خارج اصول (اجتماع امر و نهی) حرم‌مطهر ۱۴۰۰

درس خارج اصول استاد عابدی

مفاهیم؛ مفهوم حصر و استثنا، توضیح درباره کلمه لا اله الا الله

مباحث مطرح شده در این جلسه:

مفهوم حصر
مفهوم کلمه طیبه «لا اله الا ﷲ»
پاسخ آخوند
پاسخ آیت‌ﷲ بروجردی

❋ ❋ ❋

مفهوم حصر

یکی از بحث‌هایی که آخوند در مفاهیم ذکر کرده است، بحث مفهوم حصر یا جمله استثنائیه است. جملاتی که دلالت بر حصر می‌کنند یا جملاتی که در آن‌ها استثناء وجود دارد، مفهوم دارند؟ این واضح است که اگر استثناء در یک کلام بود، استثناء از مثبت، منفی می‌شود و استثناء از منفی، مثبت می‌شود. مثلاً در «جائنی القوم الا زید» یعنی زید نیامد و در «ما جائنی القوم الا زید» یعنی زید آمد. اگر مستثنی منه منفی است، استثناء مثبت است و اگر مستثنی منه مثبت است، استثناء منفی است.

کلام در آن است که وقتی جمله‌ای دلالت بر حصر یا استثناء می‌کند، آیا این جمله مفهوم مخالف دارد؟ وقتی متکلم می‌گوید: «ما جائنی الا زید»، آیا معنایش آن است که زید آمد؟

ابوحنیفه گفته است: جمله استثناء بر مفهوم دلالت ندارد. دلیل ایشان آن است که وقتی حدیث می‌فرماید: «لا صلاة الا بطهور»، این جمله مفهوم ندارد چون اگر مفهوم داشته باشد، معنایش آن است که: نماز نیست مگر با طهارت؛ یعنی اگر طهارت باشد نماز هست؛ درحالی‌که می‌دانیم در بسیاری از مواقع طهارت هست ولی نماز نیست، مثلاً کسی که طهارت دارد ولی در حال نماز نیست. اگر کسی بگوید این جمله مفهوم دارد باید بگوید وقتی طهور هست، صلاه هم هست، درحالی‌که طهور هست ولی صلاه نیست.

این کلام را شیخ انصاری و آخوند به ابوحنیفه نسبت داده‌اند (كفاية الأصول – ط آل البيت ص ۲۰۹) ولی احتمال دارد که مراد ابوحنیفه چیز دیگری باشد. اگر کلام ابوحنیفه همین باشد، پاسخش آن است که معنای حدیث آن است اگر نماز همه شرایط را داشته باشد ولی طهارت را نداشته باشد، این نماز نیست، وقتی نماز است که همه شرایط را داشته باشد و «بطهور» یعنی «مع طهور» نه خود طهور. حدیث نمی‌گوید که طهور، صلاه است بلکه مع طهور، صلاه است. به‌عبارت‌دیگر این حدیث در مقام بیان اهمیت طهارت است.

مفهوم کلمه طیبه «لا اله الا ﷲ»

مطلب دیگری که در کفایه مطرح شده و کتاب‌های اصولی نیز بدان پرداخته‌اند آن است که کلمه طیبه «لا اله الا ﷲ» که به آن کلمه التوحید یا کلمه الاخلاص هم گفته می‌شود، یک جمله استثناء است. آیا این جمله مفهوم دارد؟ اصلاً معنای این جمله چیست؟

شبهه معروف «امکنت» در منطق هم همین است. در «لا اله الا ﷲ» لای نفی جنس است و اله اسم آن است و نیاز به خبر دارد. خبر آن هم یا «لا اله موجود الا ﷲ» است یا «لا اله ممکن الا ﷲ» است. اگر «لا اله موجود الا ﷲ» باشد، معنایش آن است که ﷲ تبارک‌وتعالی موجود است و در این صورت توحید نیست؛ توحید آن است که خدا وجود دارد، غیر خدا وجود ندارد، خدا باید وجود داشته باشد و غیر خدا نمی‌تواند وجود داشته باشد. چنانچه این چهار مطلب را بفهماند توحید است. اگر کسی بگوید: من خدا را قبول دارم، این توحید نیست، یا اگر کسی بگوید: غیر از خدای متعال هیچ خدای دیگری وجود ندارد، این هم توحید نیست. چنانچه کلمه «موجود» مقدر باشد، توحید نیست درحالی‌که پیامبر اکرم می‌فرمود: «قولوا لا اله الا ﷲ تفلحوا»، یعنی این کلمه توحید است.

اگر «لا اله ممکن الا ﷲ» باشد، یعنی هیچ الهی امکان ندارد و هر الهی ممتنع‌الوجود است به جز ﷲ که امکان دارد، این هم توحید نیست، چون فقط امکان را اثبات می‌کند. لذا در هر دو صورت اگر این جمله مفهوم داشته باشد هم توحید نخواهد بود، درحالی‌که پیامبر اکرم این جمله را به‌عنوان توحید قبول داشت. این اشکال است.

برخی در پاسخ به این اشکال گفته‌اند: لای نفی جنس مانند کان، به تامه و ناقصه تقسیم می‌شود. کان تامه خبر نمی‌خواهد، در این جمله هم لای نفی جنس خبر نمی‌خواهد و هیچ یک از «موجود» و «ممکن» را در تقدیر نمی‌گیریم.

پاسخ آخوند

برخی دیگر گفته‌اند: معنای «لا اله الا ﷲ» آن است که ﷲ تبارک‌وتعالی واجب‌الوجود است و در منطق واجب‌الوجود را کلی می‌دانند. گاهی کلی هیچ فردی ندارد، گاهی یک فرد دارد و گاهی چندین فرد دارد. واجب‌الوجود مانند شمس، کلی است که یک فرد دارد با این فرق که شمس کلی ممکن‌الوجود است اما «لا اله الا ﷲ» درباره واجب‌الوجود است که کلی واجب است. با این جمله می‌گوییم: این کلی واجب‌الوجود یک فرد دارد که آن هم ﷲ است و معنایش آن است که نمی‌شود فرد دیگری داشته باشد و این هم توحید است؛ زیرا اگر بشود که واجب‌الوجود فرد دیگری داشته باشد، باید داشته باشد چون وجودش واجب است؛ اگر فردی را ندارد یعنی نمی‌توانسته است موجود باشد. این پاسخ مرحوم آخوند است. (كفاية الأصول – ط آل البيت ص ۲۱۰)

پاسخ آیت‌ﷲ بروجردی

آیت‌ﷲ بروجردی فرموده است: عرب‌های زمان جاهلیت خدا را قبول داشتند و در خدا شک و تردید نداشتند، حرف در آن است که بت را هم قبول داشته باشند یا نه. اینکه پیامبر فرمود: «قولوا لا اله الا ﷲ تفلحوا»، مرادش آن است که باید بت‌ها را کنار بگذارید، نه آنکه وجود خدا را اثبات کند، چون وجود خدا را که قبول داشتند. معنای «لا اله الا ﷲ» آن است که غیر از ﷲ تبارک‌وتعالی خدای دیگری نیست، اما اینکه ﷲ هست را اثبات نمی‌کند. به‌عبارت‌دیگر «لا اله الا ﷲ» فقط نفی است نه اثبات. (نهایه الاصول ص ۲۸۳)

محل برگزاری