خارج اصول، اصول عملیه (برائت) حرم‌مطهر ۱۴۰۴

درس خارج اصول استاد عابدی

تفاوت اصول عملیه و قواعد فقهیه

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • اصول عملیه
  • تفاوت اصول عملیه و قواعد فقهیه
❋ ❋ ❋
اصول عملیه
تفاوت اصول عملیه و قواعد فقهیه

شارع در قاعده فقهی چیزی جعل نمی‌کند، در واقع قاعده فقهی ناظر به بیان واقع است مثلاً اصالة الطهارة می‌گوید این شی واقعاً طاهر است نه اینکه جعل طهارت کند؛ اما در اصول عملیه، جعل حکم ظاهری می‌کند. (برائت عقلی، حکم نیست، آنچه حکم است برائت نقلی است. تخییر در واقع دو برائت است، یک برائت از الزام این طرف و برائت دیگر از الزام طرف دیگر).

لسان شارع در تمام اصول عملیه، جعل حکم است یعنی در واقع حکمی هست ولی چون مکلف نمی‌داند، شارع حکمی را جعل می‌کند. مثلاً می‌فرماید: اخوک دینک فاحتط لدینک، یعنی چون حکم را نمی‌دانی، احتیاط کن و این ناظر به واقع نیست.

اگر اصالة الحلیة حکم واقعی را بیان می‌کند و ناظر به واقع است، قاعده فقهی است و اگر ناظر به ظاهر است، اصل عملی است.

می‌توان گفت آنچه اطاعتش ثواب دارد، قاعده فقهی است و آنچه اطاعتش ثواب ندارد، اصل عملی است. یا آنچه مصلحت نفسی دارد، قاعده فقهی است و آنچه مصلحت نوعی دارد، اصل عملی است.

شیخ انصاری، آخوند خراسانی و دیگران فرموده‌اند: آیا اصول عملیه منحصر در این چهار اصل هستند؟ اشاره شد برخی از افراد از طرفی اصول عملیه را با حصر عقلی می‌گویند از طرف دیگر می‌گویند اصول عملیه زیاد هستند؛ این تناقض است.

این‌که وسایل و کفایه اصول عملیه را در این چهار اصل می‌کنند، احتمالاً این حصر استقرایی باشد نه حصر عقلی.

گاهی حصر استقرایی را به‌صورت حصر عقلی بیان می‌کنند. مثلاً ارسطو می‌گویند جوهر ۵ عدد است و عرض ۹ عدد است. این به معنای آن است که این تعداد را یافته است گرچه برخی کتاب‌ها دلیل عقلی بیان کرده‌اند ولی آن هم استقرایی است.

شیخ انصاری می‌فرماید: بین حصر در مجرای اصول عملیه با حصر در اصول عملیه فرق است. اصول عملیه ۴ عدد است اما اصول عملیه منحصر نیست. رضا تناقض در کلمات علما با این بیان حل می‌شود.

محل برگزاری