خارج اصول (استصحاب) پردیسان ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

اقل و اکثر در اجزاء تحلیلی

❋ ❋ ❋

مقـدمـه: کلام در باب شک در اقل و اکثر در اجزاء تحلیلی بود مانند شک در تعیین و تخییر یا شک در عام و خاص یا شک در مطلق و مقید بود که آیا برائت جاری می¬شود یا مجرای اصالت الاشتغال است؟

روایت بلال: نقل است که بلال، تلفظش بدین صورت بوده که شین را سین می¬گفته است و طبق روایات پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «سین بلال، شین حساب می¬شود و خداوند سین او را به جای شین حساب می¬کند.» در جایی هم نقل نشده است که پیامبر اکرم(ص) بفرماید همیشه بر بلال واجب است اقتدا نماید. این که بلال بین مخیر بین اقتداء و فرادا بوده است و واجب نبوده است فرادا بخواند شاهد خوبی بر بحث ما است که گفته شود اگر شک کنیم معیناً اقتداء واجب تعیینی است یا مخیر است برائت از تعیین جاری می¬شود و مجرای اصاله البرائت است.

نقد روایت بلال: اما با این که این روایت به نفع ما است اما چند اشکال دارد. ابتدا این که روایت ضعیف است و اعتباری ندارد. مضافا این که در نماز جماعت، امام فقط قرائت را برای ماموم می¬خواند و باقی ذکرها را باید ماموم بخواند. حمد و سوره هم که حرف «شین» ندارد. تنها در تشهد شین وجود دارد که آن هم چه جماعت و چه فرادا خود شخص باید بخواند. به علاوه این ک این که در حمد و سوره باید الفاظ خاص باشد و قابل تبدیل نبست اما در رکوع و سجود و تشهد، این اذکار تعبدی نیست و هر چه این مطلب را برساند یا چیز دیگر، اشکالی ندارد.
ولی این که پیامبر اکرم به بلال نفرمودند حال که تو نمی¬توانی حرف «شین» را تلفظ کنی به جای این که «اسهد ان لا اله الا ﷲ» بگویی، بگو «اقول لا اله الا ﷲ»؛ شاهدی بر اینست که اقتدا واجب نیست و لازم هم نیست کسی که نمی¬تواند صحیح بخواند وکیل بگیرد. بلکه می¬توانیم بگوییم در زمان پیامبر اکرم(ص) مکبر معمولا به پیامبر اقتدا می¬کرد و فقط یک ﷲ اکبر را بلند می¬گفت و ما یک مورد ندیدیم که در اخبار آمده باشد مکبر نمازش را به جماعت نخوانده باشد. نتیجتاً این که این روایت از ناحیه دلالت و سند مفید حال ما نیست.

دوران امر بین تعیین و تخییر: مطلب دیگر اینست که آخوند در کفایه مطلبی دارد که .قتی امر دایر بین تعیین و تخییر بود چه باید کرد. ایشان فرموده است: » ظهر مما مر حال دوران الأمر بين المشروط بشي‏ء و مطلقه و بين الخاص كالإنسان و عامه كالحيوان و أنه لا مجال هاهنا للبراءة عقلا بل كان الأمر فيهما أظهر فإن الانحلال المتوهم في الأقل و الأكثر لا يكاد يتوهم هاهنا بداهة أن الأجزاء التحليلية لا يكاد يتصف باللزوم من باب المقدمة عقلا فالصلاة مثلا في ضمن الصلاة المشروطة أو الخاصة موجودة بعين وجودها و في ضمن صلاة أخرى فاقدة لشرطها و خصوصيتها تكون متباينة للمأمور بها كما لا يخفى.»
اگر امر بین مطلق و مشروط دایر بود یا بین عام و خاص دایر بود، اینجا مجرای برائت نیست، بلکه مجرای احتیاط است (یعنی باید مشروط و خاص را آورد.) چون اینجا جای انحلال نیست که بگوییم اقل یقینی است و اکثر مشکوک است و روشن است اجزاء تحلیلی از باب مقدمه¬ی عقلی، متصف به لزوم نمی¬شوند. مثلا نماز در ضمن صلاه مشروط یا نماز در ضمن صلاه خاص، اگر بین عام و خاص یا مطلق و مشروط شک کنیم، مثلا شک کنیم نماز به صورت مطلق واجب است یا باید رو به قبله هم باشد؟ اینجا مجرای برائت نیست، زیرا نماز مطلق با نماز مقید به قبله متباینین هستند و دو چیز هستند؛ وقتی هم که دو چیز باشند، همیشه در دوران امر بین المتباینین باید احتیاط نماید و اینجا مجرای احتیاط است.

نقد نظر مرحوم آخوند: از نظر منطقی فرمایش مرحوم آخوند درست نیست. توضیح این که کلی طبیعی نماز، نه واحد است و نه کثیر است. نه وحدت دارد و نه کثرت دارد. وحدت و کثرت و قبله داشتن و نداشتن برای فرد است و برای کلی نیست. باید گفت صلوه یک کلی طبیعی است و بستگی به افرادش دارد که چند تا است و به تعداد آن کلی طبیعی داریم.
در ذات کلی طبیعی وحدت و کثرا نیست و وحدت و کثرت برای افراد است. در این صورت می¬گوییم غلط است کسی بگوید انسان سیاه و انسان سفید دو فرد متباین هستند. تباین در افراد صحیح است مثلا این فرد سفید و این فرد سیاه است، این رو به قبله است و این رو به قبله نیست و این برای افراد است. اما خود انسانیت در سفید و سیاه فرقی ندارد و آن چه که فرق می¬کند، خصوصیات افراد است و حکم شرعی روی کلی طبیعی رفته است که در سیاه و سفید متباین نیست.
اگر کسی این حرف را بپذیرد که نظر رجل همدانی است، این خیلی روشن است که ما فقط یک کلی طبیعی داریم که افرادی دارد. اما اگر کسی حرف بوعلی را بپذیرد که در هر فرد یک کلی طبیعی وجود دارد و متعدد است، در این صورت می¬گوییم این کلی تباین با هم ندارد و آن چه با هم تباین دارد افراد است و حکم هم روی فرد نرفته است بلکه روی کلی رفته است. ما هم در مورد کلی علم داریم و در مورد خصوصیات افراد شک داریم، این مجرای برائت است.

محل برگزاری