❋ ❋ ❋

مقـدمـه: بیان نمودیم بایستی در مورد نماز جمعه سه بحث را مطرح نماییم؛ یکی وجوب نماز جمعه، یکی کیفیت وجوب و یکی هم این که شرط وجوب و یا شرط صحت نماز جمعه، حضور امام است یا خیر؟
اصل وجوب نماز جمعه، مسلم است. اما این که وجوب نماز جمعه تعیینی و یا تخییری است و مشروط به امام بودن، هنوز محل بحث است.

سـیره شیعیان در باب عدم وجوب تعیینی نماز جمعه: می¬توان گفت قطعا نماز جمعه واجب تعیینی نیست. علت هم اینست که سیره شیعیان و مسلمانان در طول تاریخ این نبوده است که به فرزندانشان نماز جمعه یاد بدهند یا خودشان نماز جمعه و کیفیت خطبه ها را بلد باشند. اگر نماز جمعه واجب تعیینی بود، باید هم نماز و خطبه را یاد می¬گرفت و هم به فرزندانش یاد می¬داد.
می¬دانیم که مردم در روز جمعه به مساجد می¬رفتند و می¬نشستند تا خلیفه بیاید و نماز جمعه بیاید و اگر خلیفه نمی¬آمد نماز ظهر می¬خواندند. اگر بین اذان ظهر و نماز جمعه فاصله بیفتد نماز جمعه باطل است، یعنی اولین لحظه که اذان ظهر می¬گویند امام جمعه باید حاضر باشد و اگر با تاخییر بیاید، نماز را نمی¬توان خواند. یا اگر نماز خیلی طولانی شود باز هم نمی¬توان نماز جمعه خواند بلکه باید نماز ظهر خواند و … الغرض این که اگر خطبه را قبل از اذان بخوانند و قبل اذان خطبه تمام شود نمی¬شود نماز جمعه خواند بلکه باید نماز ظهر خواند. اما اگر خطبه تا اذان یا بعد اذان طول بکشد عیبی ندارد.

تقـیه: اگر کسی بگوید علت مسئله تقیه است، یعنی نماز جمعه باید خوانده شود اما خلفای جور این سمت را برای خود غصب نمودند، در این صورت باید گفت تقیه یا رسمی که توسط خلفای جور حادث می¬شود برای جایی است که اهل سنت یک مذهب داشته باشند، در حالی که اهل سنت در مورد نماز جمعه و خلیفه، مذاهب مختلف دارند. برخی می¬گویند شرط نماز جمعه حضور خلیفه است و برخی حضور خلیفه را شرط نمی¬دانند. وقتی بین اهل سنت اختلاف داشته باشند، دیگر تقیه جایز نیست. پس اگر ائمه(علیهم السلام) بفرمایند شرط نماز جمعه حضور امام است، دیگر نمی¬توان این را تقیه گفت. و باید گفت سیره شیعه بر این بوده که نماز جمعه را خودشان اقامه نمی¬کردند و احکام نماز جمعه را نمی¬آموختند. پس معلوم می¬شود این سیده از معصوم(علیه السلام) به ما رسیده است.
از این گونه شواهد فراوان می¬توان پیدا نمود که نماز جمعه واجب تعیینی نیست.

اجمـاع : در عبارات علما، اداعای اجماع وجود دارد و برخی نماز جمعه را واجب تعیینی می¬دانند و بالعکس. با عنایت به این که کلام علما مختلف است، مثلا شیخ در کتاب خلاف با سید مرتضی، فتاوی بر عکس هم دارند، نمایانگر اینست که اجماعی در مسئله وجود ندارد. و اجماع هم در این مسئله فایده ندارد چون اتفاقی نیست.

فهم مرحوم کلینی از روایات: کلینی در کافی ادعا می¬کند نماز جمعه واجب تعیینی است اما روایاتی که نقل کرده است، چنین دلالتی ندارد و بعید است کلینی روایت دیگری داشته باشد و نیاورده باشد. معلوم می¬شود مرحوم کلینی فهم خود را عنوان باب قرار داده است.
افرادی مانند آیت‌ﷲ بروجردی معتقدند کلینی روایاتی را داشته و نیاورده است اما ما معتقدیم کلینی هر آن چه که داشته را آورده است و معقول نیست کسی اسم بابی را چیزی قرار دهد و روایات مربوط به اسم باب را نیاورد.
نتیجه این که به دلیل سیره می¬گوییم روایاتی که در جسه قبل خواندیم، هیچ کدام وجوب تعییتی را ثابت نمی¬کند. بعباره اخری سیره قرینه¬ی لبّی بر مراد از این روایات است.

محل برگزاری