خارج فقه (نظام اقتصادی اسلام) حرم مطهر ۱۴۰۴

درس خارج فقه استاد عابدی

اختصاص ربا به بیع یا شمول غیر بیع، کلام صاحب حدائق، قائلین به ربا در غیر بیع و قرض، بررسی روایات

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • اختصاص ربا به بیع یا شمول غیر بیع
  • کلام صاحب حدائق
  • اشکال استاد به صاحب حدائق
  • قائلین به ربا در غیر بیع و قرض
  • بررسی روایات
❋ ❋ ❋
اختصاص ربا به بیع یا شمول غیر بیع

آیا ربا اختصاص به بیع دارد یا در سایر معاملات هم جاری است؟

برخی گفته‌اند آیات ربا مختص به بیع است و شامل قرض نمی‌شود و اگر ربا در قرض حرام است دلیل دیگری دارد.

برخی در مقابل می‌گویند آیه شریفه حرمت ربا، ربای قرضی را می‌گوید و حرمت ربا در بیع دلیل دیگری دارد.

بعضی هم گفته‌اند هر کلمه‌ای که در شرع به‌کاررفته است، باید قدر متیقن آن را گرفت و قدر متیقن در ما نحن فیه بیع است. در سایر موارد باید به اصل رجوع نمود و اصل آن است که هر کسی می‌تواند مال خود را به هر صورتی که خواست معاوضه کند و ربا حلال است.

کلام صاحب حدائق

صاحب مفتاح از صاحب حدائق نقل می‌کند:  و قد یقال: إنّ هناک مسلکا آخر معروفا مألوفا فی الاستدلال کأن یقال: إنّ الربا حرام بالأدلّة الثلاثة و معلوم کونه بمعنی الزیادة و لیس بمعلوم أنّه منقول فی اصطلاح الشارع. نعم قد یوجد فی اصطلاح الفقهاء أنّه فی البیع خاصّة لکن ذلک لیس بدلیل، لأنّه لیس بحقیقة شرعیة و لا عرفیة عامّة، بل هو اصطلاح جماعة بعد البحث و النظر و الاجتهاد، فکلّ عرّفه بمقتضی اجتهاده، فینبغی حمله علی معناه اللغوی و یخرج ما هو حلال بالإجماع و یبقی الباقی تحت التحریم؛ و یرشد إلی ذلک عدم تخصیصهم له بالبیع و قولهم بجریانه فی القرض و ما ورد فی علّة تحریمه من تعطیل المعاش و الأجلاب و امتناع الناس من اصطناع المعروف. (مفتاح الکرامه ج ۱۴ ص ۱۳)

اشکال استاد به صاحب حدائق

این استدلال خوبی است که شرع فرموده ربا حرام است و ربا طبق معنای لغوی یعنی مطلق زیاده که شامل بیع و غیر بیع می‌شود و ربا حقیقت شرعیه یا عرفیه نیست و باید به لغت رجوع کرد.

اشکال این کلام آن است که فرمود ربا یعنی زیاده و حقیقت شرعیه و عرفیه نداریم؛ ممکن است کسی بگوید ربا در لغت به معنای زیاده است و شرع قید یا شرط وارد کرده است به‌عبارت‌دیگر حقیقت شرعیه یا عرفیه نیست بلکه منقول شرعی است. لغت می‌گوید ربا یعنی زیاده و شرع می‌گوید زیاده در بیع.

قائلین به ربا در غیر بیع و قرض

آیا در غیر بیع و غیر قرض ربا وجود دارد؟ مثلاً کسی به دیگری یک‌میلیون تومان بدهکار است و ۵۰۰ هزار تومان طلبکار است، آیا می‌توانند یکدیگر را ابراء کنند؟

