❋ ❋ ❋

مقـدمـه : یکی از اصول عملیه، استصحاب است. در کتاب علمای قدیم تا قرن دهم هجری، استصحاب به عنوان یکی از ادله و امارات ذکر می¬شد نه تحت عنوان اصل عملی. اما از قرن دوازدهم به بعد استصحاب تحت یکی از اصول عملی بحث شد.

تعریف استصحاب : شیخ انصاری در رسائل فرموده است محکمترین و کوتاه ترین تعریف استصحاب «ابقاءُ ماکان» است. این هم به معنای ابقاء تکوینی نیست، بلکه به معنای ابقای تشریعی است.
مرحوم آخوند در کفایه فرموده است استصحاب، حکم به بقای حکم یا موضوع ذی حکم شرعی است. یعنی کفایه حرف رسائل را این گونه توضیح می¬دهد. آخوند می¬فرماید همه تعاریف استصحاب به همین مطلب بر می¬گرد که حکم به بقای حکمی که بوده یا حکم به بقای موضوع ذی حکم شرعی بر می¬گردد.
اما بسیاری از اصولیون به کفایه اشکال نموده¬اند که همه تعاریف به این تعریف بر نمی¬گردد و باید بین مبانی مختلف در باب استصحاب فرق گذاشت. برخی استصحاب را یک اماره مانند خبر واحد می¬دانند، برخی استصحاب را اصل عملی می¬دانند و هر کدام باید یک جور استصحاب را تعریف کنند. پس همه تعاریف به یک چیز برگشت ندارد.
ممکن است در مقام دفاع از آخوند بگوییم مقصود آخوند اینست که تعاریف استصحاب لفظی هستند و هیچ کدام جنس و فصلی نیست. زیرا استصحاب امر اعتباری است و امر اعتباری جنس و فصل ندارد.

محل برگزاری