خارج اصول (مفاهیم، عام و خاص) حرم‌مطهر ۱۴۰۱

درس خارج اصول استاد عابدی

جواز عمل به عام قبل از فحص از خاص، فرق فحص در بحث عام و خاص و بحث برائت

  • معنای جواز در عنوان بحث
  • عقلایی بودن بحث
  • فرق فحص در بحث عام و خاص و بحث برائت
  • بناء شرع در بیان تدریجی احکام
❋ ❋ ❋
معنای جواز در عنوان بحث

این جواز، جواز تکلیفی است یا جواز وضعی؟ یعنی به معنای اباحه است یا به معنای صحت؟

اصول فقه بحث تکلیفی نیست تا بگوییم مباح است، مثلاً جواز عمل به خبر واحد به معنای مباح بودن نیست بلکه به معنای آن است که آیا صحیح است یا صحیح نیست. لذا بهتر است به‌جای «هل یجوز»، گفته شود «هل یصحّ» یا گفته شود: «آیا عام قبل از فحص از مخصص حجت است؟» این با مباحث اصول فقه متناسب است.

عقلایی بودن بحث

مطلب دیگر آنکه بحث‌های اصول فقه، بحث‌های عقلایی است نه آنکه مختص به کتاب و سنت داشته باشد. وقتی بحث از مشترک، مشتق، امر، نهی، حقیقت و مجاز می‌شود فرقی ندارد که قرآن باشد یا قانون مجلس یا قانون دولت یا سازمان ملل.

استثناءً در این بحث باید بین قرآن و سنت و بین قانون سازمان ملل و مجلس فرق بگذارد. مثلاً دین شینتو در ژاپن آن است که هرکسی که قانون می‌نویسد باید کل حرفش را یکجا بزند و نمی‌تواند بعداً تبصره اضافه کند لذا عمل به عام قبل از فحص از مخصص جایز است.

فرق فحص در بحث عام و خاص و بحث برائت

مطلب سوم آنکه در این بحث، بحث در این است که سعه و ضیق اراده متکلم چقدر است. وقتی عامی داریم آیا متکلم همین عموم و شمول را اراده کرده است یا مضیق و محدود است. در شبهات بدویه می‌گویند نمی‌توان سراغ برائت رفت بلکه باید فحص کرد. در عمل به عام، فحص از مخصص واجب است اما این دو فحص فرق دارند. در عام، فحص از سعه و ضیق اراده است اما در شبهات بدویه فحص از اصل اراده است. اینکه شرط جریان اصول عملیه، فحص است یعنی آیا مولا اراده دارد یا اراده ندارد؟ وقتی میدانیم عامی هست، اصل اراده را می‌دانیم اما نمی‌دانیم اراده مولا به همان وسعت است یا مضیق شده است.

مطلب چهارم آن است که در بحث برائت فحص لازم است به این معنا که آیا حجتی از طرف شارع آمده است؟ اما فحص در عام و خاص یعنی آیا از حجت تعلیقی تبدیل به تنجیزی شده است؟ حجیت عام در عموم معلق بر عدم خاص است. بحث آن است که آیا این حجت معلق، تبدیل به حجت منجز می‌شود.

بناء شرع در بیان تدریجی احکام

با توجه به نکات فوق: روشن است که بناء قرآن و شرع بر آن است که فکر کردن و تحقیق کردن واجب است. قرآن پر از آیاتی درباره کسی است آیات و نشانه‌های نبوت پیامبر را نبیند یا ببیند ولی تدبر نکند. هم در معجزات و هم درآیات توحید و معاد و اصل وجود دین، بناء شرع بر مذمت کسی است که تفحص نکند؛ اما در فروع دین بناء شرع آن است که همه احکام الهی یکجا نازل نشود برخلاف تورات که ده فرمان یکجا نازل شد. آیات در طول سال‌ها نازل شده‌اند و کافران می‌گفتند: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً»، خداوند در پاسخ می‌فرماید: «ذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَلْنَاهُ تَرْتِیلًا». (فرقان/۳۲) یعنی تعمّد بوده است که تدریجاً نازل شود.

از طرف دیگر پیامبر اکرم تا امام حسن عسکری یک نفر حساب می‌شوند (انسان ۲۵۰ ساله) یعنی ممکن است عام را رسول خدا بفرماید و اما حسن عسکری خاص را بیان کند. گاهی مصلحت در این است که عام بیان شود و تدریجاً خاص بیان شود.

بناء شرع بر این است که به‌صورت تدریجی آیات را بیان کند، تدریج یعنی احکام در کتب مختلف پخش است لذا باید همه احکام را دید.

محل برگزاری