خارج فقه (نظام اقتصادی اسلام) حرم مطهر ۱۴۰۴

درس خارج فقه استاد عابدی

شروط بیع ربوی، شرط اول: وحدت در جنس، نظر اهل سنت در طرح مسئله ربای معاوضی

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • شروط بیع ربوی
  • شرط اول: وحدت در جنس
  • نظر اهل سنت در طرح مسئله ربای معاوضی
  • کلام ابن حزم اندلسی و مذهب ظاهریه
  • کلام وهبه زحیلی
  • اصل «کار انسان» در مقابل «کار پول»
  • روایت مشهور «الذَّهَبُ بِالذَّهَبِ»
  • کلام ابن قدامه حنبلی: ملاک ثمن و مثمن
❋ ❋ ❋
شروط بیع ربوی
شرط اول: وحدت در جنس
نظر اهل سنت در طرح مسئله ربای معاوضی

گفته شد که اهل سنت اصل در این مسئله هستند؛ یعنی اولین کسانی که این مسئله را مطرح کردند، اهل سنت هستند که فراوان در کتاب‌های اهل سنت این آمده است که اگر دو جنسی که ربوی هستند ولی هم‌جنس نیستند چنانچه معامله نقد باشد، چه مساوی و چه کم‌وزیاد، اشکالی ندارد ولی چنانچه معامله نسیه باشد، حرام است.

دیدگاه ابن حزم اندلسی و مذهب ظاهریه

ابن حزم اندلسی در کتاب «المحلی»، حدود بیست صفحه این مسئله را بحث کرده است؛ عبارات او نشان می‌دهد که با جوش‌وخروش و پرخاش است و پیوسته قسم می‌خورد که «وﷲ» کسانی که چنین گفته‌اند عقل ندارند. ابن حزم از مالکی‌ها نیست، بلکه از ظاهریه است.

در کتاب «المحلی» می‌گوید که حدیث پیامبر اکرم (صلی‌ﷲ‌علیه‌وآله) که فرمود: «إِذَا اخْتَلَفَتِ الْأَصْنَافُ» – در شیعه «إِذَا اخْتَلَفَتِ الْأَجْنَاسُ» نقل شده است ولی اینجا «إِذَا اخْتَلَفَتِ الْأَصْنَافُ» آورده است- «فَبِیعُوا کَیْفَ شِئْتُمْ إِذَا کَانَ یَدًا بِیَدٍ». هر جور می‌خواهید بفروشید به شرط اینکه نقد باشد، چه مساوی، چه کم‌وزیاد. (المحلی بالآثار ج ۷ ص ۴۲۱)

ایشان حالا کلمات بسیاری از صحابه را نقل می‌کند؛ می‌گوید عمار یاسر می‌گفت: «فَمَا کَانَ یَدًا بِیَدٍ فَلَا بَأْسَ بِهِ،  إنَّمَا الرِّبَا فِی النَّسَاءِ إلَّا مَا کِیلَ أَوْ وُزِنَ». (المحلی بالآثار ج ۷ ص ۴۲۴)

نساء یعنی نسیه؛ در نسیه ربا هست مگر آنچه کیل یا وزن بشود. احتمالاً معنای «إِلَّا مَا کِیلَ أَوْ وُزِنَ» این است که یعنی ربایی نیست مگر در چیزی که مکیل باشد یا موزون باشد. البته عبارت عمار یاسر را طور دیگری هم می‌توان معنا کرد ولی احتمالاً مقصودش همین است؛ یعنی در نسیه ربا هست و ربا هم درجایی است که مکیل و موزون باشد.

از ابن مسعود هم همین هست. ابن مسعود می‌گفت: «أَنَّهُ لَا رِبَا فِی التَّفَاضُلِ أَصْلًا، وَإِنَّمَا الرِّبَا فِی النَّسِیئَةِ» (المحلی بالآثار ج ۷ ص ۴۳۵)؛ کم‌وزیاد شدن ربا نیست، ربا مال نسیه است. یک ربا، ربای در بیع است و یک ربا در نسیه و اصلِ ربا، ربای در نسیه است و ربای در بیع فرع است. اینکه می‌گوید «لَا رِبَا فِی التَّفَاضُلِ أَصْلًا إِنَّمَا الرِّبَا فِی النَّسِیئَةِ» یعنی ربای اصلی مال نسیه است.

