خارج فقه (مسائل مستحدثه قضا) حرم مطهر ۱۴۰۱

درس خارج فقه استاد عابدی

بررسی فقهی قانون تجارت؛ حجر شرکت، هزینه هیئت تصفیه به عهده کیست؟ آیا دین شرکت بر عهده امام است؟

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • پرداخت دین مفلس بر عهده کیست؟
  • دین شرکت ورشکسته بر عهده کیست؟
❋ ❋ ❋

پرداخت دین مفلس بر عهده کیست؟

به مناسبت هزینه تصفیه گفته شد که ابتدا این مطرح شود که دین شرکت یا شخص مفلس به عهده کیست؟ همه جای دنیا می‌گویند که هر چه دارد بین طلبکارها تقسیم می‌شود و اگر کمتر از دین بود به طلبکارها ضرر می‌خورد؛ اما گفته شد که هرگاه شخص ورشکسته شد و نتوانست دین خود را بپردازد، اولاً و بالذات، دین او به عهده امام است و باید از بیت‌المال پرداخت شود. دلیل این مطلب روایات متعددی بود که از پیامبر و ائمه اطهار علیهم‌السلام نقل شد. غیر از روایات آیه شریفه «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَهُ عَلیمٌ حَکیم» (توبه/۶۰) می‌فرماید یکی از موارد مصرف زکات، پرداخت دینِ غارمین (بدهکاران) است. البته شروطی داشت که قبلاً اشاره شد.

اگر کسی بگوید چرا پیامبر اکرم یا امیرالمؤمنین علیهماالسلام این کار را نکردند؟ پاسخ می‌دهیم شاید علتش این است که پیامبر اکرم پولی نداشت تا دین بدهکاران را پرداخت کند. اگر حاکم شرع دید در بیت‌المال پولی نیست تا دین ورشکسته را پرداخت کند، می‌تواند بگوید که بر عهده خود ورشکسته است. هرچند در التراتیب الاداریه می‌توان مواردی را یافت که پیامبر اکرم قرض بدهکاران را ادا کرده است. مثلاً حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند: انا من اثری اهل المدینه، من جزء ثروتمندترین اهل مدینه هستم. یا وضع مالی موسی بن جعفر علیهماالسلام خوب بوده است. امام صادق به افرادی پول می‌داد و می‌گفت در شهر اگر دیدید دعوای مالی هست از پول من بدهید و دعوا را خاتمه بدهید.

اگر بیت‌المال پول نداشت یا رئیس بیت‌المال پول نمی‌دهد، دین به گردن خود مفلس است. در اینجاست که هیئت تصفیه باید کار خودش را انجام دهد. ازنظر فتوایی باید گفت: ابتدا دین به عهده بیت‌المال است ولی احتیاط در این است که تا می‌شود از بیت‌المال نگیرند و بر عهده خود مفلس باشد. صاحب جواهر این احتیاط را در جواهر فرموده است. دلیل احتیاط روشن است، چون بحث اموال است و هرچه کمتر از بیت‌المال مصرف بشود مطابق با احتیاط است.

دین شرکت ورشکسته بر عهده کیست؟

بحث ما درباره شرکت ورشکسته است. اگر شرکتی ورشکسته شد، دین آن بر عهده بیت‌المال است؟

دو احتمال مطرح است:

۱- شرکت ورشکسته مثل شخص ورشکسته نیست و باهم فرق دارند؛ زیرا وقتی شخص ورشکسته شد که خلاف قاعده است که بدهکاری او را از بیت‌المال یا زکات بدهند و چون خلاف قاعده است باید قدر متیقن اخذ شود و قدر متیقن جایی است که ورشکستگی مربوط به شخص باشد چون در زمان ائمه علیهم‌السلام شرکت وجود نداشته است و روایات درباره اشخاص حقیقی است نه حقوقی. قدر متیقن از آیه شریفه ۶۰ توبه و روایات ذکر شده، اشخاص است و شرکت‌ها را شامل نمی‌شود.

قدر متیقن مربوط به دلیل لبی است نه دلیل لفظی، اما غارم در آیه اسم فاعل است و اسم فاعل مربوط به اشخاص است و حقوقی را در برنمی‌گیرد.

۲- شرکت مثل اشخاص است و وقتی ورشکسته می‌شود، دین او بر عهده بیت‌المال است و حکومت باید دین شرکت را جبران کند، از باب تنقیح مناط. شارع فرموده است دین اشخاص ورشکسته بر عهده امام است چون حفظ مال مردم برای شارع مهم است و جلوی قرض‌الحسنه گرفته نشود. این هدف در شرکت هم وجود دارد.

نتیجه آن است که در این مسئله متوقف هستیم و نمی‌توانیم بین این دو احتمال یک را ترجیح بدهیم و احتیاط هم نمی‌توان جاری کرد.

در یک مورد توقف استثنا می‌شود و آن‌هم جایی است که شرکت برای منافع عمومی است مثلاً اگر بیمارستان یا دانشگاه یا مدرسه یا بهزیستی یا شهرداری ورشکسته شد. در این موارد دین بر عهده بیت‌المال است؛ اما در شرکت‌هایی که منافع عمومی مطرح نیست، متوقف هستیم.

محل برگزاری