خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۲

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ افلاس شرکت، سلب مالکیت، موارد سلب مالکیت در کتاب الشفعه، بررسی جریان شفعه در منقولات

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • سلب مالکیت
  • موارد سلب مالکیت در باب شفعه
  • شفعه در منقول
  • وجه جمع بین روایات
  • دسته‌بندی روایات
❋ ❋ ❋

سلب مالکیت

موارد سلب مالکیت در باب شفعه

شفعه در منقول

روایات در مسئله مختلف بود و صاحب وسائل یا صاحب جواهر فرموده‌اند: روایاتی که می‌گویند در منقولات شفعه وجود دارد، تقیه است چون موافق اهل سنت است.

کلام اهل سنت ذکر شد و نتیجه این شد که مذاهب اربعه بالاتفاق می‌گویند شفعه مختص به غیرمنقول است و در منقولات نیست. پس روایاتی که می‌گویند منقول، شفعه دارد، موافق سنی‌ها نیست که تقیه باشد. مذهب ظاهریه (حشویه یا اهل حدیث) که مذهب ابو داود، سوار بن عبدﷲ و عنبری است که در مکه بوده‌اند، می‌گویند شفعه در منقول هم وجود دارد. گفته شد که اگر معصوم بخواهد تقیه کند باید موافق سنی‌هایی که اطراف خودش هستند چیزی بفرماید.

در اهل سنت روایات بسیار متعارض هستند؛ هم روایت دارند که شفعه در غیر زمین وجود ندارد و هم روایت دارند که الشفعه فی کل شیء. جلسه قبل هم اشاره شد که احتمالاً بخاری کلام راوی را داخل حدیث کرده است یا مفهوم را به جاری منطوق نقل نموده است. پس به روایات اهل سنت نمی‌توان اعتماد کرد کما اینکه به نقل‌قول اهل سنت هم نمی‌توان اعتماد کرد چون افرادی مثل معمر می‌گویند احدی از مسلمان‌ها نگفته است شفعه در منقولات وجود دارد درحالی‌که ابن سیرین قائل به شفعه در منقول است. در برخی کتاب‌ها گفته‌اند احمد حنبل یا بعضی از حنابله گفته‌اند شفعه در منقولات وجود دارد ولی پسر احمد بن حنبل گفته است پدرم چنین چیزی نگفته است. اهل سنت مسند احمد حنبل را جزء صحاح سته نمی‌دانند بااینکه امام یکی از مذاهب اربعه است زیرا بخش زیادی از کتاب را پسر او عبدﷲ بن احمد نوشته است و در ابتدای بسیاری از روایات قال عبدﷲ بن احمد آمده است.

نتیجه اینکه روایاتی که در شیعه است نمی‌توان حمل بر تقیه کرد.

وجه جمع بین روایات

۱- روایت‌هایی که می‌گویند در منقولات، شفعه وجود دارد، از باب تقیه هستند. این وجه جمع را رد کردیم به اینکه ائمه اطهار زمانی تقیه می‌کنند که نظری در اطراف ایشان باشد.

۲- فروش منقولات مختلف است؛ گاهی حیوان مشترک بین دو نفر را مستقلاً می‌فروشد و گاهی حیوان را با زمین می‌فروشد. مثلاً خانه را با اساس خانه و حیوان در آن می‌فروشد. احتمال دارد روایاتی که می‌گویند حیوان شفعه ندارد، مربوط به موردی است که حیوان را مستقلاً می‌فروشد و روایاتی که می‌گویند حیوان شفعه دارد، مربوط به موردی است که حیوان مستقل در بیع نیست و جزء المبیع است. در مورد درخت و میوه هم همین‌طور است؛ اگر باغ را با درخت و میوه فروخت، حق شفعه هست اما اگر فقط میوه را فروخت، حق شفعه نیست.

این وجه جمع تبرعی است و جمع عرفی نیست چون شاهدی ندارد.

