خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۰

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ مراتب حجر، حجر جاهل، حجر هاذل

مباحث مطرح شده در این جلسه:
مراتب حجر
حجر جاهل
حجر هازل
حجر ناسی

❋ ❋ ❋

مراتب حجر
حجر، امری تشکیکی است؛ گاهی محجور در مطلق تصرفات است، گاهی محجور در تصرفات مالی است و گاهی محجور در بعض تصرفات مالی است. مجنون در مطلق تصرفات، محجور است، سفیه فقط در تصرفات مالی محجور است و راهن محجور از بعض تصرفات مالی در مال مرهون است، یعنی محجور از بیع مرهون است.

حجر جاهل
یکی از اسباب حجر، جهل است که جاهل نسبت به بعض تصرفات محجور می‌شود. توضیح آنکه کلمه جهل گاهی در مقابل علم است، گاهی در مقابل حلم است و جهالت را به معنای حماقت به کار می‌برند و گاهی در مقابل عقل است مانند کتاب العقل و الجهل در اصول کافی. شاعر می‌گوید: «أَلاَ لاَ یَجْهَلَنّ أَحَدٌ عَلَیْنَا، فَنَجْهَلَ فَوْقَ جَهْلِ الجَاهِلِیْنَا». جهل در این شعر به معنای حماقت است. در کتاب‌های فقهی معمولا جهل را در مقابل علم قرار می‌دهند و بحث می‌کنند که در چه مواردی جهل، عذر است و در چه مواردی جهل، عذر نیست.
اعتقادات بر دو قسم است: واجب مطلق و واجب مشروط. اصول دین پنج‌گانه معروف، واجب مطلق هستند که جهل در آن‌ها عذر نیست؛ اما اصول دین مانند جبر و اختیار، قضا و قدر، عرش و… واجب مشروط هستند که جهل در آن‌ها عذر است. معروف است که خوارج جاهل بودند اما معذور نیستند چون امامت واجب مطلق است.
در فروع دین، حدیث رفع ما لا یعلمون می‌فرماید: جهل، عذر است اما در همه فروع دین نیست. مثلاً مواردی در احکام وجود دارد که جهل، عذر نیست مانند حرمت زنا، حرمت ربا و وجوب نماز؛ این احکام از ابتدای نبوت رسول اکرم بوده است. مواردی هم وجود دارد که جهل، عذر است. مثلاً در باب حدود گفته شده است که «تدرء الحدود بالشبهات» که دلالت دارد که در حدود، جهل عذر است چون جهل نوعی شبهه است. به‌عبارت‌دیگر در فقه و اصول گفته شده است علم از مراتب تنجیز احکام است یعنی احکام برای جاهل فعلی است اما تنجز نیافته است.
عقلاء در همه جای دنیا می‌پذیرند که اعلام احکام به معنای به گوش همه رساندن نیست؛ وقتی می‌خواهند سندی را رسمی کنند، در روزنامه رسمی یا در تلویزیون اعلام می‌کنند و اگر کسی بگوید من نشنیدم، نمی‌پذیرند. یا وقتی در کشوری مواد مخدر ممنوع است و جرم دارد، اما در کشور دیگری ممنوع نیست، اگر کسی از آن کشور وارد شود و مواد مخدر داشته باشد، نمی‌تواند بگوید من نمی‌دانستم و او را دستگیر می‌کنند چون ورود به کشور دیگر به معنای پذیرش قانون آن است. همین‌که اعلام عمومی شد، کفایت می‌کند و جهل، عذر نخواهد بود. حکم شرعی که اعلام عمومی شد، جاهل معذور نیست اما اگر اعلام عمومی نشد، جاهل معذور است.
مواردی هم جهل، نسبت به تصرفات، عذر است. اگر کسی چیزی را فروخت، چنانچه بایع در ما انتقل عنه تصرف کند، فسخ عملی است و چنانچه در ما انتقل الیه تصرف کند، اسقاط خیار است. اگر جاهلانه به‌جای تصرف در ما انتقل عنه، در ما انتقل الیه تصرف کرد، آیا جهل سبب می‌شود که تصرف او نافذ نباشد یا تصرفش نافذ است؟
اگر کسی به مدت خیار جهل داشت، آیا تصرفش نافذ است؟ اگر کسی به ثمن یا مثمن جهل داشت، آیا تصرفش نافذ است؟ در این موارد مرتبه ضعیفی از حجر وجود دارد.

حجر هاذل
یکی دیگر از اسباب حجر، هزل و شوخی یا عدم جدّ است. اهل سنت می‌گویند در نکاح و طلاق، شوخی و جدی فرق ندارد، اما شیعه در مواردی عقد شوخی را نافذ نمی‌داند و در مواردی نافذ می‌داند.

حجر ناسی
نسیان هم از اسباب حجر است که در مواردی عذر آور است و در مواردی موجب عذر نیست. مثلاً در روزه، اگر کسی فراموش کند روزه است و چیزی بخورد، نسیان عذر است یعنی این تصرف کالعدم است و نافذ نیست؛ اما در باب ضمانات یا بعض محرمات احرام، تصرفات ناسی نافذ است.

محل برگزاری