خارج فقه (نماز جمعه) پردیسان ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

وجوب تعیینی نماز جمعه و نقد آن

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: مرحوم آیت‌ﷲ مرتضی حائری در کتاب صلاه جمعه بحثی دارد که نماز جمعه در زمان غیبت چه حکمی دارد و ایشان قائل شده هم اقامه و هم حضور، واجب تعیینی است. آیت‌ﷲ حائری می¬فرماید معنای آیه فاسعوا الی ذکر ﷲ اینست که اقامه نماز جمعه واجب است.

کیفیت استدلال آیت‌ﷲ حائری در وجوب اقامه: ایشان می¬فرماید اذا نودی یعنی اذان، و فرموده است اذا نودی موضوعیت ندارد، بلکه طریقیت دارد. اذا نودی یعنی هر وقت اذان نماز را گفتند. اگر کلمه اذا نودی موضوعیت داشته باشد یعنی اگر گفتند بیایید باید بروید و در غیر این صورت نیازی نیست بروید. مرحوم حائری معتقد بود این آیه طریقیت دارد زیرا عرف از این عبارت موضوعیت را نمی¬فهمد. یک شاهد هم این که وقتی در فاصله دو فرسخی است و باید برود به نماز جمعه باید قبل از اذا نودی به سمت نماز جمعه حرکت کند.
کلمه ذکر ﷲ هم به معنای نماز جمعه است و به معنای پیامبر اکرم ص نیست. اگر در روایات ذکر به پیامبر اکرم ص تطبیق داده شده است، مراد این نیست که معنای این کلمه، پیامبر اکرم ص است، بلکه این فقط یک معنای یکی را بر یک مصداق تطبیق داده است. این آیه می¬فرماید به سوی ذکر خدا بشتابید که یک مصداق آن پیامبر اکرم و یک مصداق آن نماز و یک مصداق آن … است.
اما این که ایه دلالت دارد بر این که نماز جمعه در عصر غیبت واجب است، توضیحش اینست که قرآن مخصوص به خطاب مشافهه نیست. این نظر میرزای قمی بود که می¬فرمود خطابات قرآن، خطاب مشافهه است و مخصوص کسانی است که در زمان پیامبر اکرم ص و در مسجد ایشان بوده¬اند. بنابراین آیه شامل همه چه در زمان حضور و چه در زمان غیبت می¬شود.
از طرف دیگر خطابات شرعی برای صحیح وضع نشده است. بلکه این خطابات برای اعم از صحیح و فاسد است. این آیه می¬بشتابید به سوی نماز. ما شک داریم مراد نماز صحیح است یا اعم از صحیح و فاسد مد نظر باشد. نماز صحیح نماز جمعه در زمان حضور است به شرط این که امام جماعت هم معصوم باشد، یقینا این نماز صحیح است. در این آیه امر به نماز شده است و ما نمی دانیم این نماز صحیح است یا نه، اما این هم نماز است. پس در غیبت باید نماز جمعه را با عنایت به این آیه، اقامه نمود.

نقد فرمایش آیت‌ﷲ حائری: به نظر ما فرمایش ایشان قابل خدشه است. این که ایشان فرموده است اذا نودی موضوعیت ندارد و بلکه طریقیت دارد، می¬گوییم اصل در هر لفظی موضوعیت است. طریقیت عنایت و دلیل می¬خواهد. اگر ما باشیم و هر کلمه¬ای، باید بگوییم همان کلمه ملاک است.
این که ایشان فرمود اگر در یک روایت یک کلمه در یک معنا به کار رفت الزاما آن معنا برای کلمه نیست بلکه مصداقی برای آن معنا است و مصادیق دیگر هم دارد. می¬گوییم در مباحث تفسیری ائمه ع معنای کلمات را ذکر نمی¬کنند، بلکه مصداق معنا را بیان می¬نمایند. ائمه وقتی می¬خواهند قرآن را تفسیر کنند آن را تاویل می¬کنند. تاویل بین مصداق است و ائمه اظهر مصادیق و مصادیق خفی را بیان می¬نمایند و مصادیق متوسط را بیان نمی¬کنند. یعنی ائمه مفهوم کلمات را نمی¬گویند. وقتی قرآن می¬فرماید فاسعوا الی ذکر ﷲ، ما مصادیق را کار نداریم و باید سراغ معنا برویم. ذکر خداوند یاد خدا است، نماز جمعه یاد خداوند است، نماز یاد خدا است، نماز ظهر یاد خدا است و خطبه هم یاد خداوند است. پس آیه دلیل نمی¬شود که بگوییم به سوی نماز جمعه بشتابید.

محل برگزاری