خارج اصول (استصحاب) پردیسان ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

عمل به احتیاط در موارد مختلف

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: بحث شرایط اصول عملیه، بحث خاتمه¬ی اصل اشتغال است. در حاشیه¬ی مشکینی از کفایه آمده است یک شرایط جریان اصول عملیه و یک شرایط عمل به اصول عملیه دارد. و ما الان شرایط جریان اصول عملیه را بیان خواهیم نمود.

شروع بحث: اولین مطلب اینست که در کفایه آمده است اصاله الاحتیاط همیشه خوب است و هیچ شرطی هم ندارد. برخی هم گفته¬اند عمل به احتیاط همیشه خوب است، مگر این که موجب اختلال نظام شود. در این صورت عمل به احتیاط حرام است، بلکه می¬توان گفت احتیاط در ترک احتیاط است. برخی هم گفته¬اند اگر احتیاط با یک احتیاط دیگر تعارض نمود، این خوب نیست. معمولا کتب اصول فقه می¬گویند اگر کسی بخواهد در باب طهارت و نجاست احتیاط تام کند، موجب اختلال نظام می¬شود در این صورت احتیاط حرام است.
در مورد احتیاط سه مطلب مطرح است، یکی این که اصل احتیاط کار خوبی است یا خیر، یکی هم بحث احتیاط در اطراف علم اجمالی و یکی هم احتیاط در جایی است که دلیل داریم. قهراً جایی که دلیل نداریم، احتیاط خیلی خوب است.

خوب بودن احتیاط یا عدم آن: برخی گفته¬اند احتیاط تا جایی خوب است که موجب تکرار عمل نشود، مثلا اگر کسی شک دارد نماز در سوره واجب است یا نه و بنا به احتیاط سوره را بخواند. چنین احتیاطی خوب است.
ابتدا این که وقتی نماز می¬خوانیم، هر فعل یا عملی را باید جزمی انجام دهیم، یعنی اگر با شک و تردید عملی در نماز انجام شد، نماز باطل می¬شود.
بنابراین در جایی که شک دارد نماز باطل است و اصلا جای احتیاط نیست. احتیاط مد نظر ما در مواردی مانند این است که شخصی یک نماز را خوانده و حال می¬گوید چون به دلم ننشسته است می¬خواهم احتیاط کنم و دوباره بخوانم یا این که شخص نمازی را به جماعت خوانده است و حال می-خواهد دوباره نمازش را بخواند.
برخی گفته¬اند این احتیاط¬ها جاری نیست و حرام است زیرا این موارد بازی کردن با دستور خداوند است. شاید هم کسی بگوید این احتیاط کردن جایز نیست، زیرا اطاعت و عبادت و امتثال به این است که انسان از امر خداوند منبعث شود، این عبادت است. اگر کسی یقین ندارد که خداوند فرموده است نماز بخوان، بخاطر تصور امر بلند شده است (نه به خاطر خود امر) در صورتی که امر شارع باید انسان را برای اقامه¬ی نماز بلند کند، نه تخیل امر. این امتثال نیست و بازی با دین است.
اما جواب اشکال بالا اینست که اطاعت به معنای به خاطر خداوند کاری کردن است. و در مثال¬های بالا شخص عمل را به خاطر خداوند و برای رضایت خداوند انجام می¬دهد و این گونه نیست که بگوید خداوند گفته بخوان. پس این عبادتی که انجام می¬دهد اشکال ندارد. گرچه همیشه احتیاط به ترک احتیاط است زیرا اقلاً یک فتوای به حرمت وجود دارد. (وقتی شخص برای اولین بار نمازش را می¬خواند قطعا اجماع بر صحت وجود دارد ولی در فرض تکرار حداقل یک فتوای حرمت وجود دارد، پس احتیاط در ترک احتیاط است.)

احتیاط در اطراف علم اجمالی : احتیاطی که در اطراف علم اجمالی باشد. مثلا کسی نمی¬داند قبله کدام طرف است و چهار تا نماز بخواند. یا این که نمی¬داند کدام یک از دو لباسش پاک است و یک بار با این لباس نماز بخواند و یک بار با لباس دیگری بخواند. احتیاط در اطراف علم اجمالی، گاهی مکلف راهی به واقع ندارد که در این صورت واجب است احتیاط کند. اما گاهی راه برای کشف واقع دارد و گاه ندارد. مثلا می¬تواند قبله را بپرسد ولی نمی¬پرسد و به چهار طرف می¬خواند، در اینجا اگر کسی بگوید قصد وجه یا قصد تمییز در عبادت واجب است، باید بگوییم اصلا احتیاط جایز نیست و حرام است. مثلا کسی مانند خواجه نصیر طوسی یا سید رضی جامع نهج البلاغه فرموده¬اند اجماع داریم بر این که انسان باید قصد وجه و تمییز داشته باشد (یعنی هر کاری را انجام می¬دهد بداند کار واجب است یا واجب نیست، مثلا کسی که نمی¬داند ظهر واجب است یا جمعه، هر کدام را بخواند باطل است.) البته کسی نظر این بزرگواران را نپذیرفته است و چنین اجماعی هم نداریم. از نظر فقهی نوع مردم قصد وجه و تمییز ندارند و از آن غافل هستند و ائمه(علیهم السلام) هم این را نفرموده¬اند.

احتیاط در فرض وجود دلیل: مطلب در مورد جایی است که حجت وجود دارد، آیا احتیاط ممکن است یا خیر؟ مثلا کسی قبله را نمی¬داند و یکی به او قبله را نشان می¬دهد. در اینجا شخص قطع ندارد ولی حجت دارد. اما بی توجه به حجت می¬خواهد نمازش را اعاده کند. آیا چنین کاری جایز است یا خیر؟
افرادی مانند آیت‌ﷲ نائینی می¬فرمایند چنین احتیاطی جایز است اما ابتدا به جهت قبله¬ای که نشان او داده¬اند نماز بخواند، بعد به جهات دیگر بخواند. یعنی اولین عمل مطابق حجت باشد و عمل دوم به بعد بر خلاف حجت باشد.
مرحوم نائینی دلیل آورده¬اند که اراده¬ی انسان باید تابع اراده خداوند باشد و ما چهار جور اطاعت و امتثال داریم؛ یکی امتثال تفصیلی، امتثال اجمالی، امتثال ظنی و امتثال احتمالی. این چهار تا هم به ترتیب است و تا هر کدام هست نوبت به بعدی نمی¬رسد. چون این چهار امتثال مترتب بر یکدیگر هستند باید ابتدا آن را که دلیل داریم انجام دهیم و بعد بعدی را انجام دهیم. در اینجا امتثال ظنی را انجام می¬دهیم بعد سراغ امتثال احتمالی می¬رویم.
ولکن پاسخ فرمایش آیت‌ﷲ نائینی است که ایشان مدعا را دلیل قرار داده است. وقتی یک شخص قبله را نشان می¬دهد آیا می¬تواند به سمت دیگری بخواند یا نه؟ و این دلیل نشد که این امتثال ها بر هم مقدم هستند. بحث در اینست که آیا امتثال ظنی مقدم بر احتمالی هست یا خیر؟ بعباره اخری به نظر ما این بحث وارد مطلب شک در تعیین و تخییر می¬شود. در این مطلب، احتیاط به تعیین است. یعنی احتیاطاً احتیاط کنید و در لباسی که به شما می¬گویند نماز بخوانید و بعد در نماز دیگر بخوانید.

محل برگزاری