خارج اصول (مقدمه واجب) حرم مطهر ۱۳۹۸

استاد احمد عابدی

نقد و بررسی استدلال شیخ

❋ ❋ ❋

مقدمه: کلام در باب واجب مشروط و واجب مطلق بودن و نظرات شیخ و مشهور را بیان نمودیم. ظاهر همه¬ی کتب اصولی این است که شیخ انصاری متفرد در نظر خود است و کسی قبل و بعد از او چنین نظری را نداده و نپذیرفته است.
اما ما می¬خواهیم بگوییم احتمالا شیخ در این نظر موافقانی دارد. علت هم اینست که هرکسی می¬خواهد وجوب یا حکم را تقسیم کند و بگوید حکم و وجوب به مطلق و مشروط تقسیم می¬شود، خود این تقسیم، معنایش اینست که قبل از آمدن شرط، وجوب هست. اگر قبل از آمدن شرط، وجوب باشد این همان نظر شیخ انصاری است. این که گفته می¬شود واجبات دین این موارد است وجوب حج، وجوب نماز و… طبق نظر مشهور نباید بگوییم حج واجب است تا قبل از این که استطاعت بیاید اما همین که کلمه¬ی وجوب را قبل از استطاعت برای حج به کار می¬بریم یعنی نظر شیخ درست است و شیخ در نظر خود تنها نیست.

نقد دلیل شیخ انصاری و فرمایش آخوند: شیخ یک برهان و دلیل اورد که شرط گرچه طبق قواعد ادبیات عربی باید به هیئت بخورد، اما به هیئت نمی-خورد و به ماده می¬خورد. دلیل شیخ هم این بود که وجوب معنای حرفی است و معنای حرفی هم جزئی است و امر جزئی قابل تقیید نیست.
مرحوم آخوند در جواب فرمود معنای حرفی عام است و جزئی نیست چون حروف هم وضع عام و هم موضوع له عام دارند.
یک اشکال مشترک به شیخ و آخوند وارد است. شیخ که می¬گوید قید به ماده می¬خورد، نظرش اینست که هیئت معنای حرفی و جزئی دارد و نمی¬تواند قید بخورد. نظر آخوند هم اینست که حرف کلی است (و جزئی نیست) و عام است و به عام می¬شود قید زد. اشکالی که به هر دو وارد است این که کلمه¬ی جزئی را در اینجا به معنای شخصی و موجود خارجی گرفته¬اند (شیخ جزئی را در مقابل کلی و عام گرفته است. آخوند هم معنای حرفش این است که حرف اگر جزئی باشد قابل تقیید نیست و عام است.) در حالی که جزئی در اینجا معنای دیگری دارد. گاهی جزئی در مقابل عام یا کلی به کار می¬رود و گاهی جزئی به معنای چیزی که مردد بین وجود و عدم است به کار می¬رود (موجود خارجی). طبق این معنا، نه کلام شیخ درست است و نه کلام آخوند درست است.

محل برگزاری