خارج اصول، امارات (قطع و ظن) حرم‌مطهر ۱۴۰۲

درس خارج اصول استاد عابدی

اشکال اول ابن قبه به تعبد به امارات، مصلحت سلوکیه شیخ انصاری، ریشه نظریه مصلحت سلوکیه

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • شبهات ابن قبه در تعبد به ظن
  • اشکال اول
  • پاسخ اشکال
  • ریشه نظریه مصلحت سلوکیه
  • نظر آخوند در مصلحت سلوکیه
  • اشکالات امام خمینی(ره) به شیخ انصاری
  • پاسخ استاد به اشکالات امام خمینی(ره)
❋ ❋ ❋

اشکال اول

اگر شارع تعبد به امارات کند، تفویت مصلحت یا القاء در مفسده می‌شود.

پاسخ اشکال

اگر مفسده اخروی باشد، یقیناً تعبد به اماره، تفویت مصلحت ندارد.

شیخ انصاری قائل به مصلحت سلوکیه شده است؛ یعنی نفس عمل کردن به اماره، دارای مصلحت است. به‌عبارت‌دیگر اگر درواقع نماز جمعه واجب است و مصلحت دارد. وقتی شارع می‌گوید به خبر واحد عمل کن چه‌بسا خبر واحد خلاف واقع باشد و بگوید نماز ظهر واجب است؛ بنابراین مصلحت نماز جمعه به دست نیامده است و مصلحت فوت شده است. نفس عمل به خبر واحد مصلحت دارد و این مصلحت جایگزین مصلحت نماز جمعه است. مصلحت عمل به طریق جایگزین مصلحت عمل به‌واقع است.

ریشه نظریه مصلحت سلوکیه

ریشه این نظر شیخ چیست؟ در قلائد الفوائد (حاشیه رسائل) آمده است که صاحب فصول در اواخر کتاب این مطلب را دارد و از حرف‌های ایشان برداشت می‌شود که خداوند گاهی از عمل به طریق مصلحت قائل می‌شود؛ یعنی ریشه کلام شیخ انصاری در کلمات صاحب فصول است.

نظر آخوند در مصلحت سلوکیه

آخوند در کفایه در جواب اشکال می‌فرماید: در تعبد به اماره مصلحتی هست که مصلحت واقع را جبران می‌کند. شیخ انصاری می‌فرماید: در سلوک و عمل به اماره مصلحت است. به‌عبارت‌دیگر آخوند مصلحت را در فعل شارع قرار می‌دهد اما شیخ انصاری مصلحت را در پیمودن طریق و عمل مکلف قرار می‌دهد.

اشکالات امام خمینی(ره) به شیخ انصاری

امام خمینی(ره) به شیخ انصاری سه اشکال می‌کند:

الف) حجیت امارات تأکیدی است نه تأسیسی، چون امارات عقلائی هستند و شارع وقتی می‌گوید عمل به اماره حجت است یعنی آنچه عقلا انجام می‌دهند من هم قبول دارم. اگر شارع تأسیس نکرده است پس جعل نکرده است لذا نمی‌توان گفت مصلحتی ایجاد کند.

ب) وقتی عقلا به چیزی عمل می‌کنند گاهی مربوط به مسائل عرفی است و بنای عقلا در مسائل عرفی این است که مصلحتی در عمل کردن نیست. در متعلقات امارات معتبر عرفی، هیچ مصلحتی نیست.

ج) با تغییر کلمات مشکل حل نمی‌شود؛ اینکه در تعبد به اماره یا در سلوک اماره مصلحت است، مشکلی را حل نمی‌کند و این دو یکی هستند. چه بگوییم به خبر عمل کند مصلحت دارد یا چه بگوییم مؤدای خبر مصلحت دارد، یکی است. به‌عبارت‌دیگر مراد امام خمینی این است که مصلحت سلوکیه شیخ نوعی تصویب است و تصویب هم باطل است.

پاسخ استاد به اشکالات امام خمینی(ره)

ولکن این اشکالات به شیخ انصاری وارد نیست. شیخ نمی‌خواهد بگوید مؤدا دارای مصلحت می‌شود و نمی‌خواهد بگوید وقتی به حدیث عمل کردید، مصلحتی به دست می‌آورید که به‌اندازه مصلحت واقع است.

اینکه تعبد به امارات تأکیدی است نه تأسیسی صحیح است. هم چنان‌که عمل به امارات مصلحتی ندارند، صحیح است و اینکه کلمات مطلب را عوض نمی‌کند صحیح است؛ اما شیخ نمی‌گوید وقتی به اماره عمل کردید مصلحتی به‌اندازه مصلحت واقع به دست نمی‌آورید. احکامی داریم که احکام نظامیه هستند و باعث نظم زندگی هستند و از هرج‌ومرج جلوگیری می‌کنند. شارع نمی‌توانست واقع را در نظر بگیرد و بگوید احتیاط کنید ولی باعث هرج‌ومرج می‌شود و برای دفع هرج‌ومرج واقع را نخواسته است. اینکه فرمود به خبر واحد عمل کنید هم احکام نظامیه است چون نفس عمل به خبر ثقه باعث نظم جامعه است. شیخ مصلحت نوعیه را در نظر دارد  نه مصلحت شخصیه.

محل برگزاری