مباحث مطرح شده در این جلسه:
- حجیت خبر واحد
- ادله عقلی بر حجیت مطلق ظن
- دلیل اول: تلازم ظن به حکم و ظن به عقاب به دلیل مخالفت
- مصلحت و مفسده در متعلق حکم یا در خود حکم؟
- شواهد تبعیت حکم از مصلحت
- داوری بین شیعه و معتزله با اشاعره
دلیل اول: تلازم ظن به حکم و ظن به عقاب به دلیل مخالفت
بحث درباره دلیل عقلی اول بر حجیت مطلق ظن است که به آن ظن انسدادی گفته میشود.
اگر مجتهد به چیزی ظن داشته باشد یعنی ظن دارد به اینکه مخالفت عقاب دارد و دفع ضرر مظنون واجب است پس دفع مخالفت با ظن واجب است یعنی باید با ظن موافقت کند.
مصلحت و مفسده در متعلق حکم یا در خود حکم؟
مطلب اول: اینکه آیا احکام تابع مصالح و مفاسد هستند، اختلافی است. شیعه و معتزله میگویند احکام تابع مصالح و مفاسد هستند و اشاعره مخالف این است. در میان شیعه عدهای میگویند احکام تابع مصالح و مفاسد در حکم هستند نه در متعلق حکم.
آخوند در کفایه میفرماید: هذا مع منع کون الأحکام تابعة للمصالح والمفاسد فی المأمور بها والمنهیّ عنها، بل إنّما هی تابعة لمصالح فیها. (کفایة الأصول – ت الزارعی السبزواری ج ۲ ص ۳۵۴)
احکام تابع مصلحت در حکم هستند و لذا دیگر مفسده را میگوید. اگر متعلق ملاک باشد باید بگوییم مصالح و مفاسد اما اگر خود حکم ملاک باشد امر و نهی تابع مصلحت در حکم است.
اشاعره میگویند حسن و قبح عقلی نداریم و احکام تابع مصالح و مفاسد نیستند و در مقابل، شیعه و معتزله معتقدند احکام تابع مصالح و مفاسد هستند یا در متعلق حکم یا در خود حکم.
شواهد تبعیت حکم از مصلحت
شواهد اینکه احکام تابع مصالح و مفاسد در متعلق حکم نیست بلکه تابع خود حکم است:
۱ – در موارد تقیه میتوان از پایین به بالا وضو گرفت و معلوم است که این خلاف واقع است و روشن است که مصلحت ندارد ولی واجب است. در اینجا وضو مصلحت ندارد بلکه دستور خدا به حفظ جان مصلحت دارد.
۲ – واجبات و مستحبات در امر مصلحت دارند یا در متعلق؟ آخوند در بحث تعبدی و توصلی فرمود قصد قربت یعنی قصد امتثال امر و قصد امتثال امر همیشه پس از امر است. اگر کسی بگوید ذات نماز مصلحت دارد و خدا به آن امر میکند باید ابتدا مصلحت باشد بعد امر بیاید؛ یعنی انقسامات بعد از حکم است درحالیکه مصلحت نماز بعد از امر است. نماز بدون قصد قربت مصلحت ندارد، آنچه مصلحت دارد بعد از امر است درحالیکه اگر مصلحت در مأمور به هست باید قبل از امر مصلحت باشد.
۳ – در اوامر امتحانی مصلحت در خود امر است نه در متعلق.
۴ – موارد اصول عملیه یا احکام ظاهری چنانچه فرضاً خلاف واقع باشد، مصلحت ندارند اما عمل کردن به آنها واجب است.
داوری بین شیعه و معتزله با اشاعره
انسان پنج قوه به نام حواس ظاهری و پنج قوه به نام حواس یا قوای باطنی دارد. دیدن، شنیدن، لمس، چشایی و بویایی. دیدن منظره زیبا و دیدن منظره دلخراش یکی نیست. شنیدن قرائت زیبا و شنیدن صدای گوشخراش یکی نیست لذا درک حواس پنجگانه ظاهری یکسان نیستند.
حواس پنجگانه باطنی نیز همینطور است. مثلاً گربه میفهمد که انسان عصبانی است یا خوشحال است و این وهم است.
یکی از قوای باطنی عقل است و عقل هم درک میکند چیزی زیباست و مصلحت دارد و فاعل آن را مدح میکند و چیزی زشت است و مصلحت ندارد و فاعل آن را ذم میکند. مدرکات قوای ظاهری و باطنی دارای حسن و قبح هستند.