مباحث مطرح شده در این جلسه:
- حجیت ظواهر
- نظر اخباریها در حجیت ظواهر قرآن
- دلیل چهارم اخباریها و پاسخ آخوند خراسانی
- دلیل پنجم اخباریها
حجیت ظواهر
نظر اخباریها در حجیت ظواهر قرآن
تفسیر روح المعانی آلوسی (تنها تفسیر وهابی است که در عربستان ممنوع است) و تفسیر الکشف و البیان ثعلبی نقل کردهاند: پیامبر خدا، ابیّ بن کعب را صدا کرد و او در حال نماز بود. ابیّ بن کعب نمازش را سریع تمام کرد. پیامبر فرمود چرا دیر کردی؟ گفت: نماز میخواندم و سریع تمام کردم. پیامبر فرمود: مگر این آیه را نشنیدهای: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ (انفال/۲۴) او هم عذرخواهی کرد. پیامبر فرمود: من قبل از اینکه از مسجد خارج شوم، آیهای به تو میآموزم تا بدانی در این موارد چه کنی. وقتی خواست خارج شود، دست ابیّ را گرفت و سوره حمد را خواند. از سوره حمد معلوم نمیشود که در حال نماز، اگر پیامبر صدا کرد باید نماز را شکست. از آیه ۲۴ سوره انفال هم این برداشت نمیشود که باید نماز را شکست، درحالیکه رسول خدا به آن استناد کرده است.
ازایندست روایات زیاد است و معنای آنها این است که معصومین از آیات چیزهایی استفاده میکردند که ما نمیتوانیم بفهمیم. مثل حدیث زراره درباره مسح بعض سر که وقتی از امام علت حکم آن را سؤال کرد، حضرت فرمود: لمکان الباء. (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۱۲ باب ۲۳ از ابواب الوضوء ح ۱) درحالیکه یکی از معانی باء تبعیض نیست؛ یعنی امام میخواهد بفرماید شما قرآن را نمیفهمید و فهم قرآن مخصوص امام است.
قرآن ظاهری دارد نوع مردم میفهمند اما قرآن عمق معنایی دارد که فقط معصوم میفهمد.
دلیل چهارم اخباریها و پاسخ آخوند خراسانی
قرآن کریم مخصصات و مقیداتی دارد که معلوم نیستند. وقتی علم اجمالی داریم که بعض ظواهر قرآن اراده نشده است، همه آنها مجمل میشوند و نمیتوان به آن عمل کرد.
آخوند پاسخ داده است:
۱- هرگاه علم اجمالی داشتیم، قبل از فحص از مخصص منجز است اما بعد از فحص از مخصص و یافتن مخصصاتی، علم اجمالی به شک بدوی و علم تفصیلی منحل میشود.
۲- بعید نیست بگوییم علم اجمالی از ابتدا محدود بوده است؛ یعنی از ابتدا علم داریم بعضی از ظواهر قرآن اراده نشدهاند ولی اگر در روایات بگردیم، پیدا میشوند.
دلیل پنجم اخباریها
تفسیر به رأی حرام است به دلیل روایات «مَنْ فَسَرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ…». (وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۱۷۶ باب ۱۳ از ابواب صفات القاضی) عمل کردن به ظواهر قرآن نوعی تفسیر به رأی و حرام است.
مسلماً تفسیر به رأی حرام است اما این فقط در فقه و اصول است. دلیلی نداریم که تفسیر به رأی در غیر احکام حرام باشد، مثلاً اگر کسی در باب قصص قرآن نظر جدیدی داد، معلوم نیست حرام باشد؛ اما در احکام شاید اخباریها بگویند: عمل به ظواهر قرآن بدون روایات، تفسیر به رأی و حرام است اما اگر کسی به ظواهر قرآن مطابق روایات عمل کند، اشکالی ندارد.