خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۱

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ حجر شرکت، بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در اعتباریات، نقد کلام شهید مطهری

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • اعتباریات
  • عنوان بحث اعتباریات در اصول فلسفه و روش رئالیسم
  • مقدمه شهید مطهری بر کلام علامه طباطبایی
  • نقد کلام شهید مطهری
  • نقطه آغازین اعتباریات
❋ ❋ ❋

اعتباریات

گفته شد که شرکت‌ها امور اعتباری‌اند و شخصیت حقوقی دارند که شخصیت حقوقی نیز امری اعتباری است. به همین مناسبت توضیحی پیرامون اعتباریات مطرح می‌شود.

مردم به خاطر احتیاجات مختلفی که دارند و این احتیاجات متغیر است، امور اعتباری را درست می‌کنند و این امور اعتباری آثار و مقتضیاتی دارند. به‌عنوان‌مثال در گذشته سند مالکیت وجود نداشته است و یا بسیار کم بوده است. ضرورت زیادی هم نداشت که سند تهیه کنند چون ارتباطات مردم کم بود، مثلاً کسی که در شهر قم بود با کسی که در شهر بندرعباس بود ارتباطی نداشت؛ لذا برای خریدوفروش ملک به دو شاهد بسنده می‌کردند؛ اما امروزه احتیاجات گسترده شده و روابط زیاد شده است. کسی که در قم است به‌راحتی خانه‌اش را به کسی که در بندرعباس است می‌فروشد و اگر سند نباشد می‌تواند به دیگری که در مشهد است هم بفروشد و چند نفر دیگر هم بفروشد. برای جلوگیری از مفاسد، سند مالکیت درست شد و باید هم باشد. می‌توان گفت امروزه سند از در شاهد عادل اعتبار بیشتری دارد چون با دو شاهد عادل می‌شد خانه را به چند نفر فروخت. البته در قدیم هم سند بوده است اما نه به این شکل امروزی و بسیار هم کم بوده است.

عنوان بحث اعتباریات در اصول فلسفه و روش رئالیسم

علامه طباطبایی اولین کسی است که بحثی را درباره اعتباریات به‌صورت مستقل در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم مطرح کرده است. هنوز هم اصلی‌ترین بحث درباره اعتباریات همین کتاب است و کسی مطلب جدیدی به آن اضافه نکرده است.

عنوان بحث در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم چنین است: مقاله ششم ادراکات اعتباری. (اصول فلسفه و روش رئالیسم ط-صدرا ج ۲ ص ۱۴۱) علت اینکه علامه طباطبایی چنین عنوانی برگزیده است آن است که بحث قبلی پیرامون علم و تصور و تصدیق است که ادراک هستند.

ادراک مصدر است و گاهی به فاعل اضافه می‌شود و گاهی به مفعول. آیا معنای ادراکات اعتباری، درک اعتباری است یا درک کردن چیزی که اعتباری است؟ مراد علامه طباطبایی مورد دوم است یعنی درک کردن چیزی که اعتباری است. شهید مطهری این‌گونه فهمیده است درک اعتباری است در مقابل درک حقیقی. درحالی‌که مراد علامه این است که گاهی چیزی که حقیقی است درک می‌کنیم مثل فرش و گاهی چیزی که اعتباری است درک می‌کنیم مثل شرکت یا ملکیت. احتمالاً در ذهن شهید مطهری کلام فخر رازی بوده است که تصور و تصدیق اعتباری‌اند چون علم نوی اضافه بین عالم و معلوم است و حال‌آنکه علم واقعیت خارجی است.

