مباحث مطرح شده در این جلسه:
- دلالت سياق ابتدای سوره و انتهای آن
- دلالت سیاق در هماهنگی ابتدای سوره با مضمون سوره
دلالت سیاق ابتدای سوره و انتهای آن
یک نوع دلالت سیاق این است که اول و آخر آیات قرینه یکدیگرند که به نمونههایی از آن اشاره میشود:
۱- ابتدا و انتهای سوره بقره خیلی باهم مرتبطاند؛ اول سوره صحبت در مورد متقین است و پایان سوره هم بیان میکند که متقین کسانی هستند که اعتقاداتشان درست باشد و ایمان به خدا و رسول خدا داشته باشند.
در ابتدای سوره درباره ایمان به غیب است و انتهای سوره هم درباره ایمان به خداوند و ملائکه است که ایمان به غیب محسوب میشود.
ابتدای سوره بقره میفرماید: «یقیمون الصلاة»، در انتهای سوره میفرماید: «سمعنا و اطعنا»، یعنی گوش دادیم و اطاعت کردیم. اطاعت از خداوند و رسول و گوش دادن کلام آنها به نمازخواندن است.
در ابتدای سوره فرموده است: «و بالآخرة هم یوقنون»، در آخر سوره میفرماید: «غفرانک ربنا و إلیک المصیر». این دو آیه معاد را بیان میکنند که خدایا ما را ببخش ما بهسوی تو میآییم. منظور اینکه مطالبی را که اول سوره بیان نموده به یک نحوی آن را در آخر سوره بیان نموده است.
۲- در ابتدای سوره واقعه میفرماید مردم سه دستهاند، همین سه دسته را آخر سوره به نحو دیگری بیان نموده است.
۳- شروع سوره مؤمنون با «قد افلح المؤمنون» است و پایان آن «لایفلح الکافرون» است، یعنی اول سوره فلاح مؤمنین را بیان نموده است و آخر سوره عدم فلاح کافرین را.
۴- اول سوره دخان «حم و الکتاب المبین» است و آخر سوره «إنمایسرناه بلسانهم لعلهم یتذکرون» است، یعنی اول سوره فرموده است قرآن مبین و آشکار است و آخر سوره فرموده است قرآن را آسان کردیم یعنی معنای آن آشکار است.
۵- در ابتدای سوره یوسف میفرماید «نحن نقص احسن القصص»، آخر سوره آمده است: «لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب»، یعنی اول و آخر سوره با قَصَص است.
دلالت سیاق در هماهنگی ابتدای سوره با مضمون سوره
یک نوع دلالت سیاق این است که اول سوره با مضمون و محتوای سوره مرتبط است.
۱- اول سوره مائده میگوید «اوفوا بالعقود» و تمام سوره مائده در مورد پیمانهای خدا و خلق است. اول سوره میگوید به عهد خود وفا کنید و منظور عهد بین خلق و خدا است: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌ مُبین» مراد از پیمان الهی همین است یا مثلا خداوند پیمان گرفته است که حج بروید، جهاد کنید، نماز بخوانید، یا سه بار در این سوره ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که مراد از عهد و پیمان همینهاست.
۲- اول سوره نور میفرماید: «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَرُون»؛ فرضنا به معنای واجبات و تکالیف است. سپس در سوره نور، حد زنا، حد قذف، داستان إفک، داستان خانههایی که از آنها میشود چیزی خورد، بحث محرم و نامحرم آمده است. اول سوره فرضنا آمده و محتوای سوره هم راجع به فرائض است.
۳- در سوره اسراء میفرماید: «وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا». چه ربطی بین احسان به پدر و مادر و عبادت خداوند است؟ احتمال دارد چون خداوند متعال سبب خلقت است و پدر و مادر هم در خلقت نقش دارند لذا عبادت خدا و احسان به پدر و مادر را باهم ذکر کرده است. البته نقش خداوند با بقیه قابلمقایسه نیست؛ اما بههرحال پدر و مادر در خلقت نقش دارند به همین علت است که این دو را کنار هم آورده است.
۴- اسمعی میگوید من این آیه قرآن را «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَهُ غفور رحیم» بر یک عرب بیسواد خواندم. عرب گفت: این کلام چه کسی بود؟ گفتم: کلام خدا. گفت: خداوند اینگونه حرف نمیزند. اگر خداوند غفور و رحیم است که نمیگوید دست دزد را ببرید. سپس گفت: بروید قرآن بیاورید وقتی قرآن را نگاه کردیم دیدیم آخر آیه عزیز حکیم است نه غفور رحیم. عزیز یعنی کسی که زور دارد و کسی که زور دارد میتواند بگوید دست دزد را ببرید ولی غفور و رحیم به معنای بخشنده است و کسی که بخشنده باشد که نمیگوید دست دزد را ببرید. اسمعی میگوید: به عرب گفتم تو خیلی باسواد هستی کجا درس خواندی؟ گفت: من هیچ سوادی ندارم. گفتم: پس از کجا متوجه شدی قرآن را اشتباه قرائت کردم؟ گفت: ذوق عربی همین را میگوید. یعنی ذوق عرب بیسواد این را متوجه شد که باید صدر و ذیل آیه باهم همخوانی داشته باشد.
۵- کسی میگوید کنار یک عرب این آیه را خواندم: «فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَهَ غفور رحیم»، اگر لغزش پیدا کردید، بعدازاینکه بینات آمد بدانید که خداوند غفور و رحیم است. عرب گفت اینکه خواندی کلام خدا نیست. گفت: قرآن را بیاورید. دیدیم آخر آیه عزیز حکیم است نه غفور رحیم. به عرب گفتم: از کجا متوجه شدید که قرآن را اشتباه خواندم، گفت: اول آیه زللتم آمده است، یعنی بلغزید لذا اگر غفور رحیم بود تجری میشد، یعنی اگر گناه کردی بگو خدا بخشنده است و جرئت بر گناه در تو زیاد میشود. باید گفت که اگر مرتکب گناه شدی بدان که خداوند گوش تو را میگیرد. یعنی حواست را جمع کن تا گناه نکنی. عرب از زللتم فهمید که باید عزیز حکیم باشد نه غفور رحیم.
انواع و اقسام دلالت سیاق زیاد است: آیه به قرینه آیه قبلی، آیه به قرینه کلمه قبلی، آیه به قرینه سوره قبلی، به قرینه آیه و سوره بعدی، به قرینه صدر و ذیل آیه. شاید انواع دلالت سیاق بیش از بیست نوع باشد. مواردی که در این هفته گفته شد مثال بودند و هفته آینده ضوابط و شرایط دلالت سیاق را بیان خواهم نمود.