ابن حزم در ادامه می‌گوید: «وَجَازَ بَیْعُ کُلِّ صِنْفٍ مِمَّا ذَکَرْنَا بِالْأَصْنَافِ الْأُخَرِ مِنْهَا، مُتَفَاضِلًا وَمُتَمَاثِلًا وَجُزَافًا، وَزْنًا وَکَیْلًا کَیْفَمَا شِئْتَ إذَا کَانَ یَدًا بِیَدٍ. وَلَا یَجُوزُ فِی ذَلِکَ التَّأْخِیرُ طَرْفَةَ عَیْنٍ فَأَکْثَرَ، لَا فِی بَیْعٍ وَلَا فِی سَلَمٍ» (المحلی بالآثار ج ۷ ص ۴۳۲)؛ می‌توان هر صنفی را با صنف دیگر معامله کرد، چه اینکه یکی بیشتر و یکی کمتر یا هر دو مساوی باشند؛ جزافاً هم جایز است، مثلاً چیزی که مکیل و موزون نباشد، مثلاً می‌خواهد سیب بفروشد، پس «یَدًا بِیَدٍ» اشکالی ندارد. یک‌چشم بر هم زدن هم نباید تأخیر بشود. چون حدیث وقتی می‌گوید که ربا در نسیه است، اگر یک مقدار تأخیر کردند نسیه می‌شود، وقتی هم که نسیه شد می‌شود حرام.

قبلاً اشاره کرده بودم؛ اگر کسی مثلاً الآن یک نان خرید و پولش را فردا داد، این نقد است و این معامله را نسیه نمی‌گویند. ملاک در نسیه این است که زمان را مشخص کنند و زمان هم معتدٌ به باشد و الا اینکه الآن می‌خرد و می‌گوید پولش را بعداً می‌آورم، نقد است و نسیه نیست.

ابن حزم چون ظاهری است، عقیده ظاهریه این است که ربا در خصوص هفت چیز است: طلا، نقره، کشمش، خرما، گندم و جو و نمک. ولی در غیرازاین موارد، هر چیز دیگری ولو مکیل و موزون باشد ربا نیست. مثلاً اگر کسی بخواهد یک کیلو عدس بدهد و ده کیلو عدس بگیرد، ما این را ربا می‌دانیم ولی ظاهریه می‌گویند حلال است. ظاهریه به دلیل جمود بر الفاظ روایات، می‌گویند فقط همین هفت چیز در روایات ربا آمده است.

دیدگاه وهبه زحیلی: حکمت تحریم ربای نسیه

وهبه زحیلی خیلی زیاد کتاب نوشته است و متأسفانه ضد شیعه هم بود. وهبه زحیلی در کتاب «الفقه الإسلامی وأدلته» می‌نویسد: «الْحِکْمَةُ فِی أَنَّهُ یَجُوزُ بَیْعُ مُدِّ حِنْطَةٍ بِمُدَّیْ شَعِیرٍ حَالًّا وَ لَا یَجُوزُ نَسِیئَةً هُوَ أَنَّ الْبَیْعَ فِی الْحَالَةِ الْأُولَی لمْ یَکُنِ الْقَصْدُ مِنْهُ هُوَ الِاسْتِغْلَالُ وَ إِنَّمَا تَأْمِینُ الْحَاجَةِ وَ فِی إِلْزَامِهِمُ الْمُسَاوَاةَ بِالْبَیْعِ إِضْرَارٌ بِالنَّاسِ وَ أَمَّا فِی الْحَالَةِ الثَّانِیَةِ فَالْبَیْعُ أَقْرَبُ إِلَی الْقَرْضِ فَهُوَ مَظَنَّةٌ لِاسْتِغْلَالِ الْحَاجَةِ عِنْدَ الْمُحْتَاجِ وَ تَکُونُ الزِّیَادَةُ مُقَابِلَ الْأَجَلِ فَیَحْرُمُ النِّسَاءُ». (الفقه الإسلامی وأدلته ج ۵ ص ۳۷۱۲)

