- خطاب مشافهه
- کلام اشاعره و پاسخ آن
خطاب مشافهه
یکی از بحثهای کفایه، بحث خطاب مشافهه است. خطاب مشافهه آن است که میرزای قمی فرموده است خطابات شرع فقط شامل مخاطبین مجلس رسولﷲ میشود. مثلاً وقتی قرآن میفرماید: «یا ایها الذین امنوا» فقط شامل کسانی میشود که در مسجد خدمت رسول خدا هستند. این کلام ثمراتی دارد که بعداً خواهد آمد.
آخوند در کفایه میفرماید: سه بحث وجود دارد: ۱- آیا میتوان بر معدوم (کسی که فعلاً وجود ندارد) تکلیف آورد یا تکلیف باید بر موجودین باشد؟ ۲- آیا خطاب به مغایب یا خطاب به معدوم جایز است؟ ۳- آیا بین ادات خطاب و مدلول و مدخول این ادات تنافی وجود دارد؟ «یا» در «یا ایها المومنون» شامل مخاطب میشود اما المومنون شامل مخاطب و مغایب میشود، چون جمع محلای به ال است. (کفایة الأصول – ت الزارعی السبزواری ج ۲ ص ۱۶۸)
آخوند میفرماید بحث اول و دوم، کلامی است و ربطی به اصول فقه ندارد. در علم کلام باید بحث شود که آیا میتوان به معدومین تکلیف کرد؟ و آیا مغایب یا معدوم قابل خطاب است؟ بحث در سومی است که بحث اصولی است. بهعبارتدیگر تکالیفی داریم که ادات خطاب ندارند مثلاینکه قرآن میفرماید: «وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً». (آل عمران/۹۷) در این عبارت ادات خطاب نیست و میفرماید حج به گردن مردم است و بر هرکسی که مردم صدق کند، حج واجب است. این تکالیف شامل موجود و معدوم، حاضر و غایب میشود؛ اما کلام درجایی است که آیه خطاب میکند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْن». (مائده/۶) آیا این خطاب فقط مخصوص کسانی است که در مسجد خدمت پیامبر بودند یا شامل غیر از آنها (کسانی که در مسجد نبودند و کسانی که آن زمان معدوم بودند و بعداً موجود شدند) هم میشود؟
کلام اشاعره و پاسخ آن
معمولاً اشاعره میگویند: خطاب به معدوم جایز است، تکلیف به معدوم هم جایز است. در این صورت این سه بحث حل میشود. دلیل اشاعره این دو آیه شریفه است. قرآن چند جا فرموده است: «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون» (یس/۸۲) یا در بعضی آیات فرموده است: «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُور». (حاقه/۱۳) معمولاً صور را به معنای صور اسرافیل میدانیم که چیزی شبیه شاخ گوسفند است. بعضی گفتهاند الصور یعنی صُوَر، معنای آیهاین است که خدا به این صورتها میگوید موجود شوید و اینها موجود میشوند. زمانی که چیزی نبود خدای متعال به چه چیزی میگوید: موجود بشو. «کن» خطاب به معدوم است و خدا به معدوم امر میکند. یا خداوند به صورتها که وجود ندارند امر میکند.
دلیل دوم اشاعره این آیه شریفه است: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَا عَنْ هذا غافِلین». (اعراف/۱۷۲) این آیه دلالت دارد بر اینکه قبل از اینکه مردم آفریده شده باشند، خداوند به انسانهایی که معدوم بودند گفته است: «الست بربکم» و آنها پاسخ دادهاند: «بلی». پس خطاب یا تکلیف به معدوم جایز است.
پاسخ اشاعره آن است که اولاً این بحث کلامی و عقلی است و در بحث کلامی نباید به آیه شریفه قرآن استناد کرد. بلکه باید ابتدا ازنظر عقلی بحث کرد که چنین چیزی ممکن است یا خیر، سپس از آیات بحث نمود. نمیتوان با آیه قرآن بحث کلامی عقلی را اثبات کرد مگر آنکه آیه دلیل عقلی بیان کند.
ثانیاً «کن» خطاب به شیء است و این به معنای شیء در فلسفه نیست که مساوق با موجود است. شیء یا به معنای صورت علمیه خداوند است یا به معنای اعیان ثابته است که نه موجود هستند و نه معدوم یا به معنای وجود ذهنی است که با خطاب خداوند موجود خارجی میشود.
ثالثاً راجع به آیهای که در استدلال دوم است. احتمالاً معنای این آیه شریفه (که از متشابهات قرآن است) آن است که ما در عالم ذر نبودهایم. آنکس که در عالم ذر بوده است و خداوند از او عهد و پیمان گرفته است، پیامبران و معصومین علیهمالسلام بودهاند. شاهد آنکه از این هشتمیلیاردنفری که در کره زمین هستند هیچکسی چنین چیزی را به یاد ندارند ولی اگر به امام زمان عرض شود که شما چنین چیزی را به یاد دارید حتماً خواهد فرمود: بله. «ان تقولوا» در آیه یعنی «ان لا تقولوا»؛ بنابراین این آیه شریفه درباره معدومین نیست بلکه درباره معصومین است که آن موقع موجود بودهاند.