خارج فقه (نماز جمعه) پردیسان ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

روایات عدم مشروعیت در غیبت

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: کلام در باب بررسی نظر قائلین به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت بود. بحث به روایات دو فرسخی رسید و ما بیان نمودیم این روایات دلالت بر حرمت ندارد، بلکه دلالت بر عدم وجوب شرکت در نماز جمعه دارد. حال چند روایت دیگر که مستند قائلین به حرمت قرار گرفته است را بررسی می-نماییم.

بررسی روایات: روایت اول: «وَ فِي الْعِلَلِ وَ عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِيدَ تَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ- لِأَنَ‏ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌ‏ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْأَمِيرِ سَبَبٌ إِلَى مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ (الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ وَ لَا يَكُونُ الصَّابِرُ فِي الصَّلَاةِ مُنْفَصِلًا وَ لَيْسَ بِفَاعِلٍ غَيْرُهُ مِمَّنْ يَؤُمُّ النَّاسَ فِي غَيْرِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ خُطْبَتَيْنِ لِيَكُونَ‏ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ التَّمْجِيدِ وَ التَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْأُخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ الْإِعْذَارِ وَ الْإِنْذَارِ وَ الدُّعَاءِ وَ لِمَا يُرِيدُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ مَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَادُ.»
امام رضا ع فرمود نماز جمعه و خطبه در روز جمعه تشریع شده است، زیرا روز جمعه محل حضور عمومی مردم است. پس خدای متعال خواسته است امیر یا حاکم راهی داشته باشد که مردم را موعظه کند و مردم را مطلع کند و نگه دارد و مصلحت دین و دنیای مردم را به ایشان بگوید. این حاکم به مردم خبر بدهد که اطراف چه خبر است و چه چیزی به نفع آن¬ها و ضرر آن¬ها است. کسی هم که نشسته خطبه را گوش می¬دهد، جدا از نماز نیست (یعنی خطبه نماز جمعه، خود نماز است) امام جماعت هایی که روزهای دیگر نماز می¬خوانند نمی¬توانند نماز جمعه بخوانند. یک خطبه حمد خوداند بخواند و خطبه دیگر برای حوایج و نیازهای مردم باشد و عذرها بیان شود و انذار کنند و دعا کردن و برای آن چه که می¬خواهد به مردم از امر و نهیی که صلاح و فساد مردم است به مردم بیاموزد.
بررسی سندی: این روایت در کتاب علل الشرایع و عیون اخبار الرضا آمده است. این روایت ضعیف السند است. صدوق این روایت را از استاد خود نقل نموده است. روایاتی داریم که صدوق از استادان خود نقل نموده، اما اسم این اساتید در کتب رجالی نیامده و مجهول هستند. فقط این که صدوق بعد از اسم اساتید خود می¬آورد: رضی ﷲ عنه. که به این ترضّی می¬گویند. اما ترضی صدوق دلیل بر وثاقت یک شخص نیست.
بررسی دلالی: افرادی مانند ابن ادریس با تمسک به این روایت می¬گویند پس نماز جمعه برای اینست که خطبه ای وجود داشته باشد که به مردم مضار و منافع گفته شود و تنها امام معصوم یا کسی که از طرف امام حاکم است از این موارد خبر دارد و نوع مردم خبری از این موارد ندارند. فلذا غیر امام معصوم یا نایب خاصی که از طرف معصوم حکومت دارد، نمی¬تواند نماز جمعه بخواند.
اما حق اینست که روایت، دلالتی بر مطالبی که ابن ادریس فرمود ندارد. این روایت می¬گوید امام جمعه این موارد را بگوید، اما نمی¬گوید اگر این موارد را نگفت صحیح نیست یا شرط نماز جمعه این موارد است.

روایت دوم: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ- فَقَالَ أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ وَ أَمَّا مَنْ صَلَّى وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَ إِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً.»
از امام صادق ع از نماز جمعه سوال کرد؛ امام فرمودند اگر با امام می¬خواند دو رکعت است اما کسی که تنها نماز می¬خواند چهار رکعت است، ولو این که جماعت بخواند.
بررسی سندی: روایت ضعیف است و مشکل سندی دارد. محمد بن حسین مشترک بین ضعیف و وثیق است.
بررسی دلالی: ابن ادریس می¬فرماید از این روایت فهمیده می¬شود مراد از امام، امام معصوم است.
اما جواب اینست که دلیل نمی¬شود بگوییم نماز جمعه بدون امام معصوم حرام است، بلکه شاید کسی بگوید روایت در این مقام است که اگر امام معصوم است دو رکعت و اگر امام معصوم نیست چهار رکعت. یعنی شرط نماز جمعه اینست که امام معصوم باشد اما ممکن است امام معصوم اذن عام بدهد. یعنی امام اگر بود، دو رکعت ولی اگر نایب او بود، باید چهار رکعت خوانده شود. این روایت فقط ثابت می¬کند نماز جمعه حق امام معصوم است، اما بیان نمی¬کند امام اذن خواندن به مردم داده است یا خیر. شاید کسی بگوید امام این حق خود را به شیعیان تفویض کرده است.

روایت سوم: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِ‏ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى- إِذَا اجْتَمَعَا فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ- فَقَالَ اجْتَمَعَا فِي زَمَانِ عَلِيٍّ ع- فَقَالَ مَنْ شَاءَ أَنْ يَأْتِيَ إِلَى الْجُمُعَةِ فَلْيَأْتِ وَ مَنْ قَعَدَ فَلَا يَضُرُّهُ وَ لْيُصَلِّ الظُّهْرَ وَ خَطَبَ ع خُطْبَتَيْنِ جَمَعَ فِيهِمَا خُطْبَةَ الْعِيدِ وَ خُطْبَةَ الْجُمُعَةِ.»
حلبی می¬گوید از امام سوال نمود اگر روز عید فطر و عید قربان در جمعه باشد. باید دو نماز بخوانیم یا یک نماز کفایت می¬کند؟ امام فرمود چنین موردی در زمان حضرت علی پیش آمد. حضرت فرمود هر کس دوست دارد به نماز جمعه بیاید و هر کس نخواست نیاید و نماز ظهر بخوانیم. حضرت هم دو خطبه خواند و جمع خطبه جمعه و عید نمود و بعد فرمود هر کس می¬خواهد بیاید و هر کس نمی¬خواند نیاید و ظهر بخواند.
بررسی دلالی: شاید کسی بگوید این روایت دلالت دارد که نماز جمعه در زمان غیبت حرام است. چون حضرت علی ع اجازه می¬دهد هر کس خواست بیاید و هر کس خواست نیاید، این یعنی نماز جمعه حق امام معصوم است. اگر این نماز مانند باقی نمازها بود، امام نمی¬توانست بگوید هر کس می¬خواهد و هر کس نخواست نیاید. پس اگر حق امام باشد در زمان غیبت امام جایز و مشروع نیست.
اما این روایت دلالت بر این ندارد که نماز جمعه حق امام است، اما شاید معنای روایت اینست که نماز جمعه واجب تخییری است.

محل برگزاری