❋ ❋ ❋

مقـدمـه: بحث برائت عقلی را بیان می¬نماییم که قبح عقاب بلابیان چه شرطی دارد. گاهی بحث در شبهه¬ی حکمیه و گاهی در شبهه موضوعیه است.

جریان برائت در شبهه¬ی حکمـیه: آیا در شبهه¬ی حکمیه می¬توانیم بگوییم همین که بیان و دلیل شرعی به ما نرسید، برائت جاری کنیم یا خیر؟ روشن است که شرط جریان برائت، اینست که انسان بحث کند و مایوس از پیدا کردن دلیل شود.
دلیل این مسئله، اینست که موضوع برائت، قبح عقاب بلابیان است و لابیان موضوع می¬شود. سپس می¬گوییم قبح عقاب، روی لا بیان رفته است. لا بیان هم به معنای عدم بیان واقعی نیست، بلکه لا بیان به معنای اینست که خطابی از طرف شارع به مکلف نرسیده باشد. رسیدن خطاب هم این نیست که به گوش ما نرسیده باشد، بلکه یعنی بعد از گشتن کتاب¬ها به حکم نرسیده¬ایم.
بعباره اخری، بیان آن چیزی است که شارع می¬تواند علیه مکلف احتجاج کند و لا بیان هم چیزی است که عبد می¬تواند علیه مولا احتجاج کند.
شاید کسی بگوید مقتضای عبد بودن و اطاعت کردن اینست که انسان همینطوری، برائت جاری نکند (در این صورت چیزی از دین باقی نمی¬ماند) عبد اینست که تلاش کند دستور مولا را کشف کند. اگر عبد جستجو کرد و مایوس شد، در این صورت می¬تواند برائت جاری کند.

جریان برائت در شبهه¬ی موضوعـیه: مثلا کسی نمی¬داند این فرش نجس است یا پاک است، آیا می¬تواند نماز بخواند یا نه؟ یا نمی¬داند این لیوان پاک است یا نجس است، آیا می¬تواند آن را بنوشد یا خیر؟ فقها بالاتفاق قائل هستند تفحص لازم نیست و برائت جاری می¬شود.
ولکن دو مطلب در اینجا وجود دارد. یکی این که بین طهارت و نجاست و چیزهای دیگه فرق بگذاریم. در طهارت و نجاست بنای شارع بر این است که طهارت واقعی نمی¬خواهیم و طهارت ظاهری کافی است. اما در غیر طهارت و نجاست، مثلا در حلیت و حرمت، مثلا اگر کسی در اتاقش هم شراب دارد و هم آب و می¬تواند با کمی دقت کشف کند این شراب است یا آب، در اینجا فقها معتقدند فحص لازم نیست و می¬تواند برائت جاری کند. اما ما معتقیم به این حداقل بررسی، فحص گفته نمی¬شود و باید این مقدار بررسی را انجام دهد. زیرا فحص جستوجو است و این مقدار بررسی، معنای فحص نمی¬دهد. پس لازم است که این کار را انجام دهد (زیرا آن چیزی را که فقها لازم نمی¬دانند، فحص است.)

چند شاهد هم بیان می¬نماییم؛ کسی که می¬خواهد خمس بدهد آیا باید اموالش را حساب کند یا خیر؟ آیا شخص می¬تواند بگوید فحص لازم نیست و ان شاﷲ در حساب من موجودی به قدری نیست که خمس نیاز باشد. یا کسی در باب زکات بگوید چون فحص لازم نیست نمی¬گردم و عدد گوسفندانم را فحص نمی¬کنم و ان شاﷲ زکات به گردنم نیست. این مثال¬ها نشان می¬دهد مردم در شبهه¬ی موضوعیه فحص می¬کنند. این شاهدها نشان می¬دهد در ذهن متشرعه در مواردی در شبهه¬ی موضوعیه فحص می¬کنند.
نتیجتاً این که گرچه آقایان معتقدند در شبهه¬ی موضوعیه فحص لازم نیست، گرچه در طهارت و نجاست همین گونه است، اما در غیر طهارت و نجاست (مانند حلیت و حرمت و …) مردم حداقلی از فحص را به مقداری که مشقت ندارد انجام می¬دهند. ولی به مقداری که مشقت لازم است، فحص نیاز نیست.

محل برگزاری