مباحث مطرح شده در این جلسه:
- حجیت ظن
- امکان وقوعی حجیت ظن
- نظر شیخ انصاری
- نظر آخوند
- نظر استاد
- توضیح کلام ابنسینا
حجیت ظن
آخوند فرمود حجیت و عدم حجیت، ذاتی ظن نیستند. ذاتی مانند وجوب وجود برای خدای متعال و امتناع برای شریک الباری و حجیت مانند هیچیک نیست.
حجیت برای ظن مانند ماهیت برای وجود است که نه واجب است و نه ممتنع بلکه ممکن است. حجیت قابل جعل است که امکان ذاتی است.
امکان وقوعی حجیت ظن
امکان وقوعی مانند بحث عصمت پیامبر است. آیا امکان دارد پیامبر دروغ بگوید؟ این امکان ذاتی دارد ولی اگر دروغ بگوید، محذورات بسیاری از قبیل مخالفت با عصمت، علم غیب، حکمت و وجوب اطاعت از پیامبر پیش میآید لذا امکان وقوعی ندارد.
اگر خدا بفرماید به ظن عمل کنید، آیا مشکلی پیش میآید؟ امکان وقوعی دارد یا استحاله وقوعی؟
نظر شیخ انصاری
شیخ انصاری میفرماید: عقل نمیتواند حکم کند که چنین چیزی امکان وقوعی دارد یا استحاله وقوعی؛ چون عقل از همه مصالح و مفاسد خبر ندارد و همه جهات حسن و قبح را اطلاع ندارد لذا نمیتواند حکم کند ولی سیره عقلا درجایی که در مورد امکان وقوعی چیزی شک دارند این است که حکم به امکان میکنند. ابوعلی سینا هم فرموده است: کلّ ما قرع سمعک ولم یدلّ دلیل علی وجوبه وامتناعه، فذره فی بقعة الإمکان؛ یعنی هرگاه شک کردید در امکان چیزی، بگویید امکان دارد. (مطارح الانظار ج ۳ ص ۶۲)
نظر آخوند
آخوند اشکال میکند: چنین سیرهای ثابت نشده است و اگر هم چنین سیرهای داشته باشیم، معلوم نیست حجت باشد. مراد ابوعلی سینا هم امکان به معنای احتمال در برابر یقین است نه امکان وقوعی در برابر استحاله وقوعی. احتمال دلیل نمیخواهد اما امکان در برابر امتناع و وجوب، نیازمند دلیل است. (کفایة الأصول – ت الزارعی السبزواری ج ۲ ص ۲۷۹)
نظر استاد
بهتر آن است که بگوییم: بحث درباره امکان نیست که امکان وقوعی است یا احتمال؛ بلکه بحث در این است که ابن قبه (از متکلمین زمان غیبت صغری) گفته است از تعبد به ظن محال لازم میآید، بنابراین چیزی که مستلزم محال باشد، محال است درنتیجه امکان ندارد شارع بگوید به ظن عمل کنید. لازم نیست بحث کنیم که امکان دارد یا ندارد، بلکه اگر اشکالهای ابن قبه را رد کنیم، کفایت میکند و آیه نبأ و دلایل دیگر دلالت دارند که به ظن عمل کنید.
توضیح کلام ابنسینا
ابنسینا در اشارات (که ده نمط است و نمط همان نمد فارسی است و مقصود ابنسینا این است که اینجا باید فرش پهن کرد و نشست و آخرین کتاب است و نباید سراغ کتاب دیگری رفت) در پایان کتاب نصیحتهایی دارد. ایشان در این کتاب از تجوهر اجسام و عالم طبیعت شروع کرده، سپس به خدای متعال (فی الوجود و علله) میرسد. وقتی این سفر عقلی تمام میشود، سفر معنوی آغاز میشود که بحث بهجت و سعادت، مقام العارفین و اسرار الآیات است. ابنسینا ضمن نصیحتهایی مینویسد: اگر شنیدی عارفی چهل شبانهروز چیزی نخورد و نیاشامید (که مقصود موسی کلیمﷲ است)، نگو نشدنی است بلکه بگو شاید درست باشد. اگر شنیدی عارفی غذا نخورد و دربی را که چهل نفر بلند میکنند (که مقصود درب خیبر است)، بلند کرد، انکار نکن. ابنسینا نصیحت میکند که هر چه را شنیدی نگو این را قبول ندارم بلکه بگو در عالم خبرهایی هست که من خبر ندارم و شاید صحیح باشد.
شیخ و آخوند درباره امکان وقعی بحث کردهاند و کلام ابنسینا را در مورد امکان وقوعی دانستهاند. کلام ابنسینا صحیح است و به معنای احتمال است و بحث ما هم همین است. ابن قبه میگوید تعبد به ظن محال است ولی ابنسینا میگوید تعبد به ظن احتمال دارد.