مقدمه شهید مطهری بر کلام علامه طباطبایی

شهید مطهری قبل از اینکه کلام علامه طباطبایی را شرح بدهد، مقدمه‌ای را عنوان کرده است. (اصول فلسفه و روش رئالیسم ط-صدرا ج ۲ ص ۱۴۳) ایشان فرموده است: ما احتیاجاتی داریم که متغیر و متنوع هستند و دیده‌ایم که در مناطق مختلف دنیا، مردم دنیا مختلف می‌اندیشند. این بحث باعث شده است که بعضی بگویند عقل مردم متفاوت است، مثلاً عقل مردم شرقی باعقل مردم غربی تفاوت دارد. بعضی گفته‌اند همه‌چیز تجربی است یعنی باید تجربه کنیم که این شخص در کجا متولد و تربیت شده است تا بگوییم چگونه فکر می‌کند. به قائلین این نظریه، علمای طبیعت یا علمای حسی می‌گویند. برخی می‌گویند عقل زاییده تجربیات انسان است. مثلاً در بعضی مناطق دنیا، مردم معتقد به تناقض هستند و آن را محال نمی‌دانند. البته این افراد سرعت انتقال را تناقض خیال کرده‌اند، مثلاً به این شیء، فرش می‌گویند سپس می‌گویند این آهن است. چون سریع حرفش عوض شد، آن را تناقض می‌پندارد. درواقع کسی که قائل به امکان تناقض باشد، تیشه و ریشه خود می‌زند و می‌گویند حرف‌های من اعتبار ندارد. کسی که می‌گوید تناقض قابل‌پذیرش است، درواقع کلام خود را خراب می‌کند. به‌هرحال می‌دانیم که نباتات، حیوانات و انسان‌ها طبق محیط و شرایط خود زندگی می‌کنند و نظریه داروین هم بر همین اساس بوده است. همین مسئله هم عقل و تفکرات آن‌ها را تنظیم می‌کند. شهید مطهری می‌فرماید: اصل این حرف صحیح است ولی نتیجه‌ای که از آن گرفته شده است نادرست است. اینکه عقل داریم و این عقل با زندگی پیش می‌رود یا اینکه عقل با زندگی پدید می‌آید، اختلاف چند هزارساله است. بعضی همه‌چیز را حس و تجربه و مادیات می‌دانند و افکار و اندیشه را زاییده آن می‌دانند ولی بعضی می‌گویند مسائل ماوراء طبیعت در تفکرات تأثیر دارد.

نقد کلام شهید مطهری

این فرمایش شهید مطهری به‌صورت موجبه جزئیه صحیح است اما به‌صورت موجبه کلیه صحیح نیست؛ یعنی این کلام که تمام اعتباریات بر اساس احتیاجات و تغییرات بوده است، صحیح نیست اما اینکه زندگی باعث شده است بعضی مفاهیم اعتباری درست شوند، صحیح است.

اعتباریاتی داریم مانند علیت و معلولیت که وجود خدا را با آن اثبات می‌کنیم. علت و معلول واقعی‌اند اما علیت و معلولیت اعتباری‌اند. این به خاطر تغییرات زندگی و شرایط نبوده است و در هر شرایطی علیت و معلولیت صحیح است و در همه جای دنیا آن را می‌پذیرند و بر اساس آن وجود خدا را اثبات می‌کنند.

اشکال دیگر آنکه کلمه حس و تجربه در مناطق مختلف دنیا معانی مختلفی دارد. مثلاً در ایران حس یعنی ادراکی که از شیء مادی پیش می‌آید، درحالی‌که در اروپا و در امریکا معنای دیگری دارد. وقتی در کتابی نوشته است علمای حسی انگلستان چنین گفته‌اند، به معنای حس در ایران نیست. در امریکا حس، شامل عقل هم می‌شود و ریاضیات را حسی می‌دانند.

نقطه آغازین اعتباریات

علامه طباطبایی می‌فرماید: نقطه آغاز اعتباریات از اینجا است که ادبیات و هنر اگر تأثیری بیشتری از عقل نداشته باشند، تأثیر کمتری ندارند. (اصول فلسفه و روش رئالیسم ط-صدرا ج ۲ ص ۱۵۷)

به‌عنوان‌مثال امام خمینی چون فیلسوف بود، سعی داشت تا با حرف‌های عالمانه و عاقلانه مردم را به شورش درآورد اما در مناطق دیگری یک شعر یا یک عکس مردم را به شورش درمی‌آورد و مورد دوم بیشتر است. گاهی اموری که حقیقی نیستند تأثیر بیشتری دارند. مثلاً کل شاهنامه چنین است یا دیوان حافظ چنین است. شاهنامه رزمی و دیوان حافظ بزمی است. افراد زیادی به خاطر یک شعر از حافظ، عاشق شده‌اند. نمونه‌های دیگری نیز فراوان است. امور عقلی، حقیقی و تغییرناپذیرند اما امور ادبی تأثیر کمتری از عقل ندارند بلکه تأثیر بیشتری دارند، درعین‌حال اعتباری‌اند. انقلاب صنعتی اروپا امری حقیقی بود که به خاطر رنسانس که انقلاب ادبی بود به وجود آمد. گاهی امور اعتباری و ادبی مثل کنایه، استعاره و تشبیه موجب انقلابی حقیقی می‌شوند و امور اعتباری زیربنا و امور حقیقی روبنا می‌شوند.

محل برگزاری