مباحث مطرح شده در این جلسه:
- بیع مرابحه
- مسائلی پیرامون شرط اول
- مسأله نهم: لزوم اخبار بایع به ارش در بیع مرابحه
- مسأله دهم: لزوم اخبار بایع به خسارت پس از بیع
شرایط بیع مرابحه
مسائلی پیرامون شرط اول
مسئله نهم: لزوم اخبار بایع به ارش در بیع مرابحه
این مسئله مطرح شد که اگر چیزی را خرید و پس از خرید متوجه شد که معیوب است و ارش گرفت؛ وقتی میخواهد بیع مرابحه انجام بدهد آیا باید مقدار ارش را از رأس المال کم کند؟ یعنی آیا باید قیمت معامله را ذکر کند یا مقدار ارش را کم کند؟ مثلاً چیزی را که ۱۰۰ تومان خریده و ۱۰ تومان ارش گرفته آیا باید بگوید ۱۰۰ تومان خریدم یا باید بگوید ۹۰ تومان خریدم؟
گفته شد که ارش جزئی از ثمن نیست بلکه نوعی غرامت است بنابراین وقتی ۱۰۰ تومان خریده یا ۱۰ تومان ارش گرفته است، درواقع ۱۰۰ تومان خریده است و ۱۰ تومان جزئی از ثمن نیست بلکه غرامت و خسارت است. یک شاهد ذکر شد. شاهد دومین است که اگر در خیار عیب شک کردیم که آیا مشتری مسلط بر ثمن است، اصل عدم تسلط مشتری بر ثمن است؛ درنتیجه ثمن همان ۱۰۰ تومان است و این ۱۰ تومان غرامت است. شاهد سوم اینکه وقتی پول به بایع داد، بایع میتواند از پول دیگر یا از جنس دیگر، ارش را بپردازد و از عین ثمن پرداخت نکند.
و گفته شد که چون ملاک در بیع مرابحه حفظ امانت است، باید بگوید ۱۰۰ تومان خریدم و چون معیوب بود ۱۰ تومان ارش گرفتم.
مسئله دهم: لزوم اخبار بایع به خسارت پس از بیع
اگر کسی ماشینی را ۱۰۰ تومان خرید و تصادف کرد و معیوب شد؛ وقتی میخواهد بهصورت مرابحه بفروشد آیا باید بگوید ۱۰۰ تومان خریدم و تصادف را ذکر نکند یا بگوید ۱۰۰ تومان خریدم و تصادف کرد و ه چقدر میفروشم؟
بحث این نیست که بایع باید عیب کالای خود را بگوید، بلکه بحث در مرابحه است که با عیب جدید قیمت پایین آمده است میخواهد بهصورت مرابحه بفروشد آیا عیب را ذکر کند یا مقدار معیوب را کم کند و بگوید به ۹۰ تومان خریدم. این مسئله مترتب بر مسئله قبل است.
علامه حلی در تذکره فرموده است: مسألة ۳۹۱ : لو اشتری عبداً بمائة فجنی علیه فی یده فأخذ الأرش، لم یضعه فی المرابحة إن باع بلفظ «اشتریته» وکذا إن قال: «بما قام علیَ» ولا یجب ذکر الجنایة فیهما. وقال الشافعی: إن باع بلفظ الشراء، ذکر الثمن وأخبر بالجنایة. وإن باع بلفظ «قام علیّ» فوجهان: أحدهما: أنّه نازل منزلة الکسب والزیادات؛ لأنّه من منافع العبد. ولأنّه لو جنی العبد ففداه، لم یضمّه إلی الثمن، والمبیع قائم علیه بتمام الثمن. وأصحّهما عنده: أنّه یحطّ الأرش من الثمن، کأرش العیب. (تذکره الفقها ج ۱۱ ص ۲۲۸)
علامه میفرماید مقدار ارش را در مرابحه کم میکند و فرقی نمیکند که بگوید چقدر خریدهام یا بگوید چقدر برای من تمام شده است میتواند عیب را ذکر نکند.
