خارج اصول (مفاهیم، عام و خاص) حرم‌مطهر ۱۴۰۱

درس خارج اصول استاد عابدی

کلام آخوند در احتیاج عام در عموم خود به مقدمات حکمت، اشکال امام خمینی به آخوند

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • احتیاج عام در عموم خود به مقدمات حکمت
  • اشکال امام خمینی به آخوند خراسانی
  • اشکال استاد به امام خمینی
  • الفاظ عموم
  • اقسام عموم
❋ ❋ ❋

احتیاج عام در عموم خود به مقدمات حکمت

آخوند خراسانی و به‌تبع ایشان، مرحوم نائینی فرموده‌اند: عام در عموم خود به مقدمات حکمت نیازمند است چون ادات عموم مانند کل و ال، دلالت بر عموم مدخول خود دارند و مدخول ممکن است سعه داشته باشد و ممکن است مضیق باشد. کل الناس، کل الرجال و کل القمیین با یکدیگر فرق دارند و سعه و ضیق مدخول، تعیین‌کننده ادات عموم است. اگر ادات عموم بر طبیعتی داخل شدند، این طبیعت می‌تواند مرسل باشد مثل کل رجل و می‌تواند مقید باشد مثل کل رجل اسود. مدخول ادات عموم می‌تواند بی‌قید باشد و می‌تواند با قید باشد و این در معنا تأثیرگذار است، پس باید مقدمات حکمت جاری شود تا بگوییم مدخول «کل» اطلاق دارد و کل بر مدخول درمی‌آید که عام می‌شود. پس هر عامی در عموم خود به جریان مقدمات حکمت در مدخول ادات عموم نیاز دارد.

اشکال امام خمینی به آخوند خراسانی

امام خمینی اشکال کرده‌اند: عام نمی‌تواند در عموم خود به مقدمات حکمت محتاج باشد، چون عام در مرحله بر مقدمات حکمت مقدم است و مقدمات حکمت از عام دو مرحله متأخر است. مقدم در وجود خود به چیزی که مؤخر است، محتاج نیست.

عام مربوط به این است که کلمه‌ای بر افراد طبیعت وضع شده باشد، مثلا العلماء یعنی تک‌تک عالمان یا العقود یعنی تک‌تک عقدها. این عام، موضوع یک حکم قرار می‌گیرد: اکرم العلماء، اوفوا بالعقود. مرحله اول عام روی افراد می‌رود و مرحله دوم حکم بر آن بار می‌شود. در مرحله بعدی به مقدمات حکمت احتیاج است تا بحث شود که آیا شارع می‌توانست قید بیاورد یا نمی‌توانست؟ در مقام بیان بود یا نبود؟ بنابراین عام در عموم خود نیازی به مقدمات حکمت ندارد. بله عام برای احوال افراد طبیعت محتاج به مقدمات حکمت است. هر عقدی، لزوم وفاء دارد که عام است اما اینکه عقد کجا باشد؛ توسط چه کسی باشد، به چه زبانی باشد، توسط مقدمات حکمت معلوم می‌شود.

اشکال استاد به امام خمینی

امام خمینی بنا را بر این گذاشته است که مقدمات حکمت مربوط به حکمی است که بر یک طبیعت جاری می‌شود. مؤخر بودن مقدمات حکمت به دلیل آن است ابتدا باید موضوع بیاید سپس حکم بیاید سپس مقدمات حکمت جاری شود، یعنی مقدمات حکمت روی حکم بارشده است، درحالی‌که مقدمات حکمت گاهی روی موضوع حکم جاری می‌شود نه خود حکم. مثال العقود یا العلماء قید دارد یا ندارد؟ نه اینکه کلمه حکم اکرام العلماء قید دارد یا ندارد؟ اگر مقدمات حکمت در احکام جاری شود، فرمایش امام صحیح خواهد بود، اما اگر مقدمات حکمت در طبیعت جاری شود که موضوع حکم است، با مقدمات حکمت در یک رتبه است. تعیین سعه و ضیق موضوع با مقدمات حکمت است که قبل از حکم است لذا طبیعت یا موضوع حکم با مقدمات حکمت در یک رتبه است و در عرض همدیگر هستند.

اشکال استاد به آخوند

اگر امام خمینی این‌گونه اشکال می‌کرد، می‌پذیرفتیم: یک مقام وضع داریم و یک مقام استعمال. هر کلمه‌ای در مقام وضع بر مقام استعمال مقدم است. عام مربوط به مقام وضع است و مقدمات حکمت مربوط به مقام استعمال است؛ بنابراین مقدمات حکمت رتبةً از مقام وضع مؤخرند که عام مربوط به مقام وضع است. درنتیجه عام به مقدمات حکمت احتیاج ندارد چون رتبةً مقدم است.

الفاظ عموم

بحث بعدی که در اصول مطرح شده است درباره الفاظ عموم است، در مناهل و در بدایع به‌طور مفصل این بحث ذکرشده است که چه کلماتی، عام هستند؟ مثل کلمه کل یا جمیع یا ایُ یا من شرطیه که بر عموم دلالت دارند، یا جمع محلای به ال یا نکره در سیاق نفی. کلماتی هم اختلافی هستند: اسم جنس یا مفرد محلای به ال مانند الانسان. مباحث این بخش مربوط به لغت می‌شود و نیازی به بحث از آن نیست.

اقسام عموم

بحث بعدی درباره اقسام عموم است که آخوند می‌فرماید: دلالت عام بر عموم بر سه قسم است: استغراقی، مجموعی و بدلی.

عام استغراقی: یعنی هر فردی دارای یک حکم است و اطاعت و معصیت مستقلی دارد. در اکرم العلماء، اگر یک عالم، اکرام شود و یک عالم اکرام نشود، یک ثواب و یک گناه دارد. به‌عبارت‌دیگر شارع احکام زیادی را در یک حکم جمع کرده است.

عام مجموعی: یعنی کل افراد عام یک حکم دارند، مثل‌اینکه اگر یک جزء نماز خوانده نشود، کل نماز را نخوانده است و کل اجزاء نماز، یک نماز محسوب می‌شود و یک اطاعت نموده است؛ مثلا اگر گفت: اکرم العلماء و مرادش آن است که اگر تمام علماء را اکرام کرد، یک اطاعت کرده است و اگر یک فرد را اکرام نکرد و بقیه را اکرام کرد، عقاب دارد، مثلا بگوید: اکرم جمیع العلماء.

عام بدلی: یعنی عام شامل این فرد یا آن فرد می‌شود و بدلیت آن‌ها در عرض یکدیگر است.

فرق بدلی با مطلق چیست؟ اینکه آخوند فرموده است عام بر سه قسم است آیا مطلق هم همین سه قسم را دارد؟ این بحث‌ها، بحث‌های لغوی هستند آنچه مهم است این است که هیچ کلمه‌ای بر عام وضع نشده است و کلمات دال بر عام، دارای توجیه هستند که در جلسه آینده بحث خواهیم کرد.

محل برگزاری