خارج اصول (مفاهیم، عام و خاص) حرم‌مطهر ۱۴۰۱

درس خارج اصول استاد عابدی

دلالت سیاق، انواع دلالت سیاق در کلام

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • نمونه‌ای دیگر از قرینه سیاق در قرآن کریم
  • انواع دیگری از قرینه سیاق
❋ ❋ ❋

دلالت سیاق آن است که کلامی به قرینه قبل و بعد، معنایی غیر از معنای ظاهر بشود مگر آنکه دلیلی برخلاف آن باشد.

نمونه‌ای دیگر از قرینه سیاق در قرآن کریم

آیه شریفه می‌فرماید: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ». (آل عمران/۱۸۸)
بسیاری از علما به آیه استناد کرده‌اند که اگر کسی دوست داشته باشد از او تعریفی شود که لایق آن تعریف نیست، مخلد در جهنم است. لکن اگر قرینه سیاق را در نظر بگیریم، احتمالاً معنای آیه‌این نیست. احتمالاً به قرینه سیاق، بحث آیه‌این است که وقتی به اهل کتاب می‌گویند نشانه‌های پیامبر آخرالزمان در کتاب‌های شما چیست؟ آن‌ها حرف را عوض می‌کنند و می‌گویند چیزی در کتاب ما وجود ندارد یا اینکه فقط نام فارِقلیط آمده است و معلوم نیست که همان محمد باشد. چنین شخصی حقیقت را نگفته است و اوصاف رسول خاتم را بیان نکرده است درعین‌حال انتظار دارد به خاطر چیزی که گفته است، از او تعریف شود. این شخص کافر است اولاً، اوصاف رسول خدا را کتمان کرده است ثانیاً و موجب ضلالت دیگران می‌شود ثالثاً، لذا مخلد در جهنم است. اینکه مؤمن مخلد در جهنم نیست، قرینه خوبی است که معنای آیه چیزی که در ابتدا گفته شد، نیست.

انواع دیگری از قرینه سیاق

در قرائن سیاق قبل و بعد کلام در نظر گرفته می‌شود، ولی همه قرینه سیاق این نیست بلکه گاهی باید شرایط زمان و مکان را در نظر گرفت. به‌عبارت‌دیگر سیاق مربوط به آن است که مقصود متکلم چیست و مقصود متکلم اصلاً ربطی به لغت و ادبیات ندارد.
اینکه آیه‌ای را در مکه نازل شده است یا در مدینه، قرینه مکانی است که نوعی از قرینه سیاق است.
به‌عنوان‌مثال ملموس لبن در عراق به معنای شیر است اما در اردن به معنای ماست است. سوره‌هایی که مصدّر به حروف مقطعه هستند، معمولاً سور مکی‌اند مگر یکی دو سوره مثل بقره. سوره‌هایی که احکام فقهی دارند، مدنی هستند و سوره‌هایی که مسائل اعتقادی دارند، مکی هستند. آیاتی که طولانی‌اند، مدنی هستند و آیاتی که کوتاه هستند، مکی هستند. آیاتی که درباره ابلیس است، مکی و آیاتی که درباره شیطان است، مدنی هستند. این قراین، قرینه سیاق هستند.
نوعی از دلالت سیاق، آهنگ کلام است. مثلاً: حسن آمد، خبر است اما، حسن آمد؟ استفهام است. کلامی که در آخر آن صدا بالا می‌رود و یک‌دفعه قطع می‌شود، قرینه بر استفهام و انشاء است. آهنگ کلام معنای کلام را روشن می‌کند.
نوعی از قرینه سیاق آن است که گاهی با کسی که کلام را می‌فهمد و اهل همان زبان است، صحبت می‌کند که در این صورت کلمات با نرمی و لطافت ادا شده و اشاره دست کمتر است؛ اما گاهی با کسی که اهل آن زبان نیست، حرف می‌زند مثلاً با کسی که هندی است، فارسی حرف می‌زند. در این صورت کلمات با شدت و حدت زیاد ادا شده و اشارات زیادی دارد.
اگر یک نظامی کلامی را بگوید بااینکه همان کلام را غیرنظامی بگوید، تفاوت خواهد داشت. احتمال جدّ و عدم هزل در کلام نظامی بیشتر از غیرنظامی است.
کلام رهبر یا غیر رهبر، کلام پدر به فرزند با غیر پدر، کلام معلم با غیر معلم فرق می‌کند. جایگاه گوینده کلام، معنای کلام را روشن می‌کند که قرینه سیاق است.
«ادخل» فعل امر است و دلالت بر وجوب می‌کند ولی وقتی کسی درب خانه‌اش به دیگری می‌گوید «ادخل»، به معنای وجوب نیست، بلکه به معنای آن است که می‌توانید، داخل شوید.
مواردی هست که باید بین دعا و غیر دعا، بین دعا و مناجات فرق گذارد. مناجات غیر از دعا است و باید طور دیگری معنا شود. در دعا نیز نسبت به خدای متعال و نسبت به غیر خداوند باید فرق قائل شد و به گونه دیگری معنا کرد.
مخاطب کلام در فهم معنای کلام، تأثیر دارد. در اصول گفته شده است که وقتی کسی به دیگری گفت: اسقنی، اگر علو داشته باشد دلالت بر وجوب می‌کند و اگر علو نداشته باشد، دلالت بر استدعا می‌کند، اما اسقنی در نماز استسقا معنای دیگری دارد. «طلقتم النساء» درباره پیامبر و درباره غیر پیامبر فرق دارد، مثلاً صیغه طلاق پیامبر با غیر پیامبر متفاوت است.

محل برگزاری