مباحث مطرح شده در این جلسه:
- حرمت ربا
- ادامه روایت شیعه درباره حرمت ربا
حرمت ربا
ابتدا روایات پیرامون حرمت ربا را میخوانیم سپس آیات قرآن که قاعده کلی را بیان میکند مطرح میکنیم. روایات متعددی در شیعه و اهل سنت نقل شده است که پیامبر فرمود یک درهم ربا بدتر از ۲۰ زنا یا ۳۰ زنا یا ۴۰ زنا یا ۷۰ زنا با محارم است.
در اخلاق یا عرفان این تعبیر عادی است که تعداد را مختلف بیان میکنند؛ مانند اینکه استاد اخلاق بگوید: دروغ بدترین گناه است و بار دیگر بگوید: غیبت بدترین گناه است.
امام خمینی(ره) فرموده است حرمت ربا از ضروریات دین است و حتی اگر کسی منکر آن باشد کافر میشود یا مرتد است. شاید از روایات نتیجه بگیریم که ربا حرام است ولی بین رباخوار و ربادهنده فرق است. حرمت ربا برای هر دو است اما آنچه از ضروریات دین است و اگر کسی انکار کند کافر میشود، حرمت رباخواری است نه حرمت ربا دادن. ضرورت دین در خوردن ربا است نه در ربا دادن.
ادامه روایات شیعه درباره حرمت ربا
حدیث دوم: وعنهم، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن أبی جمیلة، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر علیهالسلام قال: اخبث المکاسب کسب الربا. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۱۸ باب ۱ ابواب الربا ح ۲)
حدیث ۱۳ این باب هم شبیه این روایت است: قال: ومن ألفاظ رسول ﷲ صلیﷲعلیهوآله الموجزة التی لم یسبق الیها: شر المکاسب کسب الربا. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۲ باب ۱ ابواب الربا ح ۱۳)
این حدیث دلالت بر حرمت نمیکند. وقتی گناهی مسلم است مثل زنا و روایت بگوید ربا از زنا بدتر است دلالت بر حرمت و کبیره بودن میکند ما وقتی حدیث میگوید شر المکاسب یا اخبث المکاسب، دلیل بر حرمت نمیشود چون این تعابیر، افضل التفضیل در معنا لحاظ نمیشود که مثلاً بدتر از سرقت یا شرب خمر است.
سند حدیث: احمد بن محمد بن خالد برقی و احمد بن محمد بن عیسی در رجال هست و هر دو از بزرگان هستند، لذا فرقی نمیکند مراد کدام یک است. معمولاً وقتی اسم بین چند نفر مشترک بود راه تشخیص از طریق راوی یا مروی عنه است. ولی تمامی اساتید احمد بن محمد بن خالد و احمد بن محمد بن عیسی مشترک است و شاگردان هر دو نیز مشترک است. لذا در این روایت قابل تشخیص نیستند و فرقی هم نمیکند که کدام یک باشد.
ابن فضال یعنی حسن بن علی بن محمد بن حسن فضال. حسن سه پسر دارد به نامهای احمد، محمد و علی. پدر و سه فرزند همگی فطحی مذهب هستند ولی بسیار آدمهای خوبی هستند و کتابهای شیعه از احادیث بنی فضل مملو است. حسن بن فضال تا آخر عمر فطحی بود و لحظه آخر عمر، توبه کرد و معتقد به امامت امام موسی بن جعفر شد و بسیار موثق است. کتابهای بنی فضال با کتابهای شیعه ۱۲ امامی تفاوتی ندارند. بنی فضل موثق هستند و روایات ایشان پذیرفته میشود ولی اینکه میگویند حسن بن فضال توبه کرد و عاقبتبهخیر شد را بعید میدانم چون کسی نگفته است فرزندان وی توبه کردند. اگر توبه ابن فضال درست باشد قاعدتاً باید فرزندان وی نیز توبه کرده باشند و کسی آن را نقل نکرده است.
ابن جمیله یعنی مفضل بن صالح. درباره وی گفتند کذاب، یضع الحدیث، غالی. معمولاً کسی او را توثیق نکرده است.
سعد بن طریف از اصحاب امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام است و او را کذاب و غالی دانستهاند. لذا حدیث اعتبار ندارد. شیخ طوسی در برخی از کتابها او را توثیق کرده است ولی نجاشی وی را تضعیف نموده و تضعیف نجاشی مقدم است چون دقت نجاشی بیشتر است.
حدیث سوم: وعنهم، عن أحمد بن أبی عبدﷲ، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة قال: قلت لابی عبدﷲ علیهالسلام : انی رأیت ﷲ تعالی قد ذکر الربا فی غیر آیة وکرره، قال: أو تدری لم ذاک؟ قلت: لا، قال: لئلا یمتنع الناس من اصطناع المعروف. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۱۸ باب ۱ ابواب الربا ح ۳)
یعنی با ربا، باب قرضالحسنه بسته میشود و دیگر مردم قرضالحسنه نمیدهند ولی اگر ربا حرام باشد، مردم رو به قرضالحسنه میآورند.
سند حدیث: احمد بن ابیعبدﷲ یعنی احمد بن محمد بن خالد برقی. عثمان بن عیسی را شیخ الواقفه میدانند. اگر کسی واقفی یا فطحی باشد ممکن است ثقه باشد مانند بنی فضال ولی اگر کسی شیخ الواقفه باشد یا احد عُمُد الوقف باشد دیگر موثق نیست. عثمان بن عیسی مانند علی بن حمزه بطائنی برای اینکه وجوهات را به امام رضا ندهد، قائل به شهید نشدن موسی بن جعفر شد و وجوهات را خورد. سماعة بن مهران هم واقفی است. سند حدیث مشکل دارد.
در اصول فقه بحثی هست که اگر قیاس منصوص العله باشد، معتبر است گفتهاند العلة تعمم و تخصص و میتوان از غیر مورد تعدی کرد. در اینجا حضرت علتی را ذکر کرده است که باب خیر بسته نشود بهاینعلت در چند روایت دیگر نیز ذکر شده است. آیا میتوان گفت هر کاری یا چیزی که باب خیر را میبندد حرام است؟ پذیرفتن این مطلب مشکل است و نمیتوان گفت هر چیزی که موجب بسته شدن باب خیر شود، حرام است. بله اگر کسی نیت بستن باب خیر را دارد حرام است اما اگر کاری کرد بدون نیت ممانعت از باب خیر، معلوم نیست حرام باشد. برخی مسائل، علت هستند اما برخی مسائل، حکمت هستند و این دو فرق میکنند.
حدیث چهارم: وعن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن أبی عبدﷲ علیهالسلام قال: انما حرم ﷲ عز وجل الربا لکیلا یمتنع الناس من اصطناع المعروف. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۱۸ باب ۱ ابواب الربا ح ۴)
سند این حدیث صحیح است به مطلب هر دو حدیث یکی است.
حدیث پنجم: وبإسناده عن الحسین بن سعید، عن حماد بن عیسی ، عن الحسین بن المختار، عن أبی بصیر، عن أبی عبدﷲ علیهالسلام قال: درهم ربا أشد من ثلاثین زنیة کلها بذات محرم مثل عمة وخالة. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۱۸ باب ۱ ابواب الربا ح ۵)
حسین بن سعید اهوازی صاحب کتاب الزهد موثق است. حسین بن مختار واقفی است و به دلیل وجود او در سند حدیث، این حدیث اعتبار ندارد.