خارج فقه (خیارات) حرم مطهر ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

نقد نظر شیخ طوسی

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: بحث در مورد این بود که آیا انسان در زمان خیار مالک می¬شود یا خیر؟ بعباره اخری عقد علت تامه ملکیت است یا این که عقد به اضافه انقضاء خیار موجب مالکیت مشتری می¬شود؟
ظاهر بحث¬هایی که داریم همین مسئله است، اما واقعیت اینست که این¬ها بحث از تحدید مالکیت است، یعنی آیا می¬شود مالکیت مردم را محدود کنیم یا این که مالکیت قابل محدود کردن نیست. محدودیت هم چند نوع است، گاهی محدودیت از جهت تصرف و گاهی محدودیت از جهت زمان. به عنوان مثال در اطراف اماکن نظامی، محدودیت ارتفاع برای ساخت و ساز قائل می¬شوند و این همان محدود کردن مالکیت انسان می¬باشد. یا مثلا کسی چیزی را بفروشد ولی مدت ملکیت آن برای بایع یک ساله باشد و … الغرض این که کشف حکم این گونه مباحث از این مسئله استنباط و استخراج می¬شود.
بحث این بود که شیخ طوسی فرموده است انسان در زمان خیار مالک نمی¬شود، در مقابل مشهور معتقدند در زمان خیار مالک می¬شود.

نظر شیخ انصاری در فتوای شیخ طوسی: شیخ انصاری بحث مفصلی در این باره دارد که آیا این نسبت به شیخ طوسی درست است یا خیر؟ می¬توان شواهد خیلی زیادی از فرمایشات شیخ طوسی پیدا نمود که شیخ مخالف مشهور نیست و او هم معتقد است که در زمان خیار مشتری مالک می¬شود. اما ظاهر برخی کلمات دیگر شیخ اینست که انسان در زمان خیار مالک نمی¬شود. شیخ انصاری چند راه حل برای این که چگونه می¬توان کلمات شیخ طوسی را جمع نمود، در مکاسب مطرح نموده است.

راه حل استاد عابدی برای کشف فتوای شیخ طوسی: لیکن ما راه دیگری را بیان می¬نماییم. یک احتمال اینست که بگوییم شیخ طوسی در کتب مختلف، آرای متفاوتی دارد. معروف اینست که کتاب نهایه¬ی شیخ طوسی کتاب فتوایی است و آرا اصلی ایشان در این کتاب است (بر خلاف کتاب خلاف و مبسوط) و این مطلب از فرمایشان آیت‌ﷲ بروجردی هم به دست می¬آید. اما صاحب جواهر در بحث وجوب سوره در نماز، و این که آیا می¬توان در نماز یک سوره کامل را نخواند و فقط بخشی از یک سوره را خواند (که ضرورت مذهب شیعه بر اینست که باید یک سوره کامل خواند) مرحوم صاحب جواهر فرموده است کتاب نهایه شیخ طوسی کتاب فتوایی نیست زیرا شیخ طبق مذهب اهل سنت فتوی داده است و باید گفت شیخ فقط روایات را نقل نموده و بنا نداشته طبق آن فتوا بدهد.
مضاف برا این که ظاهرا کتاب نهایه اولین کتاب شیخ طوسی است و شیخ بعد از نهایه، خلاف و مبسوط را نوشته است. بنابراین اگر کسی بخواهد فتوای نهایی شیخ را بداند باید به خلاف و مبسوط رجوع کند.
اگر کسی این مطالبی را که گفتیم بپذیرد، نتیجه می¬شود که می¬توان گفت شیخ طوسی مخالف با مشهور نیست.

شیوه مطلوب بررسی مسـئله: شیخ انصاری در مکاسب یازده دلیل بر قول مشهور که مشتری در زمان خیار مالک می¬شود ذکر نموده است و چند دلیل هم بر نظر مخالف آورده است و شیخ از یازده دلیل دو دلیل را پذیرفته و بقیه را هم رد کرده است. اما بهتر است مسئله را این گونه مطرح نماییم که بگوییم اصل اولی در مسئله اینست که نظر شیخ طوسی درست است نه نظر مشهور. یعنی اگر دست ما از دلیل کوتاه شد باید بگوییم حرف شیخ طوسی طبق قاعده است و انسان در زمان خیار مالک نمی¬شود و دلیل هم مواردی م انند استصحاب است. اما وقتی عقد و خیار تمام شد، آن وقت قطعا مبیع در ملک مشتری وارد شده است.
لیکن اگر سراغ ادله اجتهادی برویم، شیخ انصاری ابتدا سراغ آیات شریفه¬ی قرآن رفته است. سه آیه¬ی شریفه به این بحث مربوط می¬شود: آیه اوفوا بالعقود، آیه احل ﷲ البیع و آیه تجاره عن تراض. شیخ به این سه آیه استدلال نموده که هر عقدی لازم است و این که در زمان خیار آثار عقد بر عقد بار می¬شود. بعباره اخری انسان در زمان خیار مالک می¬شود اما با توجه به این که در روایات صحیحه داریم «اوفوا بالعقود» به معنای «اوفوا بالعهود» است و عقد به عهد معنی شده است و عهد هم غیر از عقد است. عقد یعنی معاملات و عهد هم پیمانهایی ماننده وعده است.
آیه اوفوا بالعقود هم قبل از آیه و هم بعد از آیه مربوط به بحث نبوت است و ربطی به معاملات ندارد و این روایات هم دلالت بر این است که این آیه هیچ ربطی به معاملات ندارد و باید از آیات دیگر بهره برد. در آیه احل ﷲ بیع، ظاهر اینست که خداوند بیع را حلال نموده و باید دید در عرف مردم چه انتظاری از بیع دارند و خداوند آن را حلال نموده است. عرف انتظار دارد که مشتری با بیع مالک مبیع شود و خداوند این را امضا نموده است. لازمه¬ی جواز تصرف هم مالک بودن است.
بهتر است بگوییم اصل عملی چه می¬گوید، بعد هم سراغ آیات برویم و در نهایت با دو آیه حلیت بیع و تراضی حکم مسئله را کشف کنیم ولی شیخ این گونه بحث نکرده است.

محل برگزاری