- بیانات استاد بمناسبت آغاز سال تحصیلی و سالروز ورود حضرت معصومه سلام ﷲ علیها به شهر قم
مباحث مطرح شده در این جلسه:
- جواز بیع و تخصیص ربا از آن
- رباخواری یهودیان و مشرکین
- نکته ادبی در کتابت کلمه ربا
- تصریح قرآن به رباخواری یهودیان
- شواهد نهی رباخواری در تورات
جواز بیع و تخصیص ربا از آن
وقتی بهصورت کلی بیع را جایز میدانیم در مواردی جایز نیست و یکی از موارد استثنا، ربا است. ربا نوعی بیع است که تخصیص خورده است و حرام است و ربا استثنایی در بیع است. مثلاً اگر کسی خواست معامله صرف کند و به طلافروشی رفت که طلا بدهد و طلا بگیرد؛ حین معامله اگر موبایلش زنگ خورد و از مغازه بیرون رفت، تأخیر ترک قبض در بیع صرف و سلم است که هم حرمت تکلیفی دارد و هم حرمت وضعی یعنی استثنایی در بیع است.
رباخواری یهودیان و مشرکین
در زمان جاهلیت مشرکین رباخوار بودند و یهودیان از همه بیشتر ربا میخوردند. ربا در آن زمان اینگونه بود که کسی به دیگری پول قرض میداد و میگفت فلان مقدار سود میخواهم. گاهی اوقات غریم نمیتوانست در موعد مقرر پول را پس بدهد. طلبکار و بدهکار میگفت: ازیدک فی الاجل زد فی الثمن. عصر روا این بود که در جاهلیت اتفاق میافتد.
نکته ادبی در کتابت کلمه ربا
در ادبیات گفته شد که اگر اصل الف، واو بوده باشد الف نوشته نمیشود ولی اگر اصل الف، یاء بوده باشد یاء نوشته میشود. مثلا رمی، رما خوانده میشود اما غزو، غرا نوشته میشود. اما کلمات استثنا شدهاند مانند کلمه ربا که اصل آن ربو است و باید ربا نوشته شود اما در قرآن بهصورت ربوا نوشته شده است. مانند صلاة که بدون پسوند و پیشوند بهصورت صلوة نوشته میشود. کلمات زکوة و غدوة نیز همینطور هستند.
البته در روایات، فقه و غیره باید بهصورت ربا نوشته شود اما در قرآن بهصورت ربوا نوشته شده است. این بحث در پایان شرح شافیه و شرح نظام ذکر شده است.
تصریح قرآن به رباخواری یهودیان
قرآن صریح در این است که یهودیان رباخوار بودهاند: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا». (نساء/۱۶۰-۱۶۱)
یهودیان از رباخواری نهی شده بودند ولی باز ربا میگرفتند.
شواهد نهی رباخواری در تورات
۱. سفر لاویان باب ۲۵ آیه ۳۵-۳۷: و اگر بردارت فقیر شده نزد تو تهیدست باشد او را مثل غریب و مهمان دستگیری نما تا با تو زندگی نماید. از او ربا و سود مگیر و از خدای خود بترس تا برادرت با تو زندگی نماید. نقد خود را به او به ربا مده و خوراک خود را به او به سود مده.
۲. سفر خروج باب ۲۲ آیه ۲۵: اگر نقدی به فقیری از قوم من که همسایه تو باشد قرض دادی مثل رباخوار با او رفتار مکن و هیچ سود بر او مگذار.
این دو عبارت صریح در نهی از رباخواری است. علت اینکه یهودیان ربا میخوردند این است که یهودیان میگویند این دو آیه میگوید از برادرت سود نگیر یعنی یهودی از یهودی ربا نگیرد. مثلاینکه در ده فرمان موسی آمده است که آدم نکش ولی صهیونیستها میگویند یهودی آدم است و بقیه آدم نیستند لذا اینقدر آدم کشی میکنند.
«ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ» (آل عمران/۷۵) یعنی یهودیان مال مسلمانان را میخورند و میگویند مال مسلمین برای ما حلال است.
پاسخ میدهیم که قرآن فرموده است ربا برای یهودیان بهصورت مطلق حرام است و از هیچکس نباید ربا بگیرند.
در قرن هجدهم زنی در منطقه بحرالمیت نان میپخت و به فرزندش گفت به صحرا برو و هیزم بیاور. فرزند او در بیابان خمری پر از کتاب پیدا کرد و آورد و زن از آن کتابها در تنور میریخت. باقیمانده آن کتابها به دست علما افتاد که آن را به نام مخطوطات بحرالمیت چاپ کردند. عنوان یکی از آن کتابها «فرعون یکتب سفر الخروج» است یعنی فرعون این کتاب را نوشته است.
ثانیاً دین یهودی دینی بسته است و کسی اجازه یهودی شدن ندارد و خود را فرزند خدا میدانند. در روایات گاهی که میگویند یهودی آمد خدمت پیامبر یا امام، مراد مسیحی است زیرا مسیحیان خود را یهودی میدانند ولی یهودیها مسیحیها را یهودی نمیدانند.
یهودیان مانند مسیحیان، خاخام را مثل پاپ معصوم میدانند. اعتقاد مسلمانان آن است که امام معصوم است ولی نمیتواند خلاف قرآن حرف بزند. مسیحیان و یهودیان میگویند خاخام و پاپ میتوانند برخلاف تورات و انجیل حرف بزنند. خاخامهای یهودی میگویند اشکالی ندارد که یهودی از یهودی و غیر یهودی ربا بخورد درحالیکه این خلاف تورات است.
مشرکین مکه از یهودیها رباخواری را یاد گرفتند. در المفصل فی التاریخ الجاهلی تالیف جوادعلی این مطلب توضیح داده شده است.