خارج اصول (اجتماع امر و نهی) حرم‌مطهر ۱۴۰۰

درس خارج اصول استاد عابدی

مفاهیم؛ مفهوم شرط؛ تنبیه سوم بحث مفهوم شرط، تداخل اسباب و مسببات

مباحث مطرح شده در این جلسه:

تنبیه سوم بحث مفهوم شرط (تداخل اسباب و مسببات)
تحریر محل بحث
اصل اولی در مسئله

❋ ❋ ❋

تنبیه سوم بحث مفهوم شرط (تداخل اسباب و مسببات)
تنبیه سوم بحث مفهوم شرط، مسئله تداخل اسباب یا تداخل در مسببات است و این مسئله بسیار مبتلابه است.
آیت‌ﷲ بهجت همیشه بین نماز مغرب و عشاء چهار رکعت نافله می‌خواندند. شب اول ذی‌حجه بعد از نماز مغرب چهار رکعت نافله خواندند و بعد شروع کردند به اذان و اقامه نماز عشاء. یکی از طلبه‌ها گفت: آقا نماز دهه اول ذی‌حجه را نخواندید. ایشان اذان و اقامه را رها کرد و دو رکعت نماز ذی‌حجه خواند و از شب بعد همان چهار رکعت نافله را خواند. اگر کسی تداخل را قبول نداشته باشد، باید هشت رکعت بخواند که چهار رکعت نافله مغرب، دو رکعت غفیله و دو رکعت نماز دهه اول ذی‌حجه است؛ اما اگر کسی تداخل را قبول داشته باشد، باید چهار رکعت بخواند و احتمال دارد دو رکعت شود که هم غفیله است و هم چهار رکعت نافله مغرب.

تحریر محل بحث
عنوان بحث چنین است: اذا تعدد الشرط و اتحد الجزاء. اگر شخصی دست به میت زد، غسل واجب است. اگر جنب یا حائض شد هم غسل واجب است. اگر کسی هم به میت دست زد و هم جنب شد، باید دو غسل انجام دهد یا یک غسل کفایت می‌کند؟
این بحث مربوط به‌جایی است که هر شرطی مستقل باشد. در مثال خفاء اذان و خفاء جدران، یک احتمال این بود که خفاء اذان یا خفاء جدران شرط مستقل نیستند. بحث درجایی است که مثلاً بول شرط مستقل برای وضوء است و نوم هم شرط مستقل برای وضوء است.
همچنین بحث درجایی است که دلیل شرعی بر تداخل یا عدم تداخل نداشته باشیم؛ اما اگر دلیل بر تداخل داشته باشیم این بحث مطرح نمی‌شود.
تداخل یا در اسباب است؛ مانند اذا نمت فتوضا و اذا بلت فتوضا. این نوم و بول دو سبب است و دو وضوء لازم است یا یک وضوء کافی است؟ اگر دو سبب است، دو مسبب می‌خواهد و تداخل نیست اما اگر دو سبب یک مسبب می‌خواهد، تداخل است.
و یا در مسببات است؛ مانند اینکه وقتی دو وضوء به گردنش آمد باید دو وضوء بگیرد یا یک وضوء؟ در مقام امتثال یک وضوء کفایت می‌کند یا باید دو وضوء بگیرد؟
بعضی گفته‌اند بحث درجایی است که مسبب قابل تکرار باشد، مثل وضوء و غسل؛ اما چیزهایی که قابل تکرار نیست مثل قتل این بحث پیش نمی‌آید. اگر کسی پنج نفر را کشت، یک‌بار اعدام می‌شود. یا در فسخ عقد و خیار، مجلس سبب خیار است، حیوان سبب خیار است، عیب سبب خیار است، اما عقد یک‌بار فسخ می‌شود.
این کلام صحیح نیست. در باب خیار، گرچه این صحیح است که خیار، ملک فسخ العقد است و سبب آن حیوان یا عیب یا مجلس است ولی این‌ها فرق دارند. شاهد آنکه معنای خیار عیب (طبق نظر شیخ انصاری) آن است که ذوالخیار مخیر است بین ارش و فسخ، اما در خیار غبن مخیر نیست. در بعضی خیارها، تصرف مسقط خیار است مثل خیار مجلس، اما در بعضی خیارها، تصرف مسقط خیار نیست مثل خیار غبن.
در مسئله قبل هم همین‌طور است. کسی که چند نفر را کشته است، پنج سبب دارد یا یک سبب؟ وحدت و تعدد قتل ثمره فقهی دارد. کسی که چند بار اعدام دارد با یک‌بار عفو بخشیده نمی‌شود و چند عفو می‌خواهد. این تعدد در حکم است. کسی که پنج نفر را کشته است، نمی‌توان گفت یک امتثال همه را محقق می‌کند. اثرش این است که کسی که پنج را کشته است، به ازای یک نفر اعدام می‌شود و به ازای چهار نفر باید دیه بپردازد.

اصل اولی در مسئله
اصل اولی این است که در اسباب قائل به عدم تداخل و در مسببات قائل به تداخل شویم. اگر کسی هم خوابید و هم بول کرد، شک می‌کنیم دو وجوب وضوء دارد یا یک وجوب وضوء. برفرض کسی که ابتدا خوابید سپس بول کرد، یک وضوء به ذمه‌اش آمد و شک می‌کنیم که وجوب دیگری هم به ذمه‌اش آمده است یا نه؟ اصل عدم وجوب جدید است.
در مسببات، اگر می‌داند دو سبب و دو مسبب آمده است، وقتی یک مسبب را انجام داد، شک می‌کند که باید مسبب دیگر را انجام دهد یا نه؟ برخی قائل به استصحاب شده‌اند که وقتی شک دارد هنوز مسبب دیگر به ذمه دارد یا نه؟ استصحاب می‌کنیم که نتیجه‌اش عدم تداخل است. برخی هم قائل به اشتغال شده‌اند که نتیجه‌اش تداخل است. برخی مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی گفته‌اند این از موارد تداخل است و استصحاب و اشتغال اینجا جاری نمی‌شوند. شاید این اولین جایی است که آخوند با شیخ موافق است.

محل برگزاری