کسی که یک کیلو گندم می‌دهد دو کیلو جو می‌خواهد بگیرد، نمی‌خواهد دسترنج مردم را برای خودش بالا بکشد یا استثمار کند بلکه معامله می‌کند. هدف این است که حاجتش را برطرف کند، لذا گندم می‌دهد و جو می‌گیرد. اگر بگوییم کسی که یک کیلو گندم می‌دهد باید یک کیلو جو بگیرد، به مردم ضرر زده‌ایم، چون یکی می‌خواهد بیشتر بگیرد و یکی می‌خواهد کمتر بگیرد، این مربوط به معامله نقد است.

اما در نسیه، یعنی یک کیلو گندم می‌دهد و دو کیلو جو یک ماه دیگر می‌گیرد. این بیشتر شبیه به قرض است. ظن و گمان این است که در این صورت بهره‌بری، بهره‌کشی و استثمار می‌کند؛ یعنی از احتیاج مردم سوءاستفاده می‌کند. اینجا یک کیلو جو که اضافه می‌گیرد به خاطر این زمان است و این نسیه بودن حرام است.

اصل «کار انسان» در مقابل «کار پول»

حکمت ربا یا علت ربا از نظر اهل سنت این است. هر وقت که پول کار کرد، این ربا و حرام است. هر وقت انسان کار کرد، حلال است. درجایی که نقد گندم را داد و جو گرفت، کم گرفت یا زیاد گرفت، نقد است و زحمت کشیده است و هر کدام هر چه سود برده است حلال است. ولی آنجایی که یک جنس را می‌دهد و مقدار جنسش را می‌خواهد و برای این زمان هم که مدتی طول کشیده است، چیزی می‌خواهد. پس کار نکرده است بلکه زمان پول درآورده است. این است که ربا و حرام است.

ظاهریه ربا را در هفت چیز دانستند ولی حنفی و حنبلی می‌گویند «کُلُّ مَکیلٍ أَوْ مَوْزُونٍ بِجِنْسِهِ» ربا است. شافعی هم می‌گوید ربا مربوط به نقدین و طعام است. در بین اهل سنت اختلاف است؛ اولاً سیب و گلابی را یک جنس حساب می‌کنند و سیب و گلابی جزو طعام مردم است و چون جزو طعام مردم است شافعی می‌گوید در این دو ربا هست اما ابوحنیفه می‌گوید در این دو ربا نیست اگر سیب و گلابی را مثل گردو دانه‌ای بفروشند، ربا نیست.

روایت مشهور «الذَّهَبُ بِالذَّهَبِ»

حدیثی هست که اهل سنت زیاد به آن استناد می‌کنند: قَالَ رَسُولُ ﷲِ صَلَّی ﷲُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الذَّهَبُ بِالذَّهَبِ، وَالْفِضَّةُ بِالْفِضَّةِ، وَالْبُرُّ بِالْبُرِّ، وَالشَّعِیرُ بِالشَّعِیرِ، وَالتَّمْرُ بِالتَّمْرِ،  وَالْمِلْحُ بِالْمِلْحِ،  مثلاً بِمِثْلٍ، سَوَاءً بِسَوَاءٍ، یَدًا بِیَدٍ، فَإِذَا اخْتَلَفَتْ هَذِهِ الْأَصْنَافُ، فَبِیعُوا کَیْفَ شِئْتُمْ، إِذَا کَانَ یَدًا بِیَد». (صحیح مسلم ج ۳ ص ۱۲۱۱ ح ۱۵۸۷)

این حدیث می‌گوید در صورت نسیه کلاً حرام است، ولی در نقد در صورت تفاضل حرام است و در صورت عدم تفاضل اشکال ندارد.

