او را به بیشتر اجاره بدهد. ۲- یک سال نماز و روزه استیجاری را قبول میکند و به دیگری به کمتر واگذار میکند.
در روایات آمده است: فضل الاجیر حرام. (وسائل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۲۶ باب ۲۰ ابواب الاجاره ح ۵) در ادبیات گفتهاند مصدر گاهی اضافه به فاعل میشود و گاهی اضافه به مفعول میشود. اگر اجیر مفعول باشد معنایش آن است که اگر اجاره کرده است و به دیگری اجاره داده است. اگر اجیر فاعل باشد یعنی اجیر فضل را بگیرد مثل آنکه نماز و روزه استیجاری را بگیرد و به کمتر به دیگری واگذار کند. معمولاً میگویند مصدر اضافه به مفعول میشود. «ضرب زید» را زده شدن زید معنا میکنند نه زدن زید. البته مصدر معلوم بودم یا مجهول بودن فرق میکند ولی معلوم یا مجهول بودن در عبارت حدیث نیامده است. به قرینه غالب میگوییم فضل الاجیر یعنی نوع اول که کسی کارگری را به خدمت بگیرد و با قیمت بیشتری به دیگری واگذار کند و این حرام است.