خارج اصول (استصحاب) پردیسان ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

چند نکته درباره حدیث دوم زراره، آیا طهارت شرط نماز است یا نجاست مانع؟

❋ ❋ ❋

مقـدمـه
کلام در باب روایت صحیحه دوم زراره است. به این روایت برای حجیت استصحاب استدلال شده است.

نکاتی در باب حدیث دوم زراره
در این روایت زراره می¬گوید:
«قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَیقَّنْ ذَلِک فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَیئاً ثُمَّ صَلَّیتُ فَرَأَیتُ فِیهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِیدُ الصَّلَاهَ قُلْتُ لِمَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ اَلْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً»
اگر گمان به نجاست دارم اما یقین ندارم. بررسی هم کردم و نجاستی ندیدم و بعد نماز دیدم لباس نجس است. اما فرمود لباس را باید آب بکشی اما اعاده ندارد. پرسیدم چرا؟ فرمود چون شما یقین به طهارت داشتی و نباید یقین را با شک نقض کنی.
سوال زراره اینست که من شک به نجاست داشتم فحص هم کردم اما چیزی نیافتم اما بعد نماز فهمیدم نجس است و یقینم اشتباه بوده الخ. جواب امام با سوال زراره تطبیق ندارد. سوال اینست که چرا اعاده نکنم؟ امام باید دلیل اعادع نکردن را بفرماید اما امام مطلبی در مورد یقین و شک فرمود.
در اینجا باید گفت این از باب بیان سبب، مقام مسبب است. امام به جای این که بفرماید چرا اعاده ندارد، می¬فرماید نمازی که خواندی شرایط صحت را دارد پس اعاده نمی¬خواهد. امام می¬فرماید همین نمازی که در نجس واقع شده، مطلوب مولی است. زیرا خداوند طهارت واقعی را نمی¬خواهد و استصحاب هم می¬گوید شما که یقین به طهارت داشتی و حالا شک داشتی من می¬گویم شما طاهری. به این طهارت ظاهری یا تعبدی گفته می¬شود و نماز شرایط صحت را دارد و مطابق با امر خداوند است. هر چیزی مطابق با امر بود، مجزی است. شاید امام می¬خواهد این را بفرماید.

احتمال دیگری در معنای روایت
اما این احتمال وجود دارد روایت را به گونه دیگری معنی نماییم. آیا شرط نماز طهارت است یا این که طهارت شرط نیست، بلکه نجاست مانع است. این دو با هم فرق دارد.
اگر شارع مقدس بگوید شرط نماز، اینست که لباس طاهر باشد، در این صورت اگر بگوییم لباس نجس نیست، باز با آن نمی¬شود نماز خواند. اما اگر شارع بگوید در نجس نماز نخوان، در این صورت صرف این که بفهمیم نجس نیست کافی است. باید با بررسی ادله ببینیم طهارت شرط است یا نجاست مانع است. ثمره اش در اینجا ظاهر می¬شود که اصل یا استصحاب، عدم را ثابت می¬کند. یعنی هر چیزی را که شک کردیم نجس است یا خیر، اصل عدم آن است. اما معلوم نیست طهارت را بتواند ثابت کند.
اگر آیات و روایات فرمود نماز را در نجس نخوانید، اصل عملی هم می¬گوید این نجس نیست. اما اگر آیات و روایات فرمود شرط نماز طهارت است، صرف اثبات نجس نبودن مفید برای نماز خواندن نیست. بلکه باید احراز طهارت شود.

جمع بندی
با عنایت به موارد بالا، ظاهر آیات و روایات اینست که نجاست مانع است، نه این که طهارت شرط است. نمی¬گوییم لباس باید پاک باشد، بلکه می¬گوییم لباس باید نجس نباشد. آن چیزی هم که در نماز ضرر دارد، نجاست معلومه است (نه صرف نجاست)، یعنی اگر نجاست معلومه نباشد، مخل به نماز نیست.
به چنین موردی موضوع مرکب می¬گویند. موضوعاتی که مرکب هستند می¬توان یک جز آن را وجدانا و یک جز آن را تعبداً ثابت نمود.
موضوع در بحث نماز، نجاست معلومه است، همین که ما شک کنیم لباس پاک است یا خیر، دیگر معلومه نیست. یعنی همین که شک نمودیم، وجدانا می¬دانیم علم نداریم. پس معلوم بودن یا نبودن نجاست، وجدانی است. نجس بودن هم تعبدی است. گرچه خیلی به این موارد نیازی نیست. زیرا اگر چیزی مرکب بود با انتفا یکی از اجزایش، خود مرکب منتفی می¬شود. یعنی همین که شخص علم ندارد دیگر کافی است و خواندن نماز در نجس اشکالی ندارد.
این که امام فرمود نماز اعاده ندارد زیرا یقین به طهارت داشتید و شک کردید و یقین را به وسیله شک نقض نکنید یعنی آن چه در نماز ضرر داشت نجاست معلوم بود. کسی که قبلا یقین دارد لباسش نجس نیست و الان شک دارد، دیگر نجاست معلوم نیست. یعنی نجاست هست اما معلوم نیست. از حالا که نماز تمام شد و کشف خلاف شد، دیگر نمی¬توان نماز خواند اما نماز قبل صحیح است زیرا هنگام نماز نجاست معلوم نبود.

