خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۱

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ حجر شرکت، هزینه هیئت تصفیه به عهده کیست؟ ادامه بررسی آیات و روایات

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • هزینه هیئت تصفیه به عهده کیست؟
  • ادامه بررسی آیات و روایات
❋ ❋ ❋

هزینه هیئت تصفیه به عهده کیست؟

آیا بدهکاری‌های شرکتی که مفلس شده است، بر عهده خودش است یا بر عهده بیت‌المال است؟ اگر به عهده خودش است، هزینه هیئت تصفیه بر عهده کیست؟ یا کرایه انبار اموال شرکت یا هزینه حمل‌ونقل اموال شرکت بر عهده کیست؟ آیا بیت‌المال باید این هزینه‌ها را پرداخت کند یا از زکات پرداخت شود یا بر عهده مفلس است؟

تعدادی از روایات نقل و بررسی شد که هزینه‌ها بر عهده امام بیت‌المال است. این جلسه روایاتی ذکر می‌شوند که یکی از مستحقین زکات، غارم است. غارم کسی است که نمی‌تواند بدهکاری‌های خود را بپردازد.

ثمره تفاوت بر عهده امام بودن هزینه‌ها با بر عهده زکات بودن آن‌ها، این است که اگر بر عهده امام یا بیت‌المال باشد، می‌توان غنیمت‌های جنگی را در این راه صرف نمود اما اگر بر عهده زکات باشد، نمی‌توان هزینه‌ها را از محل غنائم جنگی پرداخت کرد.

ادامه بررسی روایات

عنوان باب ۴۶ از ابواب أَبْوَابُ الْمُسْتَحِقِّینَ لِلزَّکَاةِ وَ وَقْتِ التَّسْلِیمِ وَ النِّیَّة چنین است: «بَابُ جَوَازِ قَضَاءِ الدَّیْنِ عَنِ الْمُؤْمِنِ مِنَ الزَّکَاةِ إِذَا لَمْ یَکُنْ صَرَفَهُ فِی مَعْصِیَةٍ وَ جَوَازِ مُقَاصَّتِهِ بِهَا مِنْ دَیْنٍ عَلَیْهِ حَیّاً أَوْ مَیِّتاً وَ اسْتِحْبَابِ اخْتِیَارِ إِعْطَائِهِ مِنْهَا عَلَی مُقَاصَّتِهِ مَعَ ضَرُورَتِهِ وَ جَوَازِ تَجْهِیزِ الْمَیِّتِ مِنَ الزَکَاة». (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۲۹۵)

حدیث اول: «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ عَارِفٍ فَاضِلٍ تُوُفِّیَ وَ تَرَکَ عَلَیْهِ دَیْناً قَدِ ابْتُلِیَ بِهِ لَمْ یَکُنْ بِمُفْسِدٍ وَ لَا بِمُسْرِفٍ وَ لَا مَعْرُوفٍ بِالْمَسْأَلَةِ هَلْ یُقْضَی عَنْهُ مِنَ الزَکَاةِ الْأَلْفُ وَ الْأَلْفَانِ قَالَ نَعَمْ». (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۲۹۵)

اباالحسن در این حدیث یعنی امام هفتم علیه‌السلام. این حدیث دلالت دارد که جایز است بدهکاری کسی که مرده است را از زکات ادا کنند. ولی حدیث اطلاقی دارد که نمی‌توان آن را پذیرفت. ظاهر حدیث آن است که بدهکاری میت را زا زکات پرداخت کنند، چه ترکه داشته باشد و چه ترکه نداشته باشد. اگر کسی بدهکار است ولی میلیاردها ارث بر جای گذاشته است، بازهم می‌توان دیون او را از محل زکات پرداخت نمود. ظاهر حدیث چنین است لکن این قابل‌پذیرش نیست. یا حدیث درست نقل نشده است یا قیدی داشته است که راوی حذف کرده است.

سند حدیث: محمد بن یعقوب یعنی شیخ کلینی. در رجال سه نفر با نام محمد بن اسماعیل داریم: ۱- محمد بن اسماعیل بزیع همان کسی است که روایات طهارت و نجاست مربوط به آب چاه از ایشان است. وی طبقه ششم است و کلینی طبقه نهم است و نمی‌تواند بدون واسطه از او نقل کند. ۲- محمد بن اسماعیل برمکی ساکن قم که طبقه هفتم است. ۳- محمد بن اسماعیل نیشابوری که طبقه هشتم است و راوی این حدیث ایشان است، چون کلینی طبقه نهم است و از طبقه هشتم نقل می‌کند. ایشان در نیشابور بوده است و فضل بن شاذان هم در خراسان بوده است. محمد بن اسماعیل ثقه است. فضل بن شاذان در اوج وثاقت است.