عده‌ای گفته‌اند ربا در غیر بیع و غیر قرض وجود دارد: محقق حلی در شرایع جلد ۳ صفحه ۲۴۰. سید مرتضی در انتصار صفحه ۴۴۲ مساله ۲۵۳. شیخ طوسی در المبسوط در باب صلح جلد ۲ صفحه ۲۸۱. شیخ طوسی در الخلاف مسئله ۱۰ جلد ۳ صفحه ۲۹۹. قاضی ابن براج در مهذب جلد ۱ صفحه ۴۵۱. فخرالمحققین در ایضاح الفوائد جلد ۱ صفحه ۴۶۸. محقق کرکی در جامع المقاصد جلد ۴ صفحه ۲۶۶. مقدس اردبیلی در مجمع الفائده جلد ۸ صفحه ۴۵۷. بحرانی در حدائق جلد ۱۹ صفحه ۲۷۵. طباطبایی در ریاض المسائل جلد ۸ صفحه ۲۸۰.

بررسی روایات

حدیث ۱: محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن سیف التمار قال: قلت لابی بصیر: أحب أن تسأل أبا عبدﷲ علیه‌السلام عن رجل استبدل قوصرتین فیهما بسر مطبوخ بقوصرة فیها تمر مشقق، قال: فسأله أبو بصیر عن ذلک فقال: هذا مکروه، فقال أبو بصیر: ولم یکره؟ فقال: إن علی ابن أبی طالب علیه‌السلام کان یکره أن یستبدل وسقا من تمر المدینة بوسقین من تمر خیبر لان تمر المدینة أدونهما، ولم یکن علی علیه‌السلام یکره الحلال. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۵۱ ابواب الربا باب ۱۵ ح ۱)

سند حدیث صحیح است.

کلمه بیع در حدیث به کار نرفته است بلکه استبدال مطرح شده است؛ دو زنبیل خرمای نارس بدهد و یک زنبیل خرمای رسیده بگیرد.

این حدیث دلالت دارد که در استدلال که نوعی معامله است و غیر از بیع و قرض است، ربا وجود دارد. کراهت در حدیث به معنای حرمت است.

حدیث ۲: وعن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن العلاء، عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: سألته عن الرجل یدفع إلی الطحان الطعام فیقاطعه علی أن یعطی لکل عشرة أرطال اثنی عشر دقیقا؟ قال: لا، قلت: فالرجل یدفع السمسم إلی العصار ویضمن له لکل صاع أرطالا مسماة؟ قال: لا. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۴۱ ابواب الربا باب ۹ ح ۳)

سند حدیث صحیح است.

در این حدیث مقاطعه را مطرح نموده و اسمی از بیع و قرض ندارد. حدیث می‌فرماید مقاطعه‌کاری در یک جنس جایز نیست یعنی ربا در غیر بیع جاری شده است.

حدیث ۳: محمد بن الحسن بإسناده عن الحسین بن سعید، عن صفوان، عن جمیل، عن زرارة، عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: الدقیق بالحنطة، والسویق بالدقیق مثل بمثل لا بأس به. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۴۲ ابواب الربا باب ۹ ح ۴)

مفهوم حدیث این است که اگر مثل در مقابل مثل نبود حرام است و اسمی از بیع نیاورد و می‌تواند هر نوع معامله‌ای باشد یعنی مطلق معاملات اگر دو جنس ربوی باشد چنانچه یکی با زیاده باشد، ربا و حرام است.

حدیث ۴: وعنهم، عن سهل، وعن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد جمیعا، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن أبان، عن عبد الرحمن بن أبی عبدﷲ قال: قلت لابی عبدﷲ علیه‌السلام : أیجوز قفیز من حنطة بقفیزین من شعیر؟ فقال: لا یجوز إلا مثلا بمثل، ثم قال: إن الشعیر من الحنطة. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۳۸ باب ۸ ابواب الربا ح ۲)

دلالت می‌کند که ربا در مطلق معاملات است.

سند حدیث: عبدالرحمن بن حجاج و عبدالرحمن بن ابی‌عبدﷲ در رجال ذکر شده است. در وسایل این حدیث را از عبدالرحمن بن ابی‌عبدﷲ نقل کرده است ولی در کتاب‌های دیگر همین حدیث از عبدالرحمن بن حجاج است. معمولاً ابان بن تغلب از عبدالرحمان بن ابی‌عبدﷲ نقل می‌کند.

محل برگزاری