خارج اصول، امارات (قطع و ظن) حرم‌مطهر ۱۴۰۳

درس خارج اصول استاد عابدی

حجیت خبر واحد؛ استدلال به سیره عقلا، اصل وجود، سیره بر عمل خبر واحد

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • حجیت خبر واحد
  • استدلال به سیره عقلا
  • اصل وجود سیره بر عمل خبر واحد
  • منشأ سیره عقلا در عمل به خبر واحد
  • ردع یا امضای شارع
❋ ❋ ❋

حجیت خبر واحد

استدلال به سیره عقلا

مهم‌ترین دلیل برای حجیت خبر واحد، ذکرشده مسئله سیره و بنا عقلا است. بحث اول این است که سیره عقلا بر چیست و چه دلالتی دارد؟ بحث دوم این است که این سیره چگونه پدید آمده است؟ بحث سوم این است که آیا سیره مورد امضای شارع است؟ آیا شارع ردع نکرده است؟ بحث چهارم این است که سعه و مقدار این سیره چقدر است؟

اصل وجود سیره بر عمل خبر واحد

بحث اول: اصل سیره این است که با قطع‌نظر از مسلمان و غیرمسلمان، آیا عقلا در مسائل خود به خبر اعتماد می‌کنند؟ در همه جای دنیا، ارتکاز همه عقلا این است که به خبر آدمی که مورد وثوق است و خطای زیادی ندارد، اعتماد می‌کنند (ولی رعایت احتیاط هم می‌کنند) سیره عقلا در همه کارهای خود به خبر واحد عمل می‌کنند و متشرعه هم از باب اینکه عاقل هستند همین‌طور هستند. می‌توان گفت مسئله حجیت خبر واحد از واجبات نظامیه است و نظام معیشت مردم متوقف بر حجیت خبر واحد است. رعایت احتیاط از باب این نیست که خبر واحد حجت نیست و این اصل دیگری است که رعایت احتیاط می‌کنند. مثلاً کسی خبر داد که فرمانده گفته است این چند نفر را تیرباران کنید، اینجا احتیاط می‌کنند.

منشأ سیره عقلا در عمل به خبر واحد

بحث دوم: اینکه عقلا به خبر واحد عمل می‌کنند آیا به خاطر این است که عقل می‌گوید؟ یا به خاطر فطرت و ارتکاز است؟ یا به خاطر تربیت اجتماعی است؟ یا به‌این‌علت است که پیشینیان به خبر واحد عمل می‌کرده‌اند آن‌ها هم عمل می‌کنند؟ منشأ سیره چیست؟

این بحث مربوط به مباحث فلسفی است که معنای عقل چیست و مراد عقل نظری است یا عقل عملی؟ معنای فطرت چیست؟ سید مرتضی و طبرسی نظری درباره فطرت دارند و دیگران هم نظری دیگر دارند. جای این بحث هست ولی صبغه فلسفی کلامی دارد گرچه تأثیر در اصول دارد ولی وارد نمی‌شویم. به نظر می‌رسد که منشأ عمل عقلا به خبر واحد، تربیت اجتماعی است.

ردع یا امضای شارع

بحث سوم: آیا شارع این سیره را امضاء کرده است؟ اگر چیزی دلیل عقلی باشد، امضاء شارع نمی‌خواهد و شارع نمی‌تواند ردع کند، چون حجیت عقل، ذاتی است. ولیکن این سیره، عقلایی و عرفی است و شارع می‌تواند ردع یا امضاء کند. اینکه میرزای نائینی فرموده است آیا باید شارع امضاء کند یا نفس عدم ردع کفایت کند را بحث نمی‌کنیم.

ردع دو نوع است:
۱- ردع خاص مثل‌اینکه شارع می‌گوید به قیاس عمل نکنید. روشن است که در بحث حجیت خبر واحد، ردع خاص نداریم.
۲- ردع عام، به این معنا که آیات شریفه می‌فرمایند به ظن عمل نکنید و در مقام نکوهش ظن هستند و به‌صورت عام می‌گویند هر غیرعلمی را کنار بگذارید و خبر واحد، غیر علم است.

آیاتی داریم که از ظن مدح و ستایش کرده‌اند: الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ (بقره/۴۶)، وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ (ص/۲۴) و آیاتی در مقام نکوهش ظن هستند: إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا (یونس/۳۶)، إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلّا یَخْرُصُونَ (انعام/۱۱۶).

یک توجیه این است که گاهی وهم را ظن می‌نامند و گاهی اطمینان را هم ظن می‌گویند. گاهی ۹۰ درصد احتمال را ظن می‌گویند و ۲۰ درصد احتمال را هم ظن می‌نامند و می‌گویند ظن قوی و ظن ضعیف. در عربی گفته می‌شود: دین مظنون یا بئر مظنون که مراد درصد ضعیف است. احتمال دارد که مراد از آیات ستایش و مدح ظن، ظن اطمینانی و درصد بالا است و مراد از آیات نکوهش و ذم ظن، ظن ضعیف و وهم است.

محل برگزاری