مباحث مطرح شده در این جلسه:
نشانههای بلوغ: احتلام
ادله نشانه بلوغ بودن احتلام
احتلام در دختران
یک بخش تجارت درباره انحلال شرکت یا ورشکستگی است. ورشکستگی یا درباره یک شخص است و یا درباره یک شرکت است. در احکام ورشکستگی به سراغ احکام حجر و افلاس در فقه رفتیم. اولین مطلب در فقه در کتاب الحجر این است که شش گروه محجور هستند و اولین آنها صبی است. بعداً این را مطرح میکنیم که چرا شیخ انصاری در شرایط متعاقدین، بلوغ و عقل را بحث نکرده است. تا کسی به سن بلوغ نرسیده است محجور و ممنوع از تصرف است. بلوغ یک امر شرعی نیست بلکه امری عرفی است و همینکه انسان در طبیعت خود به حدی از رشد برسد، به او بالغ میگویند. شرع نشانههایی برای بلوغ ذکر کرده است مانند روییدن موی خشن، احتلام، حائض یا حامله شدن، سن ۱۵ سالگی و…
نشانههای بلوغ: احتلام
یکی از نشانههای بلوغ احتلام است و در روایات فراوانی ذکر شده است که هر کسی محتلم شود، بالغ شده است. در قرآن هم کلمه «حُلُم» زیاد استفاده شده است؛ «وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ» (نور/۵۹). کلمه «حُلُم» به معنای رؤیا یا خواب است و معنایش آن است که کسی خواب ببیند و منی از او خارج شود. ولی ظاهراً خود کلمه احتلام یا حلم بااینکه در قرآن و روایات بهکاررفته است، ملاک نیست، بلکه ملاک خروج المنی است چه در خواب باشد و چه در بیداری؛ یعنی خواب و رؤیا ملاک نیست. شاید علت اینکه در آیات و روایات خواب را مطرح کردهاند این است که طبیعتاً در خواب اتفاق میافتد وگرنه اگر از کسی در بیداری منی خارج شود، او بالغ است. بهعنوانمثال اگر کسی نکاح کرد یا با استمنا منی از او خارج شد، نشانه بلوغ است.
در کلمات فقها هم مختلف است، بعضی فرمودهاند احتلام نشانه بلوغ است و بعضی هم فرمودهاند خروج المنی نشانه بلوغ است. احتمالاً کسانی که احتلام را گفتهاند عنایتی به کلمه احتلام نداشتهاند.
ادله نشانه بلوغ بودن احتلام
اول: اصل اینکه خروج المنی (البته فرقی نمیکند که بگوییم خروج المنی یا بگوییم احتلام) نشانه بلوغ است اجماعی است بلکه اجماع شیعه و سنی است.
دوم: غیر از اجماع در قرآن کریم برخی از آیات کلمه «حُلُم» بهکاررفته است، مانند آیه شریفه «وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» (نور/۵۹). قبل از این آیه میفرماید هر کسی که میخواهد وارد خانهای بشود باید اجازه بگیرد، بعد میفرماید ولی بچهای که پیش پدر و مادر زندگی میکند وقتی میخواهد وارد اتاق پدر و مادر بشود لازم نیست اجازه بگیرد مگر در سه مورد: «مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ» (نور/۵۸). در غیر این سه مورد لازم نیست اجازه بگیرد، اما همین بچه وقتی به سن بلوغ رسید هر وقت میخواهد وارد اتاق پدر و مادر بشود باید اجازه بگیرد. در روایات فراوان نقل شده است که وقتی از ائمه علیهمالسلام سؤال کردهاند: «وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ» به چه معناست؟ فرمودهاند: یعنی احتلام.
همچنین این آیه شریف: «وَ ابْتَلُوا الْیَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِکاحَ» (نساء/۶) یعنی یتیم را بیازمایید وقتی به سن نکاح که همان احتلام باشد رسید و رسید بود و کلاه به سرش نمیرفت، اموالش را به او بدهید.
یا آیه شریفه «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتیمِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَهُ» (اسراء/۳۴) استواری یا رشد، به معنای آن است که به سن بلوغ برسد.
صاحب جواهر این سه آیه شریفه را نقل کرده و میفرماید: «وقال الصادق علیهالسلام فی خبر هشام بن سالم: انقطاع یتم الیتیم الاحتلام، وهو أشده. وقال فی موثق ابن سنان: سأله أبی وأنا حاضر عن قول ﷲ تعالی حَتّی إِذا بَلَغَ أَشُدَهُ قال: الاحتلام». (جواهر الکلام ج ۲۶ ص ۱۰) یعنی امام علیهالسلام اشده یا رشد یا استواری را به احتلام معنا کرده است.
سوم: در روایات فراوان آمده است که احتلام یا خروج المنی نشانه بلوغ است. در روایت است که عمر خطاب درباره زن مجنونی که زنا کرده بود حکم رجم داد، امیرالمؤمنین علیهالسلام در بین راه رسید و سؤال کرد کجا میروید؟ گفتند: عمر حکم به رجم این زن داده است. امیرالمؤمنین علیهالسلام جلوی آنها را گرفت و فرمود مگر نشنیدهاید که رسول خدا فرمود: «رفع عن ثلاثة عن الصبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ» (الخصال ج ۱ ص ۹۴). این حدیث در کتابهای شیعه هست و در کتابهای اهل سنت، در مسند احمد (مسند احمد بن حنبل ط الرساله ج ۲ ص ۴۴۳) و در سنن دارمی (سنن الدارمی ت الغمری ج ۱ ص ۵۴۹) و در کتابهای دیگر مانند صحیح مسلم و صحیح بخاری شبیه به این روایت نقل شده است.