۳- ائمه علیهم‌السلام وقتی می‌فرمایند حیوان شفعه دارد مراد آن است که کسی که می‌خواهد حق شفعه را اعمال کند باید در کل مبیع اعمال کند و روایاتی که می‌فرمایند حیوان حق شفعه دارد یعنی حق شفعه مستقل. مثلاً کسی زمین و حیوان را باهم فروخت، حق شفعه هست. اگر شفیع بگوید من می‌خواهم حق شفعه را فقط در حیوان اعمال کنم، حق شفعه در حیوان نیست. همان‌طور که خیار تعبض پذیر نیست، حق شفعه هم تبعض پذیر نیست.

این وجه جمع تبرعی است و جمع عرفی نیست چون شاهدی ندارد.

۴- ده دسته روایات هست که روایت دسته دهم وجه جمع بین روایات است.

دسته‌بندی روایات

روایات شیعه در این مسئله ده دسته است:

۱- هر چیزی که قابل‌تقسیم است، شفعه دارد که هست روایت در این دسته قرار می‌گیرند.

۲- در زمین و خانه شفعه هست. این روایات مفهوم ندارند که در غیر خانه شفعه نیست. حدیث اول باب ۵

۳- رسول خدا در باب شفعه فرموده است: لا ضرر و لا ضرار. این قاعده به بحث ما مربوط می‌شود که اگر ضرر هست، شفعه وجود دارد و فرقی بین منقول و غیرمنقول نیست.

۴- شفعه در حیوان یا امور منقول وجود دارد. حدیث ۳ باب ۵

۵- روایتی که صریحاً می‌فرماید در حیوان، شفعه وجود ندارد. حدیث ۶ باب ۷

۶- بین مملوک و حیوان فرق است. در مملوک، شفعه وجود دارد اما در حیوان، شفعه وجود ندارد. حدیث ۷ و حدیث ۳ باب ۷ (نکته: ائمه عبید و اماء را مملوک نامیده‌اند و این نشانگر ادب ائمه علیهم‌السلام است. درحالی‌که علماء در فقه بحث عبید و اماء را در بیع الحیوان نامیده‌اند.)

۷- شفعه به تعداد رجال است. این حدیث مشکل دارد چون شفعه به تعداد سهام است و احتمالاً مراد سهام الرجال است. حدیث ۵ باب ۷

۸- در کشتی حق شفعه نیست. احتمالاً به این دلیل است که کم پیدا می‌شود که کشتی بین دو نفر مشترک باشد و معمولاً شرکاء کشتی متعدد هستند. حدیث اول باب ۸

۹- قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ رُوِیَ أَیْضاً أَنَّ الشُّفْعَةَ لَا تَکُونُ إِلَّا فِی الْأَرَضِینَ وَ الدُورِ فَقَطْ. (وسائل الشیعه ج ۲۵ ص ۴۰۵ باب ۲ ابواب الشفعه ح ۲) این حدیث دارای مفهوم حصر است و مفهومش این است که در غیر این دو مورد شفعه وجود ندارد. این حدیث مرسل است و کنار می‌گذاریم.

۱۰- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ مَمْلُوکٍ بَیْنَ شُرَکَاءَ أَرَادَ أَحَدُهُمْ بَیْعَ نَصِیبِهِ قَالَ یَبِیعُهُ قُلْتُ فَإِنَّهُمَا کَانَا اثْنَیْنِ فَأَرَادَ أَحَدُهُمَا بَیْعَ نَصِیبِهِ فَلَمَّا أَقْدَمَ عَلَی الْبَیْعِ قَالَ لَهُ شَرِیکُهُ أَعْطِنِی قَالَ هُوَ أَحَقُّ بِهِ ثُمَّ قَالَ ع لَا شُفْعَةَ فِی الْحَیَوَانِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ الشَرِیکُ فِیهِ وَاحِداً. (وسائل الشیعه ج ۲۵ ص ۴۰۴ باب ۷ از ابواب الشفعه ح ۷)

این حدیث وجه جمع روایات مذکور است. اگر صاحب حیوان چند بودند، هیچ‌کس حق شفعه ندارد اما اگر حیوان بین دو نفر مشترک است، شفعه دارد. روایتی که می‌فرماید در حیوان شفعه نیست یعنی حیوانی که بین چند نفر مشترک است و روایتی که می‌فرماید در حیوان شفعه هست یعنی حیوانی که بین دو نفر مشترک است. این اجماعی است و اختلافی هم در آن نیست.

محل برگزاری