مباحث مطرح شده در این جلسه:
ثمره بحث امر به شیء مقتضی نهی از ضد در تعلق امر به طبیعت یا فرد
ثمره بحث اقتضاء
ثمره بحث اقتضاء
قبل از اینکه ثمره دوم را مطرح کنیم، چند مطلب باید بیان شود.
مطلب اول: در بحث تعلق امر به طبیعت یا به فرد، میگویند همیشه امر به طبیعت تعلق مییابد نه فرد. وقتی خدای متعال به نماز امر میکند، به طبیعت صلاه امر کرده نه به این فرد از نماز. وقتی کسی نماز میخواند اگر بگوید این همان نماز است که خدا امر کرده بود، این تشریع است و حرام بوده و گناه دارد. خدا فرموده نماز بخوان اما این نماز را مصلی انتخاب کرده است. یعنی خصوصیات افراد متعلق امر نیستند. طبیعت کلی مصداقها و افراد مختلفی دارد که هر کدام خصوصیاتی دارند که آن خصوصیات متعلق امر نیستند.
مطلب دوم: وقتی امر روی طبیعت میرود، طبیعت میتواند افراد متعدد داشته باشد. هرگاه امر به طبیعت تعلق یافت، طبیعت مطلق است. ممکن است خود شارع این مطلق را قید بزند. در این صورت فردی را که خارج کرده ولو اینکه طبیعت را داشته باشد مامور به نیست.
با توجه به این دو مطلب، اگر کسی قائل شود که امر به شیء مقتضی نهی از ضد است، مثلا شارع امر کرده است به ازاله نجاست از مسجد؛ ضد ازاله، نماز خواندن است و مورد نهی است. وقتی شارع ازاین نماز نهی کرده است، این نهی به فرد نمازی که مزاحم با تطهیر مسجد است تعلق دارد. پس آیه اقیموا الصلاه که امر به نماز کرده و امر کلی است که روی طبیعت کلی نماز رفته است، هم نماز مزاحم با ازاله را میگیرد و هم نماز غیر مزاحم با ازاله را میگیرد. وقتی گفتیم امر به ازاله نهی از ضد است، یعنی این نماز مزاحم را نخوان. امر به تطهیر مسجد در واقع قید برای اقیموا الصلاه میشود. یعنی اقیموا الصلاه به شرطی که مزاحم با ازاله نباشد. پس اصلا اقیموا الصلاه این نماز را نمیگیرد و این نماز باطل است چون امر ندارد.
اما اگر بگوییم امر به شیء مقتضی نهی از ضد نیست، نتیجهاش این است که اگر کسی به جای تطهیر مسجد نماز بخواند، نمازش صحیح است؛ درست است که خدا نمیتواند هم به تطهیر مسجد و هم به نماز امر کند، چون امر به ضدین است و محال است، ولکن نماز صحیح است زیرا امر به فرد تعلق نمیگیرد و همیشه به طبیعت تعلق میگیرد. افراد نماز را مکلف انتخاب میکند. وقتی خصوصیات افراد مامور به نباشند، تطبیق کلی ماموربه بر فرد دست مکلف است نه شارع. امر به ازاله و امر به نماز، امر به ضدین نیست، چون این نماز را نخواسته بود، مکلف نماز را بر این فرد تطبیق داد. این نماز صحیح است چون امر دارد و نهی ندارد. کلی نماز مزاحم با تطهیر نیست. به عبارت دیگر آنچه مزاحم با تطهیر است، فرد صلاه است و فرد صلاه مامور به نیست. آنچه مامور به است کلی نماز است و کلی نماز مزاحم نیست، پس نماز صحیح است.