خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۲

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ افلاس شرکت، دلایل عدم حجیت علم قاضی، بررسی لغوی و اصطلاحی کلمه بینه

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • اثبات ادعای افلاس
  • ادله عدم اعتبار علم قاضی
❋ ❋ ❋

اثبات ادعای افلاس

ادله عدم اعتبار علم قاضی

بحث پیرامون صحیحه هشام است. «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ (عَنْ سَعْدٍ یَعْنِی ابْنَ أَبِی خَلَفٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَارِ». (وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۲۳۲ باب دوم از ابواب کیفیه الحکم ح اول)

آیا این حدیث بر حجیت علم قاضی دلالت دارد یا اصلاً دلالتی ندارد؟

اگر کسی بگوید حدیث بر عدم حجیت علم قاضی دلالت دارد، تقریب استدلال آن است که انما دلالت بر حصر می‌کند و مفهومش آن است که با غیر بینه و یمین قضاوت نمی‌کنم و علم غیر این دو است. ادامه روایت شاهد آن است که رسول خدا قضاوت را منحصر به ظاهر می‌کند نه به واقع، برخلاف قضاوت حضرت داود و قضاوت امام زمان علیه‌السلام.

ولی این حدیث بهترین دلیل بر حجیت علم قاضی است؛ کلمه انما که برای حصر است به این معنا نیست که قضاوت من منحصراً با بینه و یمین است نه غیر این دو، بلکه حصر در این کلام نسبت به واقع و ظاهر است یعنی من فقط با ظاهر قضاوت می‌کنم.

معمولاً در کتاب‌های فقهی «بینه» را به دو شاهد عادل معنا می‌کنند ولی اینکه بینه به معنای دو شاهد عادل باشد، از کجا نشاءت گرفته است؟!

کلمه «بینه» نزدیک به بیست مرتبه کلمه «بینات» نزدیک به پنجاه مرتبه در قرآن آمده است. بینه صفت مشبهه از کلمه «بان» به معنای وضح یا اوضح است. هفتاد موردی که در قرآن بینه یا بینات به‌کاررفته است، حتی یک مورد هم به معنای دو شاهد عادل نیست.

موضوع له «بینه»، دو شاهد عادل نیست زیرا در هیچ کتاب لغتی آن را به معنای دو شاهد عادل نگرفته‌اند. کتاب‌های لغتی که مورد استعمال را بیان کرده‌اند هم مستعمل فیه بینه را دو شاهد عادل ندانسته‌اند.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به شریح قاضی می‌فرماید: «یَا شُرَیْحُ أَمَا إِنَّهُ سَیَأْتِیکَ مَنْ لاَ یَنْظُرُ فِی کِتَابِکَ وَ لاَ یَسْأَلُکَ عَنْ بَیِّنَتِکَ حَتَّی یُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً وَ یُسَلِمَکَ إِلَی قَبْرِکَ خَالِصا». (نهج‌البلاغه نامه سوم) واضح است که بینتک یعنی دلیلک، نه دو شاهد عادل.

و نیز می‌فرماید: «اللَّهُمَّ بَلَی لاَ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ وَ کَمْ ذَا وَ أَیْنَ أُولَئِکَ – وَ اللَّهِ – الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً یَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّنَاتِهِ حَتَی یُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ یَزْرَعُوهَا فِی قُلُوبِ أَشْبَاهِهِم». (نهج‌البلاغه حکمت ۱۳۹) بینات در این کلام به معنای معجزات است.

«وَ إِنِّی لَعَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ مِنْهَاجٍ مِنْ نَبِیِّی وَ إِنِّی لَعَلَی الطَرِیقِ الْوَاضِحِ أَلْقُطُهُ لَقْطا». (نهج‌البلاغه خطبه ۹۶) بینه در این حدیث به معنای استدلال و دلیل است.

در اصول کافی چندین مرتبه کلمه بینه به‌کاررفته است ولی هیچ‌یک از آن‌ها به معنای دو شاهد عادل نیست. وقتی گناهان کبیره را می‌شمارد، یکی از گناهان کبیره را ربا بعد البینه می‌شمارد. (کافی ج ۲ ص ۲۷۷) یعنی یقین دارد مالی ربا است بااین‌حال آن را می‌خورد.

در روایات موارد متعددی داریم که کلمه بینه به‌کاررفته است ولی به معنای دو شاهد عادل نیست.

صاحب وسائل نقل می‌کند که اگر در جنگ با کفار غنائمی گرفتند که در میان آن‌ها کنیزی بود و مسلمانی ادعا کرد این کنیز متعلق به من است و کفار از من غصب کرده‌اند، چنانچه بینه داشت که دشمن به او حمله کرده و مال او را گرفته است، کنیز مال اوست. (وسائل الشیعه ج ۱۵ ص ۹۹ باب ۳۵ از ابواب جهاد العدو ح ۵) در جنگ دو شاهد عادل معنا ندارد چون یا شبیخون است و اصلاً کسی اطلاع ندارد یا جنگ علنی است که شاهد نمی‌خواهد و شواهد و قرائن ملاک است.

در حدیث دیگری می‌فرماید: «وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَخِیهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَمْلُوکَةِ قَوْمٍ أَتَتْ قَبِیلَةً غَیْرَ قَبِیلَتِهَا وَ أَخْبَرَتْهُمْ آن‌ها حُرَّةٌ فَتَزَوَّجَهَا رَجُلٌ مِنْهُمْ فَوَلَدَتْ لَهُ قَالَ وُلْدُهُ مَمْلُوکُونَ إِلاَّ أَنْ یُقِیمَ الْبَیِّنَةَ أَنَّهُ شَهِدَ لَهَا شَاهِدَانِ آن‌ها حُرَةٌ فَلاَ یَمْلِکُ وُلْدَهُ وَ یَکُونُونَ أَحْرَارا». (وسائل الشیعه ج ۲۱ ص ۱۸۶ باب ۶۷ از ابواب نکاح العبید و الاماء ح ۲) روشن است که کلمه بینه به معنای دو شاهد عادل نیست.

تا اینجا نتیجه این شد که بینه به معنای دو شاهد عادل نیست.

احتمالاً علت آنکه بینه را به معنای دو شاهد عادل دانسته‌اند آیه «وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ» (بقره/۲۸۱) است. آیه نبأ هم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَنُوا» یا فتثبتوا (حجرات/۶) «تبین» یعنی بینه بیاورید و «تثبت» یعنی در پذیرش کلام فاسق عجله نکنید و درنگ نمایید.

تبین یعنی آنچه تحقیق آن مادی است و تثبت یعنی آنچه تحقیق آن معنوی است.

محل برگزاری