خارج اصول (اجتماع امر و نهی) حرم‌مطهر ۱۳۹۹

اوامر - هل یجوز امر الآمر مع علمه بانتفاء شرطه - دلایل اهل سنت بر بحث جواز امر با علم به نبودن شرط

مباحث مطرح شده در این جلسه:
دلایل قائلین به جواز و پاسخ استاد

❋ ❋ ❋

دلایل قائلین به جواز و پاسخ استاد
آیا امر کردن به چیزی بااینکه آمر می‌داند شرایط آن ماموربه وجود ندارد، جایز است؟
اهل سنت که این بحث را مطرح کرده‌اند چند دلیل آورده‌اند که چنین امری جایز است.
دلیل اول: اگر امر کردن در صورت عدم وجود شرایط فعل جایز نباشد، هیچ‌کس معصیت نکرده است و اینکه هیچ‌کس معصیت نکرده باطل است چون مسلماً عده‌ای گناه کرده‌اند؛ تالی باطل است پس مقدم باطل است. توضیح تلازم بین مقدم و تالی: یکی از شرایط تحقق هر فعلی وجود اراده فاعل است، یعنی وقتی یک فعل در خارج محقق می‌شود که انسان آن را اراده کند و اگر کسی اراده انجام فعل را نداشته باشد تحقق فعل محال است، زیرا علت تامه‌اش وجود ندارد. وقتی علت نبود محال است معلول انجام بشود؛ یعنی شرایط تحقق فعل وجود ندارد. اگر خدا نتواند امر کند پس این شخص هم معصیت نکرده است. درنتیجه چون مسلماً این شخص گناه کرده است معلوم می‌شود خدا می‌تواند امر کند.
جواب: در این دلیل بین شرایط وجوب و شرایط وجود خلط شده است. بحث ما درباره شرایط وجوب و حکم است، درحالی‌که این دلیل درباره شرایط وجود است. اراده شخص یکی از شرایط وجود فعل است.
دلیل دوم: دلیل دوم اشاعره داستان حضرت ابراهیم علیه‌السلام و امر به ذبح فرزند است. خدای متعال ابراهیم را به ذبح اسماعیل امر کرد بااینکه یکی از شرایط وجوب این است که حکم نسخ نشود درحالی‌که این حکم بعداً نسخ شد و خدا از روز اول می‌دانست این عمل انجام نمی‌شود چون حکم نسخ می‌شود. بااینکه خدا می‌دانست شرایط ذبح وجود ندارد ولی امر کرد.
جواب: ما اصلاً نمی‌دانیم داستان حضرت ابراهیم علیه‌السلام چه بوده است و ایشان به چه چیزی مأمور بوده است؟ آیا واقعاً ابراهیم علیه‌السلام به ذبح امر شد یا فقط خواب دید که سر فرزند را می‌برد نه اینکه خواب دید خدا امر کرده به ذبح فرزند؟ «یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ» (صافات/۱۰۲) بحث در فعل است و فعل زبان ندارد. اگر هم امر بوده آیا امر به ذبح بوده یا اینکه امر به این بوده که فرزند را بخواباند و چاقو به گردن او بگذارد؟ شاید دومی بوده است زیرا خدا هم فرمود: «قَدْ صَدَّقْتَ الرُؤْیَا» (صافات/۱۰۵) بااینکه او ذبح نکرد؛ یعنی امر به مقدمات ذبح بوده است نه امر به خود ذبح. آیا معنای این آیه شریفه «وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» (صافات/۱۰۷) این است که آن گوسفند فدیه شد یا اینکه تمام مردم تا قیامت در منا قربانی می‌کنند تمام این قربانی‌ها فدیه است یا سیدالشهدا علیه‌السلام فدیه است؟ در روایات فراوان آمده است که یعنی سیدالشهدا علیه‌السلام. سند برخی از این روایات درست است مثلاً در کافی یا در تفسیر نورالثقلین آمده است. ولکن درست این است که بگوییم اصلاً معنای این روایات نمی‌فهمیم. قدر مسلم این است که نمی‌توانیم بگوییم سیدالشهدا علیه‌السلام فداء یا فدیه حضرت اسماعیل علیه‌السلام است، زیرا همیشه در فداء یا فدیه باید مُفدا له از فدیه اعظم و اشرف باشد، مثلاً وقتی می‌گوییم‌ای امام زمان روح من یا پدر و مادرم فدای تو، امام زمان بالاتر است. چون روایات فراوان است و سندشان هم درست است باید بگوییم معنای آن‌ها برای ما مبهم است.

محل برگزاری