سند دوم: محمد بن یحیی ابوجعفر زیات قمی عطار که عطف به محمد بن اسماعیل است. محمد بن الحسین یعنی ابی الخطاب که متوفای ۲۶۲ است. صفوان بن یحیی کسی است که همراه عبدﷲ بن جندب و ابن عرط پیمان نوشتند که هر یک زودتر مرد، دیگری عبادات او را انجام دهد. بنابر همین پیمان صفوان بن یحیی روزانه ۱۵۰ رکعت نماز می‌خواند و سه برابر زکات پرداخت می‌کرد و سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه می‌گرفت و سه برابر صدقه می‌داد. عبدالرحمان بن حجاج بجلی کیسانی و زیدی بوده است ولی چون خدمت امام هفتم و امام هشتم علیهماالسلام رسیده است، شاهد آن است که توبه کرده است؛ زیرا کیسانی و زیدیه این دو امام را قبول ندارند.

شیخ طوسی با سند دیگری حدیث را نقل کرده است: «وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ سِنْدِیِّ بْنِ مُحَمَدٍ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی».

علی بن حسن بن علی بن فضال صحیح است که علی در سند وسائل افتاده است. ایشان واقفی بوده است و معلوم نیست توبه کرده باشد. عجیب است که همه علمای شیعه در آن زمان ایشان را شیعه می‌دانستند. بسیار عابد بوده است. پدر او (حسن بن علی بن فضال) تا روز آخر فطحی بود و روز آخر عمرش توبه کرد و بسیار آدم خوب و عابد و مقدس بوده است به‌گونه‌ای که از صبح در بیابان سر به سجده می‌گذاشت و نقل شده است که راهزنان با دیدن وی توبه می‌کردند. در رجال نجاشی از کسی به‌اندازه او تعریف نشده است. ایوب بن نوح وکیل امام دهم و امام یازدهم علیهماالسلام بوده است و یکی از توثیقات عام رجال، وکالت امام است. سندی بن محمد تعدیل شده است ولی توثیق نشده است. این سند موثق است.

حدیث دوم: «وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع عَنْ دَیْنٍ لِی عَلَی قَوْمٍ قَدْ طَالَ حَبْسُهُ عِنْدَهُمْ لَا یَقْدِرُونَ عَلَی قَضَائِهِ وَ هُمْ مُسْتَوْجِبُونَ لِلزَّکَاةِ هَلْ لِی أَنْ أَدَعَهُ فَأَحْتَسِبَ بِهِ عَلَیْهِمْ مِنَ الزَکَاةِ قَالَ نَعَمْ». (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۲۹۵)

اشکال حدیث قبلی به این حدیث وارد نیست. سند همان سند قبلی است.

حدیث سوم: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَخِیهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ الدَّیْنُ عَلَی رَجُلٍ فَقِیرٍ یُرِیدُ أَنْ یُعْطِیَهُ مِنَ الزَّکَاةِ فَقَالَ إِنْ کَانَ الْفَقِیرُ عِنْدَهُ وَفَاءٌ بِمَا کَانَ عَلَیْهِ مِنْ دَیْنٍ مِنْ عَرْضٍ مِنْ دَارٍ أَوْ مَتَاعٍ مِنْ مَتَاعِ الْبَیْتِ أَوْ یُعَالِجُ عَمَلًا یَتَقَلَّبُ فِیهَا بِوَجْهِهِ فَهُوَ یَرْجُو أَنْ یَأْخُذَ مِنْهُ مَالَهُ عِنْدَهُ مِنْ دَیْنِهِ فَلَا بَأْسَ أَنْ یُقَاصَّهُ بِمَا أَرَادَ أَنْ یُعْطِیَهُ مِنَ الزَّکَاةِ أَوْ یَحْتَسِبَ بِهَا فَإِنْ لَمْ یَکُنْ عِنْدَ الْفَقِیرِ وَفَاءٌ وَ لَا یَرْجُو أَنْ یَأْخُذَ مِنْهُ شَیْئاً فَیُعْطِیهِ مِنْ زَکَاتِهِ وَ لَا یُقَاصُّهُ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الزَکَاةِ». (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۲۹۶)

کلینی و عده من اصحابنا موثق هستند. در این عده که از علی بن محمد نقل شده است، علی بن ابراهیم وجود دارد لذا موثق است. احمد بن محمد بن خالد یا احمد بن محمد بن عیسی، هر یک که باشند فرقی ندارد چون هر دو موثق هستند. حسین بن سعید اهوازی و برادرش، انسان‌های بسیار خوبی بوده‌اند. حسین بن سعید تا هجده‌سالگی نزد پدرش حدیث مقابله می‌کرده است. در هجده‌سالگی پدرش از دنیا می‌رود ولی چون سنش کم بوده است هیچ‌یک از آن احادیث را نقل نکرده است و همیشه از برادرش و برادرش از پدرش نقل می‌کند. زرعه بن محمد و سماعه بن مهران واقفی بوده ولی هر دو موثق هستند. سند حدیث موثقه است.

بنابر حدیث فوق می‌توان زکات را به‌عنوان قرض کسی که مفلس است پرداخت کرد.

محل برگزاری