در اهل سنت حدیثی هست که بلال، خرمایی را برای پیامبر (صلی‌ﷲ‌علیه‌وآله) آورد پیامبر دید خرمای خوبی است. فرمود این کجا بوده است؟ بلال گفت خرمایی داشتیم که جنسش خوب نبود، بردم دو کیلو خرما دادم یک کیلو از این خرمایی که خیلی خوب است آوردم. پیغمبر فرمود – حالا طبق این روایت – «أَوِّهْ عَیْنُ الرِّبَا». (صحیح مسلم ج ۳ ص ۱۲۱۵ ح ۱۵۹۴)

زحیلی می‌نویسد: «والخلاصة: أن ربا النسیئة هو تأخیر الدین فی مقابل الزیادة علی مقداره الأصلی وهذا هو ربا الجاهلیة». (الفقه الإسلامی وأدلته ج ۵ ص ۳۷۰۵)

دیدگاه ابن قدامه حنبلی: ملاک ثمن و مثمن

ابن قدامه در مغنی می‌گوید: «وَ أَمَّا رِبَا النَّسِیئَةِ فَکُلُّ شَیْئَیْنِ لَیْسَ أَحَدُهُمَا ثَمَنًا». «کُلُّ شَیْئَیْنِ لَیْسَ أَحَدُهُمَا ثَمَنًا» یعنی اگر دو جنس داریم که مثلاً یکی گندم است و دیگری عدس، حالا می‌خواهیم معامله کنیم کدام ثمن است کدام مثمن؟ در فقه شیعه می‌گوییم هر دو طرف جنس است و باید ببینیم چه کسی گفت «بعت» آن می‌شود مبیع و چه کسی گفت «قبلت» آن می‌شود ثمن. یا اینکه در «بِعْتُ هَذَا بِهَذَا» کدام قبل از باء و کدام بعد از باء است. آنچه ماقبل باء باشد مثمن می‌شود و آنچه مابعد باء باشد ثمن می‌شود؛ اما سنی‌ها می‌گویند، آنجایی که پول هست معلوم است که ثمن است و آن طرف که غیر پول است مثمن است. اگر هر دو طرف پول بود و گفت این ده تومانی به آن ده تومانی، معلوم نیست کدام ثمن است و کدام مثمن. یا اینکه اگر هر دو طرف غیر پول بود و گفت این نان به آن خرما، معلوم نیست کدام ثمن است کدام مثمن. ابن قدامه می‌گوید «کُلُّ شَیْئَیْنِ لَیْسَ أَحَدُهُمَا ثَمَنًا» آنجا که دو چیزی که معلوم نیست کدام ثمن است و کدام مثمن، «عِلَّةُ رِبَا الْفَضْلِ فِیهِمَا وَاحِدَةٌ»؛ علت ربا اینجا روشن است، «کَالْمَکِیلِ بِالْمَکِیلِ وَ الْمَوْزُونِ بِالْمَوْزُونِ لَا یَجُوزُ النَّسَأُ فِیهِمَا»؛ نسیه جایز نیست. علت اینکه وقت می‌گوییم ربا حرام است، این است که ربا یعنی مطلق فضل و زیادی در باب نسیه.

سنی‌ها این فتوا را می‌دهند و اینکه «مفتاح الکرامه» چیزی را به شیخ مفید نسبت داده بود درست نیست. به فتوای اهل سنت اگر کسی گفت یک کیلو گندم می‌دهم در برابر یک کیلو عدس یک ماه دیگر؛ مساوی بود و هیچ کم‌وزیاد هم نداشت. این هم ربا و حرام است. به فتوای شیخ مفید هم گفتیم همین حرام است؛ یعنی لازم نیست حتماً اضافه باشد، مطلق نسیه ولو مساوی حرام می‌دانند.

ابن قدامه می‌گوید: «لا یَحْرُمُ النَّساءُ إلَّا فیما بیعَ بِجِنْسِه مُتَفَاضِلًا، فأمَّا مع التَّمَاثُلِ فلا؛ لِمَا رَوَی جابرٌ، أن النبیَّ -صَلَّی ﷲُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ- قال:   الحَیَوانُ اثْنَانِ بِوَاحِدٍ لا یَصْلُحُ نَسَاءً، ولا بَأْسَ به یَدًا بِیَدٍ». (المغنی لابن قدامه ج ۶ ص ۶۵). اگر کسی دو گوسفند بدهد و بخواهد یک گوسفند بگیرد، چنانچه نقد است اشکال ندارد ولی اگر نسیه است حرام است.

محل برگزاری