خارج اصول (اجتماع امر و نهی) حرم‌مطهر ۱۳۹۹

اوامر - متعلق امر و نهی - نقد و بررسی تخییر در اقل و اکثر

مباحث مطرح شده در این جلسه:
تخییر بین اقل و اکثر
نظر آخوند خراسانی
نقد نظر آخوند

❋ ❋ ❋

تخییر بین اقل و اکثر
آخوند ذیل بحث قبلی مطلبی را فرموده است که آیا تخییر بین اقل و اکثر درست است؟ یعنی آیا می‌شود کسی بین اقل و اکثر مخیر باشد؟ (کفایه الاصول ص ۱۴۲) مثلاً تخییر بین یک تسبیحات اربعه یا سه تسبیحات اربعه، تخییر بین یک‌بار تسبیحات در رکوع و سجود یا سه بار، تخییر بین مسح با یک انگشت یا با سه انگشت، تخییر بین قصر و اتمام در زیر گنبد امام حسین علیه‌السلام (البته تخییر بین قصر و اتمام به شرطی داخل در بحث ما است که بگوییم سلام در نماز واجب نیست و نیت واجب نیست یا ملاک نیست)، تخییر در کشیدن سی دلو یا چهل دلو در منزوهات بئر، تخییر بین عتق یک عبد یا عتق دو عبد دفعةً، مواردی که در شرع بین مطلق و مقید وجود دارد که در نمازهای مستحبی مثال زیاد دارد که مثلاً در فلان نماز سوره یس خوانده شود یا در نماز جعفر طیار فلان ذکر گفته شود. تخییر بین مطلق و مقید شبیه تخییر بین اقل و اکثر است چون مطلق اکثر است و مقید اقل است.
در کفایه به‌جای این مثال‌ها فرموده است: به شخصی گفته شد خط بکش، مخیر است بین اینکه خط نیم متری بکشد یا خط یک متری بکشد. یک‌مرتبه این‌گونه است که خط نیم متری می‌کشد بعد دوباره نیم متر می‌کشد، یک‌مرتبه این‌گونه است که از ابتدا ممتد یک خط یک متری می‌کشد. کفایه می‌خواهد بفرماید فرق است بین اینکه تدریجی باشد یا ممتد و مستقل باشد یا غیرمستقل.
به‌هرحال مشکل بحث تخییر بین اقل و اکثر این است که آیا می‌شود چیزی بین خودش و خودش تخییر داشته باشد؟ جایی که کسی بین یک تسبیحات اربعه و سه تسبیحات مخیر است، کدام‌یک واجب است؟ اگر یکی واجب است روشن است، اگر سه تا واجب است همین‌که یکی را گفت، همان یک انجام شده است. وقتی هم می‌خواهد سه تا بگوید وقتی یکی را گفت واجب انجام شده است، بقیه مستحب است. تخییر بین اقل و اکثر، تخییر بین یک شیء و خود آن شیء است.

نظر آخوند خراسانی
آخوند در کفایه فرموده است: تخییر بین اقل و اکثر صحیح است. بحث درجایی است که اقل بشرط لا باشد. یک اقل لا بشرط داریم، یک اقل بشرط شیء و یک اقل بشرط لا. اقل بشرط شیء همان اکثر است. اقل لا بشرط محل بحث نیست چون معنایش این است که اگر بین یک تسبیحات یا سه تسبیحات مخیر است، همیشه همان یک واجب است و بقیه مستحب است. محل بحث جایی است که اقل بشرط لا باشد، یعنی اقلی که دو و سه همراهش نیست. چنین تخییری معقول است، چون می‌توانیم فرض کنیم شارع غرضی دارد که آن غرض ممکن است هم با اقل بشرط لا حاصل می‌شود و هم با اکثر حاصل شود، به‌طوری‌که همه اجزاء اکثر در پیدایش غرض دخیل باشند، یعنی تسبیح دو و سه هم در حاصل شدن آن غرض شارع دخیل هستند.
این تخییر عقلی است یا شرعی؟ اگر یک غرض داریم که هم با این حاصل می‌شود و هم با آن، این تخییر عقلی است. اگر دو غرض متفاوت است اما هرکدام جایگزین دیگری است، تخییر شرعی است.
بعضی گفته‌اند: مطلقاً در هیچ صورتی بین اقل و اکثر تخییر نداریم، همیشه اقل واجب است و اکثر مستحب است.
بعضی دیگر گفته‌اند: قدر مشترک بین اقل و اکثر واجب است، خصوصیات افراد واجب نیست. اقل بماهو اقل و اکثر بماهو اکثر واجب نیستند.

نقد نظر آخوند
اینکه آخوند فرمود گاهی یکی غرض داریم و این غرض ممکن است با اقل بشرط لا حاصل شود یا با اکثر به تمام اجزاء اکثر، جوابش این است که این اصلاً خارج از بحث است. بحث ما درباره این بود که بین اقل و اکثر تخییر باشد. در باب اشتغال یک بحث دوران بین المتباینین بود و یک بحث دوران بین الاقل و الاکثر بود. جایی که اقل را اقل بشرط لا در نظر بگیریم، این اقل مباین با اکثر است، نه اینکه جزء اکثر باشد. تسبیحات اربعه‌ای که یک آن بشرط لا باشد با تسبیحات اربعه‌ای که سه تا باشد متباینین هستند نه اقل و اکثر، چون یکی مقید است به اینکه یک باشد و چیز کنارش نباشد. چنین یکی داخل در سه نیست، پس داخل در اقل و اکثر نمی‌شود بلکه متباینین هستند. در بحث متباینین قول به تخییر امر عادی است و بحث نمی‌خواهد. محل بحث این است که اقل بشرط لا نباشد یعنی دقیقاً فرض آخوند خلاف فرض بحث است. بحث درجایی است که اقل و اکثر لا بشرط باشند.
بنابراین باید بگوییم تخییر بین اقل و اکثر قابل‌تصور نیست و همیشه اقل واجب است و اکثر مستحب است.

محل برگزاری