خارج اصول، اصول عملیه (برائت) حرم‌مطهر ۱۴۰۴

درس خارج اصول استاد عابدی

علت ایجاد بحث حکومت و ورود در علم اصول، تقدم امارات بر اصول عملیه عقلی و نقلی

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • علت ایجاد بحث حکومت و ورود در علم اصول
  • تفاوت حکومت و تخصیص
  • تقدم امارات بر اصول عملیه عقلی
  • تقدم امارات بر اصول عملیه نقلی
❋ ❋ ❋
علت ایجاد بحث حکومت و ورود در علم اصول

چون می‌خواهیم درباره اصول عملیه بحث کنیم و اینکه امارات بر اصول عملیه مقدم هستند، از تخصیص، تخصص، حکومت و ورود بحث شد.

تا قبل از شیخ انصاری بحث حکومت و ورود نبوده است. علت این بحث آن است که در مواردی دلیلی بر دلیل دیگر مقدم است بااینکه دلیل مقدم ضعیف‌تر است؛ لذا بحث حکومت و ورود مطرح شد.

تفاوت حکومت و تخصیص

در اصول فقه گفته شده است: تخصیص فردی را از عموم خارج می‌کند مانند اینکه بگوید اکرم العلما سپس بگوید لا تکرم زیدا من العلما. مخصص به دلیل جمع عرفی بر عام مقدم است؛ یعنی دلیل خاص از دلیل عام اظهر است. عام ظاهر است و مخصص اظهر است و اظهر بر ظاهر مقدم است. اگر دلیل عام اظهر بود و مخصص ظاهر بود، دیگر محل تخصیص نیست و خاص، عام را تخصیص نمی‌زند یا اگر عام نص باشد و خاص ظاهر باشد، دیگر تخصیص نیست.

چنانچه در موردی خاص اظهر نباشد ولی می‌دانیم با وجود اظهر نبودن مقدم است، بحث حکومت و ورود پیش می‌آید. در حکومت یا ورود، لازم نیست حاکم اظهر باشد. ممکن است محکوم یا مورود علیه اظهر باشد ولی بااینکه حاکم یا وارد ظاهر است، مقدم می‌شود، چون موضوع را از بین برده یا لسان شرح و تفسیر دارد.

مثلاً در حرم مردم را تفتیش می‌کنند بااینکه تفتیش حرام است ولی چون ترس از بمب‌گذاری هست، تفتیش حلال است. برخی موارد محتمل قوی است و برخی موارد احتمال قوی است. وقتی طلبه‌ای به حرم می‌رود، احتمال ضعیف است ولی محتمل قوی است. در اینجا باید به‌احتمال ضعیف عمل بشود و تفتیش بشود چون محتمل قوی است.

اگر خودکاری گم شود که قیمتی ندارد، تفتیش مردم حرام است. چنانچه جیب کسی هم بیرون زده باشد، حرام است تفتیش شود چون محتمل ضعیف است بااینکه احتمال قوی است.

فرق بین تخصیص و حکومت آن است که در تخصیص معمولاً مخصص با عقد الحمل قضیه کار دارد نه به عقد الوضع ولی حکومت گاهی در عقد الوضع است و گاهی در عقد الحمل. مثلاً می‌فرماید: الطواف بالبیت صلاة، یعنی موضوع را صلاة قرار می‌دهد. پس حکومت نوعی عمومیت نسبت به تخصیص دارد چون تخصیص کوچک کردن و تضییق است ولی حکومت هم تضییق است هم توسعه.

در حکومت نوعی تعبد لازم است ولی در تخصیص تعبد نیست بلکه جمع عرفی است.

لا شک لکثیر الشک نوعی تعبد است چون واقعاً شک دارد ولی تعبداً شک نفی شده است.

در اصول فقه مواردی وجود دارد که می‌گویند از باب حکومت است یا از باب ورود. ضمناً کلمه حکومت و ورود در شرع به کار نرفته است لذا شیخ انصاری طوری معنا می‌کند و میرزای نائینی طور دیگری.

تقدم امارات بر اصول عملیه عقلی

تقدم امارات بر اصول عقلی به دلیل ورود است. در ورود تعبد لازم است ولی وجه تعبد مورد اعتنا نیست. برائت عقلی می‌گوید: قبح عقاب بلابیان. این در زمانی است که شارع چیزی نگوید اما اگر شارع چیزی بگوید حالا هرچه باشد دیگر نوبت به برائت نمی‌رسد چون موضوع آن لابیان است و موضوع این بیان است.

تقدم امارات بر اصول عملیه نقلی

اما در اصول عملیه نقلیه باید بگوییم ادله امارات بر اصول عملیه نقلی به دلیل حکومت مقدم هستند.

شیخ انصاری می‌فرماید حاکم باید ناظر به محکوم باشد. در این صورت آیه نبأ یا نفر، به چیزی نظر ندارند که بگوییم ادله امارات حاکم بر ادله اصول عملیه هستند. ولی اگر بگوییم گرچه شیخ انصاری فرمود حاکم ناظر، شارح یا مفسر است ولی مراد شیخ این است که دلیلی متکفل دلیل دیگر باشد. در این صورت ادله امارات حاکم بر اصول عملیه هستند.

محل برگزاری