مباحث مطرح شده در این جلسه:
- حجیت خبر واحد
- استدلال به آیه نبا
- استدلال به آیه نبا از طریق وجود مقتضی و فقد مانع
- اشکال استاد
- اشکال یکی از فضلا
- پاسخ استاد
- استدلال به آیه نبا از طریق منطوق آیه
- اشکال آخوند خراسانی
- پاسخ استاد
حجیت خبر واحد
استدلال به آیه نبأ از طریق وجود مقتضی و فقد مانع
استدلالی ذکر شد که آیه نبأ بر طریق مقتضی و شرط و فقد مانع دلالت بر حجیت خبر واحد میکند؛ مثلا آتش، مقتضی است. خشک بودن چوب، شرط است و عدم باد، عدم مانع است. اگر کسی سوال کرد چرا چوب نشوخته است، چنانچه پاسخ داده شود که چون باد بود یا چوبتر بود، در صورتی سوال صحیح است که آتش وجود داشته باشد. آیه میفرماید وقتی خبر وجود دارد، اگر آورندهاش فاسقاست، تبین کند. مقتضی و شرایط حجیت موجود است اما مانع دارد که همان فسق مخبر است؛ اگر خبر اقتضای حجیت نداشت اصلا مانع مطرح نمیشود.
اشکال استاد
پاسخ داده شد شاید خبر عادل حجت نباشد چون مانع دیگری غیر از فسق دارد.
اشکال یکی از فضلا
اشکال شده است: اصل عدم مانع دیگر است. شک داریم غیر از فسق، مانع دیگری هست؟ اصل عدم مانع است.
پاسخ استاد
پاسخ میدهیم اولا اصل عدم مانع دیگر، اصل مثبت است و حجت نیست. وقتی شک داریم مانع دیگری هست، اصل عدم مانه است ولی این اصل نمیتواند انحصار مانع در فسق را ثابت کند؛ اگر انحصار ثابت شد جمله مفهوم دارد.
ثانیا لوازم شرعی یک اصل جاری میشود اما لوازم عقلی، اصل مثبت هستند و جاری نمیشوند. در ما نحن فیه گرچه اصل عدم مانع دیگر است، اما ترتب مقتضا بر مقتضی امری عقلی است؛ عقل میگوید هرگاه مقتضی موجود بود، مقتضا هم موجود میشود، پس حجیت بر خبر واحد بار میشود و این اصل مثبت است.
استدلال به آیه نبا از طریق منطوق آیه
آخوند در حاشیه رسائل میفرماید: شاید کسی بگوید آیه نبأ بر حجیت خبر واحد از باب منطوق آیه دلالت میکند. منطوق آیه میفرمایددر هر چیزی که جهالت هست، باید تبین کنید. خبر فاسق جهالت دارد و تبین میخواهد. تبین یعنی تحقیق و تفحص که گاهی به علم است و گاهی به علمی است و گاهی به اطمینان است و گاهی به ظن است. خبر عادل فی حد ذاته تبین را دارد چون ظن یا اطمینان یا علمی است. آیه میفرماید از خبر فاسق تبین کنید تا به ظن یا اطمینان یا علمی برسید و خبر عادل، ظن یا اطمینان یا علمی است.
اشکال آخوند خراسانی
آخوند پاسخ میدهد: این استدلال صحیح نیست چون ظاهر کلمه تبین در آیه به معنای علم است مخصوصا که قرینه دارد که جهالت را انجام ندهید. تبین در مقابل جهل است پس تبین به معنای علم است و در خبر عادل علم نیست لذا آیه دلالت بر حجیت خبر واحد ندارد. (درر الفوائد فی الحاشیة علی الفرائد ج ۱۰۶)
پاسخ استاد
هم شیخ انصاری و هم آخوند خراسانی فرموده اند: جهالت در آیه به معنای سفاهت است و جهل در آیه به معنای شک نیست تا جهالت در مقابل علم باشد. اگر جهالت به معنای سفاهت باشد، خبر عادل کار سفیهانه نیست لذا اصل استدلال درست است و اشکال آخوند وارد نیست.
به عبارت دیگر آخوند تبین را اعم از ظن، اطمینان، علمی و علم گرفته است. در بحث دلیل انسداد، تبین را شامل ظن نمیدانند. تبین یعنی تحقیق که نیتجه ظن است، یعنی ابتدا باید ظن پیدا کند و بعد تحقیق کند. ظن مقدمه تحقیق است نه خود تحقیق. آیه میفرماید تحقیق کنید نه آنکه ظن پیدا کنید. به عبارت دیگر ظن حجت نیست و اشکال آخوند صحیح نیست.