❋ ❋ ❋

مقدمه: کلام در باب واجب معلق صاحب فصول بود و این که چرا کسی که می¬خواهد روزه بگیرد قبل از نماز صبح باید غسل جنابت کند؟ گاهی به این مباحث مقدمات مفوته و گاهی واجب مشروط و گاهی شرط متاخر گفته می¬شود. در کفایه همیشه آخوند، شرط متاخر را به شرط مقارن تبدیل می¬کند. افرادی هم مانند مرحوم نایینی معتقدند شرط متاخر، تصویر درستی ندارد.

تصویر واجب معلق: شرط متاخر قابل تصویر است و نمونه هم زیاد دارد، آخوند هم همه را به لحاظ بر می¬گرداند. حال می¬گوییم آیا واجب معلق صاحب فصول قابل تصویر هست یا خیر؟ بیان نمودیم یکی از شرایط هر عبادتی قدرت است و قدرت جزو شرایط عامه تکلیف هست.
حال اگر قدرت شرط عامه تکلیف است و قدرت، متاخر است، در این صورت چگونه معلول قبل از علت محقق شده است؟ قدرت شرط تکلیف است، شرط هم از اجزاء علت تامه است. علت تامه باید مقدم بر معلول باشد نه مؤخر. طبق واجب معلق صاحب فصول، ابتدا معلول آمده است، بعد علت می¬آید. مثلا الان وجوب یا تکلیف وضو آمده است، با این که نماز ظهر چند ساعت دیگر می¬آید. نماز معلق بر وقت است و قبل الوقت ما قدرت بر نماز نداریم. اما وجوب الان آمده است. وجوب نماز معلول وقت نماز است و وقت بعد می¬آید، حال چگونه وجوب آمده است؟
آخوند در مقام پاسخ می¬فرماید: قدرت در زمان امتثال شرط است، نه قدرت زمان تکلیف. اما شاید کسی بگوید کلمه شرط در فلسفه از اجزای علت تامه به حساب می¬آید. لیکن در عرف مردم گاهی شرط را به عنوان اجزاء علت به کار نمی¬برند، مثلا شرط گاهی مصحح یا مجوز یک چیزی است. یا هر چیزی باعث خروج از لغویت بشود، مردم آن را شرط می¬نامند. اگر کسی شرط را در این معنا اخذ کند، در این صورت وقتی گفته می¬شود قدرت شرط تکلیف است، مراد اینست که قدرت مصحح عقلائی تکلیف است (نه مصحح عقلی)، طبق این تعریف این اشکالات پاسخ داده می¬شود یعنی این اشکالات اصلا پیش نمی¬آید که کسی بخواهد جواب دهد.
اما این که صاحب فصول این واجب معلقی را که فرموده در جایی مثال زده است که شرط غیر مقدور باشد مانند وقت، کفایه فرموده است وجهی ندارد شما واجب معلق را به شرط غیرمقدور منحصر کنید. در موارد دیگر هم می¬توان واجب معلق را تصویر کرد.

محل برگزاری