خارج فقه (خیارات) حرم مطهر ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

دلایل بر مالکیت در زمان خیار

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: بحث بدین¬جا رسید که ادله¬ی اقوال در مسئله را ذکر نماییم. نظر مشهور این بود که نقل و انتقال با خود بیع حاصل می¬شود. بعباره اخری مشتری در زمان خیار مالک می¬شود. در مقابل هم نظر شیخ طوسی، یا ابن جنید یا محقق حلی است که در زمان خیار مشتری مالک نمی¬شود، مگر این که انقضای خیار صورت گیرد. بیان نمودیم که بحث هم در خیار مجلس و حیوان و شرط است و کلام در خیار مشترک یا خیار مختص به بایع است و در خیار مختص به مشتری این بحث پیش نمی¬آید.

دلیل قائلین به مالکیت مشتری در زمان خیار: شیخ انصاری یازده دلیل برای این قول ذکر نموده است؛
• دلیل اول در مکاسب اینست که خود ادله¬ی خیارات دلیل بر این هستند که مشتری در زمان خیار، مالک می¬شود. همین که می-گوییم بایع و مشتری خیار مجلس دارند یعنی متبایعین می¬توانند در زمان خیار، ملک را پس بگیرند. خود معنا و مفهوم خیار، دلیلی بر ملکیت است. اگر مشتری مالک نشده بود، پس گرفتن هم معنا نداشت. این دلیل که هم در جواهر است و هم در فرمایشات شیخ وجود دارد.
پاسخ این دلیل روشن است، آن هم این که شیخ در هیچ جای مکاسب نفرموده خیار به معنای پس گرفتن ملک است و فقط شیخ همین¬جا این را فرموده است. بلکه خیار به معنای انحلال عقد است. بعباره اخری پس گرفتن مال، لازمه¬ی خیار است، نه این که خود معنای خیار باشد. بنابراین خود کلمه¬ی خیار دلیل بر این نمی¬شود که بگوییم بایع و مشتری در زمان خیار مالک هستند.

• دلیل دیگر اینست که عرف مردم از بیع انتظار دارند از زمان عقد مالک بشوند. اگر هم از مردم سوال شود، همین که عقدی خوانده شود در زمان خیار هم که باشد، شخص می¬گوید من دیگر آن مال را ندارم و آن را فروختم. یعنی در ذهن مردم هم اینست که وقتی چیزی را فروخت، دیگر از ملکش خارج شده است. اصلا خود کلمه¬ی بیع دلالت بر این دارد که مشتری مالک است و دیگر بایع مالک نیست. بنابراین در زمان خیار مشتری مالک می¬شود.
پاسخ استدلال بالا اینست که این استدلال دارای اشکال است. مطلب بالا در صورتی درست است که ما کلمه¬ی بیع را به معنی اسم مصدر بگیریم. یعنی وقتی کسی می¬گوید این را فروختم، مرادش از فروختن، نتیجه¬ی بعت و قبلت باشد. در صورتی که معنای کلمه بیع، مصدری است و اسم مصدری نیست. بیع به این معنا نیست که ملکیت را به شما دادم (حتی وقتی از مَلَّکْتُکَ استفاده کنیم)، بلکه به این معناست که ما داریم ملکیت را انشاء می¬نماییم. بلکه شاید بتوان گفت اصلا کلمه¬ی بیع نه به معنای اسم مصدری و نه به معنای مصدری است، و بیع به معنای ایجاب بدون قبول است و چنین ایجابی قطعا ملکیت ایجاد نمی¬کند.

محل برگزاری