قسمت دوم روایت
زراره گفت اگر می¬دانم لباسم نجس است اما محل آن را نمی¬دانم، امام فرمود باید آن ناحیه را آب بکشی تا یقین کنی. باز زراره پرسید اگر شک دارم این خون دماغ به لباس ریخت یا خیر، آیا باید نگاه کنم به کجا اصابت نموده است؟ امام فرمود خیر. البته اگر دوست داری شک را از بین ببری می¬توانی نگاه کنی اما نیازی نیست نگاه کنی. حال اگر در میانه نماز دیدم لباس خوان دارد، امام فرمود باید نماز را بشکنی و مجدد نماز را اعاده کنی. یعنی اگر شک داشتی و خون را در اثنا نماز دیدی، تا اینجا که خواندی باطل است. اگر هم شک نکردی و دیدی خون تازه است، نماز را نباید بشکنی، نماز را نگه می¬داری و لباس را آب کشی می¬کنی بعد نماز را ادامه می¬دهی. شاید این خون در اثنا نماز به شما ریخته است و نباید نقض یقین با شک نمود.

بیان چند نکته برای فهم روایت
چند مسئله بیان می¬کنیم تا فرمایش امام روشن شود. مثلا خوردن خاک حرام است اما اگر کسی مقداری عدس خرید و مقداری هم خاک در آن بود جایز است عدس را با همان خاک¬ها بپزد و بخورد. حال اگر شخص مقداری عدس تمیز بخرد و مقداری خاک در آن بریزد و بخواهد بخورد این حرام است.
تفاوت این دو در اینست که در صورت اول خاک تابع عدس بود و او هم می¬خواست عدس بخورد، اما اینجا که می¬خواهد خاک را داخل عدس بریزد در اینجا خود خاک مستقل است و خوردن خاک هم حرام است.
مسئله دیگر این که نماز از اول تا آخر یک هیئت اتصالی دارد. وقتی ما قرائت می¬کنیم نفس های بین قرائت هم نماز است. فایده¬اش اینست که اگر زنی در اثنا نماز، موهایش پیدا شد و ذکری هم نمی¬گوید نمازش باطل می¬شود و نمی¬تواند ادامه دهد. زیرا نماز از اول تا آخر یک چیز است.

بیان کردیم در نماز یا طهارت شرط است و یا نجاست مانع است. اگر کسی وسط نماز توقف کرد و داشت دستش را می¬خاراند و خون آمد. ما هم گفتیم می¬تواند برود و لباسش را طهارت کند. در اینجا با این که شخص ذکر نمی¬گفت اما این هیئت اتصالی نماز باعث می¬شود که شخص تمام مدت در نماز باشد و الان نمازش باطل شد.
اگر در اثنا نماز لباس خونی شد یا نجس شد می¬توانیم نماز را نگه داریم و طهارت کنیم اما اگر لباس و بدن را نجس کنیم، نماز باطل می¬شود.
با عنایت ب مقدمات بالا، توضیح حدیث این می¬شود که من قبل نماز شک داشتم لباس نجس است یا خیر، جستجو هم کردم و چیزی نبود. حال اگر در وسط نماز فهمیدیم این خون قبل از نماز است، در این صورت نماز باطل است. یعنی قبل نماز احتمال ¬دادیم خون باشد و وسط نماز خون را دیدیم که در این صورت نماز باطل است. اگر کسی احتمال خون بدهد و در وسط نماز خون را ببیند اما ملتفت شود خون تازه است، یعنی احتمال دارد خون تازه باشد یا همان خون قدیم باشد. در اینجا امام فرمود نماز صحیح است. فقط باید نماز را نگه دارد و برود آب کشی کند و برگردد.
شاید معنای کلام امام این باشد که وقتی شخص خون خشکی را می¬بیند می¬فهمد استصحاب باطل بوده و نماز شرایط را ندارد و باید اعاده کند. اما اگر کسی احتمال نجس بدهد و با استصحاب وارد نماز شود و در بین نماز خون ببیند و احتمال دهد خون جدید باشد و احتمال هم دارد قدیم باشد. آیا شک داریم نیمه اول نماز با نجس بوده یا خیر. یقینی نداریم، شک داریم. در اینجا علم نداریم نجاست هم معلومه نبوده، پس استصحاب می¬کنم و می¬گویم این دو رکعتی که بوده با نجاست نبوده از الان هم یقین دارم نمی¬توانم نمازم را ادامه دهم پس لباسم را آب می¬کشم و نماز را ادامه می¬دهم.

محل برگزاری