خارج اصول (اجتماع امر و نهی) حرم‌مطهر ۱۴۰۰

درس خارج اصول استاد عابدی

مفاهیم؛ مفهوم وصف، ادامه بحث مفهوم وصف

مباحث مطرح شده در این جلسه:

دو نکته درباره مفهوم وصف

❋ ❋ ❋

دو نکته درباره مفهوم وصف
دو نکته درباره مفهوم وصف مطرح می‌کنیم.
جلسه قبل نتیجه این شد که مفهوم، حول یک مطلب می‌چرخد. اگر ثابت بشود که وصف، علت برای حکم است و این علت، علت منحصره است، جمله مفهوم دارد. برخلاف همه علمای اصول گفتیم اگر کسی مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی بگوید وصف علت است، منحصره بودن به‌راحتی قابل‌اثبات است، همان‌گونه که علت ازنظر ملاصدرا توضیح داده شد، درنتیجه مفهوم خواهد داشت. ولکن بحث درباره مباحث فقه و اصول است و آنچه ملاصدرا به‌عنوان علت می‌گوید در تکوینیات است و بحث ما در امور اعتباری است که حقیقتاً علت و معلول نیستند.
در قرآن کریم و در روایات فراوان جمله وصفیه داریم که مفهوم دارند بلکه خود ائمه علیهم‌السلام به مفهوم وصف استدلال کرده‌اند و این بسیار عجیب است. اگر بگوییم ائمه می‌خواسته‌اند به ما آموزش بدهند معنایش این است که این آیات و روایات که مفهوم دارند برخلاف این بحث اصولی می‌شود.
«ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی جَارِیَةً حُبْلَی وَ لَمْ یَعْلَمْ بِحَبَلِهَا فَوَطِئَهَا قَالَ یَرُدُّهَا عَلَی الَّذِی ابْتَاعَهَا مِنْهُ وَ یُرَدُّ عَلَیْهِ نِصْفُ عُشْرِ قِیمَتِهَا لِنِکَاحِهِ إِیَّاهَا وَ قَدْ قَالَ عَلِیٌّ ع لَا تُرَدُّ الَتِی لَیْسَتْ بِحُبْلَی إِذَا وَطِئَهَا صَاحِبُهَا وَ یُوضَعُ عَنْهُ مِنْ ثَمَنِهَا بِقَدْرِ عَیْبٍ إِنْ کَانَ فِیهَا». (الکافی ج ۵ ص ۲۱۴)
سند حدیث مشکلی ندارد. به قرینه نقل ابن محبوب، ابن سنان یعنی عبدﷲ بن سنان که موثق است برخلاف محمد بن سنان. علاوه بر اینکه ابن محبوب از اصحاب اجماع است.
مسئله حدیث این است که اگر کسی چیزی را خرید و مبیع معیوب بود، مشتری خیار عیب دارد و می‌تواند معامله را فسخ کند، ولی اگر مشتری در مبیع تصرف کرد، خیار عیب ساقط می‌شود و فقط حق ارش دارد. یکی از عیب‌ها حامله بودن کنیز است. اگر کنیزی را خرید و به خانه آورد و وطی کرد، تصرف کرده است و باید حق خیار فسخ نداشته باشد ولی اینجا برخلاف قاعده قبلی، کسی که کنیزی را خرید و حامله بود و حامله بودن عیب است و وطی کرد و وطی نوعی تصرف است، اما اینجا حق فسخ دارد و می‌تواند کنیز را پس بدهد و در برابر وطی که انجام داده است باید یک‌بیستم پول کنیز را بدهد.
دلیل مسئله این است که امام صادق علیه‌السلام فرموده است چون حضرت علی علیه‌السلام فرمود: لَا تُرَدُّ الَتِی لَیْسَتْ بِحُبْلَی إِذَا وَطِئَهَا صَاحِبُهَا. کنیزی که حامله نباشد اگر وطی شد، حق پس دادن ندارید. مفهومش این است که اگر حامله باشد می‌توانید پس بدهید. روشن است که امام صادق علیه‌السلام به مفهوم وصف استدلال می‌کند.
از این موارد بسیار زیاد وجود دارد. در قرآن کریم هم موارد زیادی می‌توان یافت.
سند روایت درست است و طبق روایت فتوا داده‌اند و روایت خلاف قواعد است. احتمال دارد که حدیث را جور دیگری معنا کنیم. شاید بگوییم حدیث می‌خواهد بفرماید: اگر کسی کنیزی را خرید و بعد فهمید از خود بایع حامله است. حامله بودن یا از بایع است یا از غیر بایع است. اگر حامله بودن از بایع است، بیع باطل است چون کنیز، ام ولد است. اینکه امام می‌فرماید: یردها، به معنای فسخ نیست بلکه به معنای باطل بودن معامله است چون بایع کنیزی را که‌ام ولد است فروخته است. خریدار جاهل بوده است و وطی کرده است و چون جاهل بوده است باید یک‌بیستم قیمت را پس بدهد. در این صورت از بحث بیع و خیار خارج می‌شود و کلام امیرالمؤمنین شاهد بحث ما نخواهد بود.
نتیجه بحث این است که اینکه جمله وصفیه مفهوم ندارد، طبق ظواهر است و در قرآن و روایات باید مورد به مورد بررسی شود و از قرائن حالیه باید فهمید که آن مورد مفهوم دارد یا ندارد و قاعده کلی نمی‌توان به دست آورد.

محل برگزاری