مباحث مطرح شده در این جلسه:
توضیح مسلک تلازم در مساله ضد خاص
سه اشکال به مسلک تلازم
بررسی شبهه کعبی
عدم صحت انتساب شبهه کعبی به او
توضیح مسلک تلازم در مساله ضد خاص
مرحوم آخوند در کفایه بعد از بحث مقدمیت، بحث تلازم را مطرح کرده و گفته است: بعضی گفتهاند ضد خاص از باب تلازم نهی دارد. یعنی هر ضدی با ضدش متلازمین در وجود اندو متلازمین در وجود، متلازمین در حکماند. امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام است، پس ترکِ ترک، مقتضی ضد آن است. وقتی شارع به ازاله نجاست از مسجد امر میکند و ازاله با ترک صلاه تلازم دارد، پس ترک صلاه هم واجب است. ترکِ ترک صلاه هم منهی عنه است، یعنی خواندن نماز حرام است.
پس سه مطلب هست: اول- هر ضدی با ضد خود متلازم است. دوم- متلازمین در وجود، در حکم هم تلازم دارند. سوم- امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام است.
سه اشکال به مسلک تلازم
سه مطلب نادرست است. در ضمن مثالی توضیح میدهیم: اگر شارع به رو به قبله ایستادن در نماز امر کرد، برای ما که در ایران هستیم، این رو به قبله ایستادن با پشت به ستاره جُدَی کردن تلازم دارد. آیا میتوان گفت وقتی شارع به رو به قبله ایستادن امر کرده است، به پشت به ستاره جُدَی کردن را هم امر کرده است؟ آ یا امر به قبله، امر به پشت کردن به ستاره جُدَی است؟ خیر، یکی پشت به ستاره جُدَی کردن یکی از واجبات نیست.
پس تلازم در وجود، به معنای تلازم در حکم نیست، بلکه فقط باید مخالف نباشند. یعنی شارع نمیتواند بگوید رو به قبله بودن واجب است و رو به ستاره جُدَی کردن هم واجب است.
در کتابها برای تلازم به وجود و ماهیت یا ازاله و ترک نماز مثال زدهاند، که درست نیست. چون اینها عدم را شیء فرض کردهاند. متلازمین یعنی دو چیز که وجود دارند، ماهیت و ترک نماز وجود ندارند. پس اینها متلازمین نیستند. بر فرض هم که متلازمین باشند، تلازم در حکم ندارند و بر فرض تلازم در حکم، امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام نیست.
بررسی شبهه طعبی
در معالم مطلبی را به کعبی نسبت داده است که به شبهه کعبی معروف شده است. گرچه در کتاب المستصفی و یا در مختصر منتهی الاصولی هم نقل شده است، امام معلوم نیست کعبی همین را میخواهد بگوید.
معروف آن است که کعبی گفته است: احکام چهارتاست نه پنج تا و اصلا مباح نداریم. شراب نخوردن واجب است و اینکه در درس بنشینیم شراب نخوردن است. ترک شراب واجب است و نشستن هم مقدمه ترک شراب است. به عبارت دیگر اینجا نشستن، ضد شرب خمر است. اگر امر به چیزی نهی از ضد است، نهی از هر چیزی هم امر به ضد است و فرقی ندارد.
عدم صحت انتساب شبهه کعبی به او
اگر کعبی چنین حرفی زده باشد، لازمهاش آن است که احکام دوتا باشد نه چهارتا. در حالیکه کعبی گفته است احکام چهارتاست. با این استدلال باید گفت هرچیزی یا واجب است یا حرام. ولی کعبی مستحب و مکروه را قبول دارد. بر همین اساس تصور میکنم این کلامی که به کعبی نسبت دادهاند، صحیح نیست.
اگر بگوییم امر به شیء مقتضی نهی از ضد است؛ ترک زنا واجب است (البته این از نظر سنی هاست ولی از نظر شیعه فقط فعل زنا حرام است). هر چیزی که مقدمه ترک زنا باشد، واجب است. وقتی شارع به ترک زنا امر کرده است، از ضدش که فعل زنا باشد، نهی کرده است. آیا نتیجه این حرف این نیست که لواط واجب است؟! لواط کردن ضد زنا کردن است، چون نهی از زنا، امر به ضد است، پس امر به لواط است. پس باید لواط واجب باشد؟! آیا کعبی میگوید غیبت واجب است چون مقدمه ترک شرب خمر است؟! قطعا کعبی چنین چیزی را نمیگوید.
به نظر شیعه صحیح این است که احکام پنج تاست و هر حکمی خودش است نه ترک آن. یعنی روزه واجب است و ترک آن را کار نداریم.