خارج اصول (مقدمه واجب) حرم مطهر ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

ثمره بحث واجب معلق

❋ ❋ ❋

مقدمه: در کفایه بحث مفصلی در مورد ثمره¬ی بحث واجب معلق مطرح شده است. ثمره¬ی واجب معلق در جایی ظاهر می¬شود که یک مقدماتی داریم و این مقدمات قبل از وقت ذی المقدمه باید انجام شود و اگر زودتر انجام نشود آن ذی المقدمه فوت می¬شود. فلذا این گونه مقدمات را گاهی در باب واجب مشروط گاهی در باب واجب معلق، گاهی در باب مقدمات مفوته و گاهی در باب شرایط اصول عملیه بحث می¬کنند.

ثمره بحث واجب معلق صاحب فصول: آن چه محل بحث است این که وقتی کسی می¬خواهد روزه بگیرد، چرا قبل از اذان صبح باید روزه بگیرد؟ وقتی هنوز روزه واجب نیست به چه دلیل مقدمه آن واجب است؟ یا این که یادگرفتن احکام قبل از فرا رسیدن زمان احکام به چه دلیلی واجب است؟
در مورد احکام گفته بودیم این که گفته می¬شود بلوغ یکی از شرایط عامه تکلیف است و تا شخص بالغ نشده وظیفه‌ای ندارد درست نیست و شخص قبل از بلوغ وظایفی دارد. بر شخص قبل از بلوغ یادگیری اصول الدین بر او واجب است اما نماز بر او واجب نیست. یا شاید کسی بگوید یادگرفتن احکام برای عمل کردن نیست بلکه خود یادگرفتن احکام واجب است. پس در یادگیری احکام مشکلی نیست، زیرا خود آن را مقدمه نمی-دانیم، بلکه آن را واجب نفسی می¬دانیم.
اما در غیر یادگیری احکام، مانند غسل قبل از اذان صبح اگر کسی نظریه واجب معلق صاحب فصول را بپذیرد، که به طور کل، مشکل حل است. یا اگر کسی واجب مشروط شیخ انصاری را بپذیرد باز هم مشکل حل است. زیرا می¬گوییم قبل از اذان صبح وجوب هست ولی واجب نیست. پس از این وجوب که الان فعلی است و وجود دارد می¬فهمیم مقدمه روزه که غسل است هم واجب است.

مگر این که کسی بگوید ما واجب معلق صاحب فصول را به خاطر اشکال نهاوندی قبول نداریم و واجب مشروط شیخ را هم قبول نداریم. حال دلیل غسل اینست که با عنایت به این که قبل از اذان صبح روزه واجب نیست و وجوبی ندارد ولکن گاهی شارع یک غرض دارد و غرض آن هم ملزمه است اما امر نکرده است. مثلا پدری مشغول غذا خوردن است و غذا در گلویش گیر می¬کند و جانش هم در معرض خطر نیست، آیا بر فرزند واجب است که آب بیاورد یا خیر؟ (جان در خطر نیست و امر به آوردن آب هم نکرده است) ما می¬دانیم یک غرض ملزمه و یک مصلحتی وجود دارد که آب بیاوریم. در اینجا با این که حکم نشده است اما تحصیل غرض واجب است. البته تحصیل غرض در فرضی واجب است که ملزمه باشد و مشروط به علم یا قدرت نباشد. الان می¬دانیم نماز را باید برای این بخوانیم که به خدا نزدیک شویم یا می¬دانیم مصلحت اینست که در نماز حضور قلب داشته باشیم (گرچه حضور قلب هم نداریم.) شارع هم امر به حضور قلب نکرده است ولکن ما احتمال می¬دهیم حضور قلب مشروط به قدرت یا علم باشیم. یعنی شارع وقتی آب را می¬خواهد که ما بفهمیم لقمه در گلوی او گیر کرده است. پس الان مصلحت آب آوردن وجود دارد اما ما جاهل هستیم. برخی موارد خود مصلحت مشروط به علم است. طبق این نظر غسل شب ماه رمضان، اگر علم به وجوب روزه نداشته باشیم یا علم به صبح شدن نداشته باشیم، غسل مصلحت ندارد و وقتی اذان صبح شد دیگر دیر شده است و آن روز، روزه واجب نیست.
مصلحت غسل مشروط به علم است و علم قبل الاذان وجود ندارد، بنابراین مصلحت وجود ندارد و غسل هم لازم نیست.
مگر این که کسی بگوید مرحوم حکیم در کتاب مستمسک در بحث این که هر کسی یا باید مجتهد باشد یا مقلد باشد یا محتاط، فرموده است این که شخص باید یکی از این سه مورد باشد، فطری است. زیرا فطرت می¬گوید دفع ضرر محتمل واجب است. دفع ضرر محتمل هم به این است که باید دید تکلیف چیست و نسبت به تکلیف شخص یا مجتهد است و یا مقلد و یا محتاط. اگر کسی این نظر را بپذیرد معنایش اینست که عقل می¬گوید دفع ضرر محتمل واجب است و غسل را باید از باب دفع ضرر محتمل انجام دهد.

حال سوال پیش می¬آید که اگر عقل بگوید دفع ضرر محتمل واجب است آیا شرع هم چنین دستوری می¬دهد؟ آقای خوئی می¬فرماید اگر شرع بگوید لغو است زیرا وقتی عقل می¬گوید دیگر نیازی به گفتن شرع نیست. زیرا اگر شخص بخواهد انجام دد با دستور عقل انجام می¬دهد.
جواب فرمایش آیت‌ﷲ خوئی اینست که بسیاری از مردم اگر بدانند مطلبی را عقل گفته ولی شرع نگفته است آن را انجام نمی¬دهند مانند مسواک. وقتی عقل بگوید اگر شرع هم بگوید لغو نیست زیرا برخی به عقل عمل نمی¬کنند اما به شرع عمل می¬کنند.

محل برگزاری