باحث مطرح شده در این جلسه:
- حجیت خبر واحد
- ادله عقلی بر حجیت مطلق ظن
- نکاتی پیرامون مقدمات دلیل انسداد
ادله عقلی بر حجیت مطلق ظن
نکاتی پیرامون مقدمات دلیل انسداد
مقدمات دلیل انسداد ذکر شد. چند نکته جزئی راجع به مقدمات دلیل انسداد طرح میشود.
۱- در انسداد باب علم و علمی، کلمه انسداد در برابر انفتاح است ولی مراد این نیست که باب علم و علمی منسدّ است. اگر فرزند کسی بگوید باب علم و علمی به احکام مفتوح است اما کافی نیست، باید انسدادی بشود.
صاحب معالم در منتقی الجمان، خبر واحد را حجت میداند اما خبر صحیح اعلایی را حجت میداند؛ در این صورت خبر ثقه یا حسن حجت نیست و باید قائل به انسداد بشود. چون ملاک دلیل انسداد، انفتاح باب علم و علمی نیست بلکه ملاک این است که آیا معظم احکام با علم به دست آورده میشود؟ یعنی قائل به انفتاح علم مانند صاحب معالم نیز باید سراغ دلیل انسداد برود چون در ۳۰ هزار حدیث شاید سی حدیث صحیح اعلایی داشته باشیم.
دلیل اینکه این نکته در کتابهای اصولی ذکر نشده است از باب وضوح مطلب است.
۲- حجیت خبر واحد بنابر آیات یا بنای عقلا یا چیز دیگر است؛ آنچه در دلیل انسداد مهم است این است که باید به این روایات عمل بشود و از مسلمات دین است اما وجه عمل به روایات محل بحث است.
همه قبول دارند که قرآن کریم معجزه است اما وجه اعجاز محل بحث است که ۱۳ قول مختلف است. وجه اعجاز در آیات و روایات ذکر نشده است و محل بحث است. ما نحن فیه هم همینطور است. اصل عمل به روایات مسلم است و همه مذاهب اسلامی قبول دارند اما وجه عمل به روایات روشن نیست و اقوال مختلف است.
شیخ بهایی در اربعین فرموده است: روایاتی که میفرمایند: من حفظ علی امتی اربعین حدیثا، بهترین دلیل بر حجیت روایات هستند.
دیگری میگوید روایات حجت هستند به دلیل حدیث ثقلین. همانطور که باید به قرآن عمل شود، باید به روایات هم عمل بشود.
در این صورت دیگر بحث از دلیل انسداد پیش نمیآید چون اصلاً دین اسلام یعنی عمل به روایات زیرا احکام از روایات گرفته میشود.
عمل به روایات مسلم است و حجیت روایات قطعی است (صرفنظر از حدودوثغور و بحثهای رجالی)، اما وجه آن محل بحث است.
۳- یکی از مقدمات دلیل انسداد این است که نمیتوان سراغ برائت رفت و احتیاط نیز یا جایز نیست یا واجب نیست و همچنین است تقلید از مجتهد دیگر و قرعه.
بهصورت کلی یکی از مقدمات دلیل انسداد این است که رجوع به طرق مقرره شرع برای شخص جاهل، جایز نیست. طرق مقرره برای جاهل عبارتاند از تقلید، قرعه، برائت، احتیاط و… وقتی باب علم و علمی منسدّ است، جاهل هستیم اما نمیتوانیم سراغ این راهها برویم یعنی این مقدمه یک امر است نه چند امر.
۴- اینکه در رسائل و کفایه مکرر فرمودهاند عمل به برائت در همهجا جایز نیست چون انسان را از دین خارج میکند، مراد از خروج از دین یعنی یلزم مخالفة الاحکام القطعیة. همان چیزی که در بحث علم اجمالی گفته میشود. حرمت مخالفت قطعیه با معظم احکام را، خروج از دین نامیدهاند وگرنه خروج از دین بحثی کلامی و مربوط به اصول دین است و بحث ما در اصول فقه و اطاعت و معصیت است.
۵- یکی از مقدمات دلیل انسداد این است که علم اجمالی داریم که خدای متعال تکالیفی برای ما در نظر گرفته است. (مرحوم آیتﷲ گلپایگانی در این مقدمه این آیه را مطرح میکردند: أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی) و باید این علم اجمالی اطاعت شود و مخالفتش حرام است. این در صورتی است که علم اجمالی انحلال نیابد. همینکه انسان یقین کند احکامی را به دست آورده است علم اجمالی به علم تفصیلی و شک بدوی منحل میشود. قوام دلیل انسداد به این مقدمه است و این مقدمه قابل خدشه است.
وجه انحلال این است که هرگاه علم اجمالی کبیر داریم اگر مقدار معلوم به اجمال تکالیف در علم اجمالی کبیر بر مقدار علم تفصیلی منطبق شود، روشن است که محل انحلال است.
اگر در بین ۲۰ فرش، شک دارد که دو فرش نجس است سپس فهمید در بین ۵ فرش جلویی، دو فرش از آنها نجس است، در این صورت یک علم اجمالی کبیر و یک علم اجمالی صغیر داریم و مقدار تکلیف معلوم در علم اجمالی کبیر قابل تطبیق بر مقدار تکلیف بر علم اجمالی صغیر است یعنی باید ۵ فرش اجتناب شوند و بقیه آنها پاک هستند.
در دلیل انسداد علم اجمالی به تکالیف الهی داریم و باید در همه آنها احتیاط کنیم ولی علم اجمالی صغیر داریم که اگر کسی به روایات صحیح یا موثق عمل کند، ۹۵ درصد تکالیف علم اجمالی کبیر عمل شدهاند لذا دیگر احتیاط جایز نیست و دلیل انسداد هم تام نیست چون مقدمه آن از بین رفت. ۵ درصد باقیمانده شهره غیر محصوره است و تکلیف غیر فعلی است و وجوب اطاعت ندارد.