خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۱

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ ورشکستگی شرکت‌ها، تعریف افلاس

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • طرح موضوعاتی جهت تحقیقات بیشتر
  • حدیث اخلاقی پیرامون افلاس
  • افلاس شرکت
❋ ❋ ❋

طرح موضوعاتی جهت تحقیقات بیشتر

تاکنون بحث در این بود که شرکت‌ها، شخصیت حقوقی دارند و این شخصیت حقوقی به لحاظ شرعی قابل‌اعتنا و اعتبار است.

موضوعاتی نیز متناسب با این بحث وجود دارد که باید بحث شوند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱-آیا ربات‌ها و مجسمه‌ها، شخصیت حقوقی دارند؟ ممکن است در آینده ربات‌ها را به‌عنوان شخصیت حقوقی در نظر بگیرند و با آن‌ها معامله کنند. بعضی از رستوران‌ها و کافه‌ها هستند که کارگر آن‌ها ربات است. معمولاً هر مجسمه‌ای، شماره و کدی دارد که تاریخ ساخت، سازنده، محل ساخت، محل نصب و… روی آن حک شده است و سایر بتوان برای آن‌ها شخصیت حقوقی در نظر گرفت.

۲- آیا شرکت‌های یک‌نفری قابل‌تصور هستند یا اینکه حتماً باید سه نفر و بیشتر باشند؟ یعنی شرکتی باشد که شخصیت حقوقی دارد ولی سهامدارش یک نفر باشد.

۳- بحث هوش مصنوعی و اینکه آیا می‌تواند شخصیت حقوقی داشته باشد؟

۴- آیا می‌توان برای شرکت مسئولیت کیفری در نظر گرفت؟ شرکت‌ها مسئولیت مدنی و تعهد مالی دارند. می‌توان از شرکت شکایت کرد و دادخواست علیه او داد، شبیه اینکه می‌توان علیه حزبی شکایت کرد و قابل کیفر است و قاضی می‌تواند حزب را مجازات کند. آیا می‌توان علیه دولت شکایت کرد؟ وقتی از یک نفر طلب دارند و از او شکایت می‌کنند، ممکن است اموال او توقیف شود، اما آیا در شخصیت‌های حقوقی می‌توان اموال دولت را توقیف کرد؟

۵- آیا ربا، خمس، زکات یا احکام مالی دیگر، مربوط به شخصیت حقیقی‌اند یا در شخصیت حقوقی هم قابل‌تصور هستند؟ مثلاً اگر شرکتی از بانک وام گرفت، وام ربوی حلال است یا حرام؟ یا اگر شرکت درآمدی دارد، می‌توان گفت باید خمس بدهد یا زکات واجب است؟ آیا شرکت می‌تواند چیزی را وقف کند یا صدقه بدهد؟ در این صورت واقف یا صدقه دهنده چه کسی است؟

۶- چه زمانی شرکت اهلیت دارد و چه زمانی اهلیت خود را از دست می‌دهد؟ وقتی شرکتی نابود شد، آیا دوباره قابل احیا است؟ در شخصیت حقیقی این امکان وجود ندارد ولی در شخصیت حقوقی بعد از انحلال، می‌تواند دوباره منعقد شود؟

۷- در شخصیت حقیقی تابعیت مطرح است، اما شخصیت‌های حقوقی تابعیت کجا را دارند؟ اگر کسی جرمی مرتکب شود، چنانچه جرم در قم باشد، باید در قم محاکمه شود. اگر شرکتی در افغانستان است و مرتکب جرمی شد، آیا ایران می‌تواند علیه او اقامه دعوا کند؟ یا محل وقوع جرم و محل اموال شرکت متفاوت است، آیا آن اموال توقیف می‌شوند؟

حدیث اخلاقی پیرامون افلاس

سال گذشته بحث در ورشکستگی افراد حقیقی بود و بحث امسال درباره شرکتی است که شخصیت حقوقی دارد و ورشکست شود.

حدیثی اخلاقی درباره افلاس نقل شد که دوباره آن را ذکر می‌کنیم:

«أَ تَدْرُونَ مَا الْمُفْلِسُ فَقِیلَ الْمُفْلِسُ فِینَا مَنْ لَا دِرْهَمَ لَهُ وَ لَا مَتَاعَ لَهُ فَقَالَ الْمُفْلِسُ مِنْ أُمَّتِی مَنْ یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِصَلَاةٍ وَ صِیَامٍ وَ زَکَاةٍ وَ یَأْتِی قَدْ شَتَمَ وَ قَذَفَ هَذَا وَ أَکَلَ مَالَ هَذَا وَ سَفَکَ دَمَ هَذَا وَ ضَرَبَ هَذَا فَیُعْطَی هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ وَ هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ فَإِنْ فَنِیَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ یُقْضَی مَا عَلَیْهِ أُخِذَ مِنْ خَطَایَاهُمْ فَطُرِحَتْ عَلَیْهِ ثُمَّ طُرِحَ فِی النَار». (بحارالانوار ج ۶۹ ص ۶)

مفلّس واقعی این شخص است.

افلاس شرکت

هم شرکتی که در فقه بحث می‌شود و هم افلاس و هم حجر در فقه، هیچ یک محل بحث ما نیست چون بحث ما در ورشکستگی شرکت است. برای آنکه خلط بحث نشود می‌توانیم کلمه افلاس یا حجر را درباره افراد به کار ببریم و کلمه خسارت را درباره شرکت به کار ببریم: الشرکه الخاسره یا شرکت زیان ده.

کلماتی هستند که با افلاس مرتبط‌اند: تفلیس (حاکم یا قاضی حکم داده است که ورشکسته است)، خسارت، تصفیه (شرکتی که ورشکست شده است هیئت تصفیه می‌خواهد تا حساب‌ها را وارسی کند. در آینده بحث خواهیم کرد که تصفیه‌کننده باید شخص باشد یا می‌تواند شرکت باشد)، حجر، هلاک. این کلمات دقیقاً مترادف نیستند اما نزدیک به هم هستند.

ورشکستگی شرکت با ورشکستگی افراد فرق دارد. در افراد ورشکسته کسی است که اموالش کمتر از دیونش باشد، اما ورشکستگی در شرکت‌ها چندگونه تصور دارد: ۱- شرکتی زیان ده است و درآمدی ندارد، ولی سرمایه زیادی دارد و شاید سرمایه‌اش بیش از بدهی‌هایش باشد، ولی سرمایه‌اش روزبه‌روز رشد نمی‌کند. وقتی سهامداران می‌بینند ادامه فعالیت شرکت به نفع آن‌ها نیست، شرکت را ورشکسته اعلام می‌کنند. ۲- اگر دیون شرکتی بیش از سرمایه‌اش باشد.

اگر کسی هیچ سرمایه و موجودی ندارد و بدهکار است، ورشکسته نامیده نمی‌شود بلکه مُعسِر است و در کتاب الاعسار بحث می‌شود و حکم شرعی‌اش این است: «وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَی مَیْسَرَةٍ». (بقره/۲۸۰) ورشکسته آن است که مال دارد اما به‌اندازه دیونش نیست. این شاهد آن است که این کلمات تعریف جامع‌ومانعی ندارند و نمی‌توان تعریف دقیقی ارائه کرد. شاید سرمایه شرکتی بسیار کمتر از دیونش باشد اما آن را ورشکسته ندانیم مثل شرکتی که برند و اعتباری دارد که ارزش زیادی دارد و می‌تواند با فروش آن اعتبار، همه بدهکاری‌هایش را بپردازد.

محل برگزاری