علامه از شافعی نقل میکند که اگر بگوید قدر خریدهام باید قیمت را ذکر کند و عیب را بگوید و بگوید که چقدر خسارت گرفته است اما اگر بگوید چقدر برای من تمام شده است دو وجه دارد:
۱- خسارت را نادیده بگیرد و بگوید چند خریده است و خسارت نازل منزله کسب و زیادات است که جزئی از ثمن حساب نمیشود. اگر عبدی را به ۱۰۰ تومان خرید و عبد، مرتکب جنایت شد و کسی را کشت و به زندان افتاد و مولا ۱۰۰ تومان پرداخت و عبد را آزاد کرد؛ این عبد ۱۰۰ تومان خریده شده و مقداری که داده و عبد را آزادکرده، جز ثمن نیست.
۲- مبیع شامل ثمن و هزینه خسارت است و هر دو برای پایه تمام شده است. شافعی میگوید خسارت جنایت از ثمن کم میشود.
در مغنی ابن قدامه ج ۱۱ ص ۴۵۳ کلام شافعی نقل شده است و علامه کلام شافعی را اشتباه نقل کرده است.
علامه در ادامه میفرماید: وفیه بعض القوّة؛ لأنّ المشتری إنّما أخلد إلی البائع وثوقاً بنظره، وهو إنّما بذل الثمن الکثیر فی مقابلة السلیم، فیکون المشتری کذلک. إذا تقرّر هذا، فالمراد من الأرش هنا علی قولهم بوضعه قدر النقصان، لا المأخوذ بتمامه، فإذا قطعت ید العبد وقیمته مائة فنقص ثلاثین ، یأخذ خمسین، ویحطّ من الثمن ثلاثین لا خمسین، وهو أحد قولی الشافعیّة. (تذکره الفقها ج ۱۱ ص ۲۲۹)
ارش جزء ثمن نیست و وقتی ارش میگیرد، ثمن هم کم میشود. این فرمایش شیخ انصاری هم هست و شافعی هم میگوید جزئی از ثمن نیست.
علامه میفرماید مشتری به بایع اعتماد کرده است و بایع (مشتری اول) ثمن را در مقابل مبیع سالم پرداخته است و مشتری در بیع مرابحه همینطور است. ملاک این نیست که چقدر خسارت گرفته است بلکه ملاک این است که چقدر عیب و خسارت وارد شده است مثلاً اگر عبدی را به ۱۰۰ تومان خرید و شخصی مرتکب جنایت شد و دست عبد را قطع کرد که سی تومان از قیمت کم شد ولی مولا ۵۰ تومان خسارت گرفت؛ در این صورت عبد برای مولا ۵۰ تومان تمام شده است ولی هنگام فروش مرابحه باید بگوید ۷۰ تومان برای من تمام شده است یعنی ۳۰ تومان که قیمت عیب است را کم کند.
وحکی الجوینی وجهاً آخر: أنّه یحطّ جمیع المأخوذ من الثمن. (تذکره الفقها ج ۱۱ ص ۲۲۹)
امام الحرمین گفته است عبد ۱۰۰ تومان میارزید و ۳۰ تومان خسارت وارد شد ولی ۵۰ تومان خسارت گرفت، هنگام فروش مرابحه باید بگوید ۵۰ تومان برای من تمام شده است.
وإن نقص من القیمة أکثر من الأرش المقدّر، حطّ ما أخذ من الثمن، وأخبر عن قیامه علیه بالباقی وأنّه نقص من قیمته کذا. (تذکره الفقها ج ۱۱ ص ۲۲۹)
اگر عیب وارد شده موجب شد که بیشتر از قیمت کاسته شود باید همان مقداری که ارش گرفته است از ثمن کم کند و بگوید فلان مقدار کم شد.
فتوای علامه این شد که مقدار ارش باید از ثمن کم شود.
ولیکن صحیح این است که ارش جزئی از ثمن نیست چه وقتی جنایت باشد و چه وقتی عیب باشد خسارتی که میگیرد ربطی به ثمن معامله ندارد. اولاً فتوای مشهور علما این است که ارش جزء ثمن نیست. ثانیاً روایت فرموده است ارش العیب (صحیح ارش المعیب است) که مقدار عیب است نه مقدار سمن. ثالثاً مشتری در باب خیار عیب مسلط بر ثمن نیست و نمیتواند پول را از بایع بگیرد.
بایع میگوید عبد را ۱۰۰ تومان خریدم و چون عیب وارد شد، سی تومان خسارت گرفتم تا خیانت به اعتماد مشتری نکرده باشد.