مباحث مطرح شده در این جلسه:
- دلایل اصاله البرائه
- حدیث رفع
- بررسی احمد بن محمد بن یحیی
- دلایل توثیق و اشکالات آیتﷲ خویی
اصالة البرائة
حدیث رفع
بحث در حدیث رفع است که استدلال بر برائت شده است و شاید بهترین دلیل برائت باشد.
بررسی احمد بن محمد بن یحیی
در سند حدیث احمد بن محمد بن یحیی عطار قمی است که برخی او را مجهول دانسته و برخی او را موثق میدانند. وی روایات زیادی را نقل کرده است.
آیتﷲ خوبی در معجم رجال الحدیث میفرماید: ایشان ضعیف است لذا سند حدیث ضعیف است.
مامقانی در تنقیح المقال تصریح دارد که احمد بن محمد بن یحیی موثق است.
دلایل توثیق و اشکالات آیتﷲ خویی
چهار دلیل برای وثاقت احمد بن محمد بن یحیی ذکر شده است که آیتﷲ خویی آنها را نقد نموده است: (معجم رجال الحدیث ج ۳ ص ۱۲۱)
۱. احمد بن محمد بن یحیی را شیخ اجازه دانستهاند. شیخ طوسی فرموده است: له منه اجازه. (رجال الطوسی جماعه المدرسین ص ۴۱۱) برخی گفتهاند کسی که اجازه میدهد، باید خودش موثق باشد.
آیتﷲ خویی فرموده است: افرادی هستند که اجازه دادهاند درحالیکه موثق نبودهاند. بهعنوانمثال برخی از علمای عامه به آیتﷲ مرعشی نجفی اجازه داده بودند.
این پاسخ صحیح نیست. مراد شیخ طوسی آن نیست که احمد بن محمد بن یحیی شیخ اجازه است. کسانی که آیتﷲ مرعشی نجفی نیز اجازه داده بودند، شیخ اجازه نبودند. شیخ الاجازه مثل ابان و صفوان و بزنطی است که میفرمودند چه کسی حق نقل دارد و چه کسی حق نقل ندارد.
۲. افرادی مثل شهید ثانی یا شیخ بهایی، احمد بن محمد بن یحیی را توثیق کردهاند.
خویی فرموده است: توثیقات شهید ثانی (قرن دهم) و شیخ بهایی (قرن دهم و یازدهم) حدسی هستند و ما توثیق حسی لازم داریم و توثیقات حدسی برای ما مفید نیست؛ بله برای خودشان یا مقلدینشان مفید است.
۳. سیرافی یا ابن نوح: کتابهای حسن و حسین بن سعید اهوازی را معتبر و معتمد میدانیم. این دو برادر ۳۰ کتاب دارند که تقریباً همه آنها فقهی هستند. دو سند ذکر کرده است که در یک سند احمد بن محمد بن یحیی آمده است. برخی گفتند چون سیرافی به این دو سند اعتماد کرده، پس مورد اعتماد وثوق است.
آیتﷲ خویی فرموده است: این دلیل صحیح نیست چون دو سند است و شاید سیرافی آن سندی که احمد بن محمد بن یحیی در آن نیست را معتبر میداند و سند دیگر مؤید آن است.
۴. احمد بن محمد بن یحیی موثق است زیرا علامه حلی در موارد زیادی احادیثی را که در سند آنها احمد بن محمد بن یحیی هست، صحیحه دانسته است و معلوم است که نزد علامه حلی موثق است.
آیتﷲ خویی فرموده است: اولاً توثیقات علامه حلی حدسی است نه حسی.
ثانیاً افرادی مثل شیخ مفید علامه حلی طرفدار اصاله العداله هستند؛ یعنی هر مسلمانی عادل است و فاسق بودن، دلیل میخواهد، لذا وقتی علامه کسی را عادل میداند شاید از باب اصاله العداله است و ما این اصل را قبول نداریم؛ بنابراین توثیقات علامه حلی که شاید بر اساس اصل عدالت باشد برای ما اعتبار ندارد.
ثالثاً باید فرق بگذاریم بین اینکه علامه حلی حدیثی را صحیح میداند و در سندش احمد بن محمد بن عیسی هست و اینکه بگوید احمد بن محمد بن یحیی موثق است. آنچه برای ما مفید است این است که علامه حلی، احمد بن محمد بن یحیی را ثقه بداند. اینکه حدیثی را صحیحه بداند شاید بر اساس آن باشد که قرائنی بر صدق حدیث هست نه آنکه راوی ثقه است. بین اعتماد به کلام و اعتماد به شخص فرق است.
