مباحث مطرح شده در این جلسه:
- نقل نمونهای از جوامع الکلم پیامبر صلی ﷲ علیه و علی آله
- چند نمونه دیگر از آیات قرآن در باب دلالت اشاره
چند مثال دیگر درباره دلالت اشاره
۱- گفته شد که رسول خدا دارای جوامع الکلم است یعنی کلمات رسول خدا بریدهبریده و گزیدهگزیده است ولی پرمغز است؛ مانند آیهالکرسی که چند صفت برای خدا بدون واو عطف ذکر میکند، درحالیکه معمولاً جملات با واو به عطف میشوند و این دارای سری است.
رسول خدا در خطبهای که در یک جنگ ایراد فرمود، میفرمایند: «أیها الناس أما بعد فإن أصدق الحدیث کتاب ﷲ، وأوثق العری کلمة التقوی، وخیر الملل ملة إبراهیم، وخیر السنن سنة محمد، وأشرف الحدیث ذکر ﷲ، وأحسن القصص القرآن، هذا وخیر الأمور عوازمها، وشر الأمور محدثاتها وأحسن الهدی هدی الأنبیاء، وأشرف الموت قتل الشهداء، وأعمی العمی الضلالة بعد الهدی، وخیر الأعمال ما نفع وشر العمی عمی القلب، والید العلیا خیر من الید السفلی، وما قلّ وکفی خیر مما کثر وألهی، وشرّ المعذرة حین یحضر الموت، وشر النّدامة یوم القیامة، ومن الناس من لا یأتی الجمعة إلا دبرا، ومنهم من لا یذکر ﷲ إلا هجرا، ومن أعظم الخطایا اللسان الکذاب، وخیر الغنی غنی النفس، وخیر الزاد التقوی، ورأس الحکمة مخافة ﷲ عز وجل، وخیر ما وقر فی القلوب الیقین، والارتیاب من الکفر، والنّیاحة من أعمال الجاهلیة، والغلول من جثی جهنم، والسّکرکة من النار، والشعر من إبلیس، والخمر جماع الإثم، والنّساء حبالة الشیطان، والشّباب شعبة من الجنون، وشرّ المکاسب کسب الرّبا، وشر المأکل مال الیتیم، والسعید من وعظ بغیره، والشقی من شقی فی بطن أمه، وإنما یصیر أحدکم إلی موضع أربعة أذرع، والأمر إلی الآخرة، وملاک العمل خواتمه، وشر الرؤیا رؤیا الکذب، وکل ما هو آت قریب، وسباب المؤمن فسوق، وقتال المؤمن کفر، وأکل لحمه من معصیة ﷲ عز وجل، وحرمة ماله کحرمة دمه، ومن یتألّ علی ﷲ یکذّبه، ومن یغفر یغفر له، ومن یعف یعف ﷲ عنه، ومن یکظم الغیظ یأجره ﷲ، ومن یصبر علی الرّزیّة یعوضه ﷲ، ومن یبتغ السّمعة یسمّع ﷲ به، ومن یصبر یضعّف ﷲ له، ومن یعص ﷲ یعذبه ﷲ. ﷲم اغفر لی ولأمتی- قالها ثلاثا- استغفر ﷲ لی ولکم». (سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد ج ۵ ص ۴۵۲) این جوامع الکلم است که مختصر و بریدهبریده است ولی معانی زیادی دارد که همان دلالت اشاره است.
۲- حضرت علی علیهالسلام فرمود پیامبر در گوش من یک کلمه فرمود که هزار باب بود و هر باب هزار باب علم بود. (کافی ج ۱ ص ۲۹۷) این دلالت اشاره است وگرنه یک کلمه، یک کلمه است.
۳- قرآن میفرماید: «فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَةِ فَتَشْقَی». (طه/۱۱۷) همه ضمیرها تثنیه است ولی در فتشقی مفرد آمده است. میتوان گفت از این آیه استفاده میشود که اگر زن کسی از بهشت بیرون شد و گناهکار بود، مرد شقاوت دارد و از بهشت بیرون میشود.
۴- در حدیث آمده است وقتی سوره نصر نازل شد، پیامبر و امیرالمؤمنین و ابن عباس گریه کردند، چون گفتند این خبر مرگ رسول خداست؛ درحالیکه از این سوره، چنین چیزی نمیفهمیم. ابتدای سوره چیزی است و انتهای آن چیز دیگری ولی با فاء تفریع است. ابتدای سوره میفرماید خدا به شما لطف میکند و نصرت و یاری میدهد پس باید استغفار کنی درحالیکه باید برای لطف شکر کرد، یعنی استغفار آخر عمر کن.
۵- قرآن میفرماید: «کُلُ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ». (رحمن/۲۶) خدا نفرمود کل من فیها فان. احتمالاً علتش آن است که فی معنای استقرار دارد و بامعنای آیه که فنا است جور درنمیآید لذا علی آورده است که عدم استقرار است.
۶- قرآن میفرماید: «أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِبَا». (بقره/۲۷۵) دلالت مطابقی آیه فرق بین بیع و ربا است که بیع حلال و ربا حرام است. معمولاً فقها به این آیه استناد میکنند که بیع فارسی صحیح است و این دلالت اشاره است.
۷- قرآن میفرماید: «لاَّ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَی الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًا عَلَی الْمُحْسِنِینَ». (بقره/۲۳۶) آیه درباره این است که چه زمانی باید نصف مهر را بدهند و چه زمانی نصف مهر را ندهند. زنی که با او عروسی نشده است و مهر هم ذکر نشده است، اگر طلاقش بدهند مهر ندارد. آیا از این آیه استفاده میشود که نکاح نیازی به مهر ندارد و نکاح صحیح است؟ طلاق فرع بر آن است که نکاح درست باشد، به دلالت اشاره استفاده میشود که نکاح بدون مهر صحیح است.
۸- در روایات فراوانی آمده است که اگر سگ از ظرفی آب خورد، بقیه را روی زمین بریزید. «إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَهُ» (تهذیب الاحکام ج ۱ ص ۲۲۵) این روایت نگفته است سگ نجس است اما دلالت اشاره آن است که نجس است. البته روایت داریم که امام فرمود: و ﷲ سگ نجس است.
۹- در نماز میگوییم «اشهد ان محمدا عبده و رسوله» میتوان گفت عبودیت از هر مقامی بالاتر است که دلالت اشاره است.
۱۰- قرآن میفرماید: «وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍ عَمِیقٍ». (حج/۲۷) ابتدا خدا پیاده را فرمود سپس سواره را، میتوان گفت کسی که پیاده به حج یا زیارت میرود از سواره بهتر است.
۱۱- قرآن میفرماید: «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَی». (حشر/۱۴) آیا میتوان از این آیه استفاده کرد کسی که نماز مستحب میخواند نمیتواند به کسی که نماز واجب میخواند اقتدا کند؟ چون نیتها متفاوت است. البته در اقتدای نماز قضا به نماز ادا دلیل دیگر وجود دارد که صحیح است.
۱۲- قرآن میفرماید: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَی نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِبُکُم بِذُنُوبِکُم». (مائده/۱۸) معنای مطابقی آیه این است که فرزند خدا نیستند و خدا عذابشان میکند، اما از آیه استفاده میشود که پدر نباید فرزندش را بزند ولو اینکه خطاکار باشد.