ابن ادریس که معمولاً خبر واحد را قبول ندارد در مورد این حدیث فرموده است: این حدیث اجماعی و متواتر است. (سرائر ج ۳ ص ۱۸) بنابراین چنانچه این خبر متواتر باشد حتی کسانی که خبر واحد را قبول ندارند، این حدیث را قبول میکنند. علاوه بر اینکه این حدیث در کتابهای اصول دین در بحث مطاعن خلفا نقل شده است. لذا این از مسلمات است که پیامبر اکرم فرموده است: «رفع القلم عن الصبی حتی یحتلم» و احتلام را نشانه بلوغ قرار داده است. چون اینگونه روایات زیاد نقل شده است نیازی به بحث سندی ندارد؛ شاید در سند تکتک این روایات بتوان اشکال کرد اما مجموع منحیثالمجموع دلالت دارد و نیازی به بحث سندی ندارد. مثلاً میشود بگوییم حدیثی که در اعتقادات نقل شده است در فقه اعتبار ندارد، زیرا چهبسا حدیثی که در اعتقادات نقل میشود از باب جدل باشد نه از باب برهان.
احتلام در دختران
آیا احتلام نشانه بلوغ پسر است یا دختر را هم شامل میشود؟ آیا دختر محتلم میشود؟ و برفرض محتلم شدن آیا احتلام نشانه بلوغ دختر هم هست؟
شیخ طوسی در المبسوط میفرماید: «و أما البلوغ فهو شرط فی وجوب العبادات الشرعیة و حده هو الاحتلام فی الرجال و الحیض فی النساء». (المبسوط ج ۱ ص ۲۶۶) ظاهر این عبارت آن است که احتلام نشانه بلوغ زن نیست.
ابن براج در المهذب میفرماید: «و حد بلوغ الغلام احتلامه، أو کمال عقله، أو ان یشعر و حد بلوغ المرأة تسع سنین» (المهذب ج ۲ ص ۱۱۹)
ابن حمزه در الوسیله میفرماید: «و بلوغ الرجل یحصل بأحد ثلاثة أشیاء: الاحتلام و الإنبات و تمام خمس عشرة سنة؛ و بلوغ المرأة بأحد شیئین: الحیض و تمام عشر سنین؛ و الحَبَل علامة البلوغ». (الوسیله ص ۱۳۷) صاحب جواهر این عبارت را اینگونه معنا میکند: حامله شدن نشانه بلوغ است یعنی هر کس حامله شد معلوم میشود که قبلاً بالغ بوده است، ولی احتمال دارد مراد این باشد: کسی که حامله شد نشانه بلوغ است یعنی همان خروج منی؛ یعنی کسی که حامله شد معلوم میشود که همبستر شده و نطفه داشته است و حامله شده است، پس معلوم میشود که قبلاً منی از او خارج شده است.
ولی خلافا لعبارات فوق، مشهور آن است که دختر مانند پسر محتلم میشود و احتلام نشانه بلوغ است. این عالمانی که گفتهاند: احتلام نشانه بلوغ پسر است، به خاطر غلبه گفتهاند زیرا غالباً پسر محتلم میشود نه دختر، اما اگر دختری نادرا محتلم شد بالغ میشود. از نظر پزشکی هم در کتابهای علوم روانشناسی معمولاً میگویند دختر محتلم میشود؛ درنتیجه اینکه دختر محتلم میشود هم با شرع سازگار است و هم با علوم روز. در آیات و روایات که ضمیر مذکر آوردهاند و کلمات فقها که احتلام را نشانه بلوغ پسر دانستهاند قابل توجیه هستند و هیچیک دلیل نمیشود که دختر محتلم نشود.
اصل احتلام یا خروج منی به معنای بالفعل بودن خروج منی نیست، یعنی لازم نیست منی از بدن خارج بشود، بلکه خروج منی بالقوه مراد است. در احکام شرع در مواردی خروج منی بالفعل مراد است و در مواردی خروج منی بالقوه مراد است. مثلاً در باب جنابت وقتی میخواهند بگویند غسل جنابت واجب است خروج منی بالفعل مراد است، اگر کسی در بدنش منی حرکت کرد ولی خارج نشد غسل جنابت واجب نیست؛ اما در بحث بلوغ که معنایش رسیدن به حد کمال و رشد است، خروج منی به این معناست که کسی قادر بر ازدواج باشد و وقتی ازدواج کرد نوعاً بچهدار بشود. در بعضی کتابهای فقهی گفتهاند منی را در آب بریزند، اگر تهنشین شد معلوم میشود منی است و بچهدار میشود و اگر تهنشین نشد منی نیست و بچهدار نمیشود. این مربوط به نزاع است اما وقتی نزاعی نشده است و خود شخص در خود احساس میکند که دارای منی است کافی است. اینکه گفتهاند هر کسی محتلم شد بالغ است، به معنای خارج شدن منی نیست بلکه به این معناست که این شخص به سنی رسیده است که منی دارد و شأن این را دارد که ازدواج کند. آیه شریفه فرمود: «وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ» (نور/۵۹) یعنی به سنی رسیده است که میتواند ازدواج کند، یا این آیه شریفه «حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِکاحَ» (نساء/۶) به معنای این نیست که واقعاً نکاح کند، بلکه به معنای قدرت و توانایی بر نکاح است.
اگر احتلام را به معنای بالقوه منی داشتن بدانیم، باید بگوییم زن هم محتلم میشود و احتلام در زن هم نشانه بلوغ است. اینکه حبل (حامله شدن) را نشانه سبق بلوغ فرمودهاند، به این معناست که زن حامله قبلاً نزدیکی کرده و منی داشته است ولو اینکه از او خارج نشده است و همان باعث بچهدار شدن اوست.